- سحر دولتشاهی با این تصویر در حال ورزش در باشگاه وایرال شد (عکس)
- مجری معروف به خاطر پیروزی ترامپ از آمریکا رفت
- آهنگ نگرانتم ، میثم ابراهیمی (موزیک ویدئو) + متن شعر ترانه
- چهره جدید فرحناز منافی ظاهر بازیگر پدرسالار (عکس)
- تشییع باشکوه ابراهیم قادری در مهاباد + عکس
- نقد فیلم گلادیاتور ۲ ( Gladiator II ) و نمرات آن
- تغییر شگفت انگیز چهره بازیگر سریال تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» در فرانسه (عکس)
- رخنمایی بهنوش طباطبایی با تمی متفاوت (عکس)
- چکامه چمن ماه در ایران؛ بازیگر معروف جم تی به ایران برگشت
- مهراوه شریفی نیا و الناز ملک در پشت صحنه زخم کاری در استانبول / عکس
جهانگیر خسروشاهی درگذشت
جهانگیر خسروشاهی نویسنده و پژوهشگر بهعلت عارضه قلبی درگذشت.
به گزارش مهر، جهانگیر خسروشاهی نویسنده ادبیات انقلاب اسلامی و پژوهشگر صبح امروز چهارشنبه ۱۳ بهمن در پی ایست قلبی درگذشت.
جهانگیر خسرو شاهی، اول آذر ۱۳۴۰ در روستای دهق واقع در ۸۴ کیلومتری شمال غرب اصفهان در خانوادهای مذهبی و روحانی متولّد شد. او خواندن و نوشتن را در مکتب آموخت و پس از دورهای تحصیل در مدرسه وارد حوزه شد و به تحصیلات حوزوی پرداخت. فعالیتهای فرهنگی خود را از ابتدای انقلاب اسلامی شروع کرد و از سالچ ۱۳۶۸ همکاری با حوزه هنری را آغاز کرد.
حضور در مجله سوره، دو دوره عضویت در شورای بررسی کارگاه قصه و رمان حوزه هنری، عضویت در پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، همکاری با گروه تلویزیونی جهاد سازندگی و گروه تلویزیونی روایت فتح از جمله موارد مندرج در کارنامه فرهنگی ایننویسنده است.
خسروشاهی در سال ۱۳۷۷ به عنوان داور جشنواره فیلم دفاع مقدس و در سالهای ۱۳۷۷، ۱۳۷۹، ۱۳۸۳ به عنوان داور جشنواره انتخاب کتاب دفاع مقدس حضور داشت و سال ۱۳۸۳ نیز داوری انتخاب کتاب دفاع مقدس دفتر ادبیات داستانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را عهدهدار بود.
او آثار زیادی از جمله داستان کوتاه، رمان و زندگینامه داستانی و مقاله به چاپ رساند و کتابهای خلفههای وحشی (۱۳۷۰)، باغ باور (۱۳۷۳)،بیرون قلعه امن نیست (۱۳۷۶)، خیابان رؤیت (۱۳۷۹) و به کلی سری (۱۳۸۱) را بهعنوان مجموعداستان در کارنامه خود ثبت کرد. از دیگر کتابهای او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
«زخمدار» (۱۳۷۴)، «رؤیای داغ» (۱۳۸۳)، داستانهای بلند «نفر پانزدهم» (۱۳۶۱) و «صخرهها و پروانهها» (۱۳۶۹)، زندگینامههای داستانی «همیشه با هم» (بی تا)، «دوشنبهای که میآید» (۱۳۶۷) و «غروب آبی رود» (۱۳۷۹)، داستان نوجوان «پدربزرگ برکه و درخت گردو» (۱۳۷۹) و نثر ادبی «از کوچههای بیخبری» (۱۳۸۱).