- ممنوعیت ورود گالانت و نتانیاهو به ۱۲۰ کشور
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- قطعنامه جدید سازمان ملل در حمایت از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان
- کرانه باختری کجاست؟
- هواپیمای مسافربری آمریکایی بر فراز پایتخت هائیتی هدف قرار گرفت
- انتخاب نماینده آمریکا در سازمان ملل توسط ترامپ: الیز استفانیک کیست!؟
- قول ترامپ به محمود عباس درباره جنگ غزه
- یک تاریخدان پیروز انتخابات آمریکا را پیشبینی کرد
کوررنگی جهان در برابر شمشیر خونین سعودی
ولیالله شجاعپوریان، مدیرمسئول روزنامه همدلی در سرمقاله این روزنامه نوشت:
خبر شوکآور و در یک فضای معمول غیرقابلباور بود: «وزارت کشور عربستان سعودی (شنبه) اعلام کرد که ۸۱نفر را که به دلیل آنچه داشتن افکار و عقاید انحرافی و ارتباط با گروههای تروریستی و ضد سعودی خواندهشده، اعدام کرده است.» منابع خبری اعلام کردهاند ۴۱نفر از این اعدامشدگان از معترضان شیعه عربستانی و از اهالی مناطق الاحساء و قطیف در شرق عربستان بودند، گرچه چنین رفتارهایی در گذشته نیز در عربستان سابقه داشته، اما در این حجم و ابعاد کمتر اتفاق افتاده بود. نکته تلخ این ماجرا این است که بهزعم نظام سیاسی آل سعود این افراد متهم به افکار و عقاید انحرافی بودهاند! چه کسی میتواند بپذیرد در عصر جدید با همه پیشرفتها و دستاوردهای فکری، فناوریهای نوین ارتباطی، تغییرات گسترده در سبک زندگی، هنوز هم در کشوری که تلاش میکند با سازوکارهای نوین، امور را اداره کند و سالهاست که سران آن داعیه اصلاحات ساختاری دارند و از برنامهریزیهای بلندمدت در بخشهای هوش مصنوعی، از فناوریهای جدید، صنعت، گردشگری و ... جهشهای بزرگ فرهنگی و اجتماعی در کشور خود سخن میگویند، افرادی به جرم داشتن عقایدی مخالف با نظام سیاسی مستقر به اعدام محکوم میشوند و با خشونتبارترین و خونینترین روشهای ضد بشری احکام صادره را به اجرا درآورند؟
چنین رفتار مذبوحانهای با هیچیک از اصول انسانی، اخلاقی و دینی سازگاری ندارد و شوربختانه اینکه این رفتارهای غیرانسانی در سایه سکوت و بیتوجهی حامیان غربی حاکمان این کشور اتفاق میافتد؛ حامیانی که پیشازاین بارها کشورهای مخالف خود را با اتهام استفاده از همین احکام و روشها تحتفشار قرار دادند و از این منظر خود را حامی حقوق بشر معرفی کردهاند.
اکنون این پرسش مطرح است که اگر چنین اتفاقی در یکی از کشورهای مخالف با دنیای غرب روی میداد، واکنش رسانههای غربی و سران کشورهای این بخش از جهان، به آن چگونه بود؟ پرسشی که البته عملکرد این کشورها بهخوبی پاسخ آن را داده است. برخورد دوگانه غربیها در قبال رفتارهایی از این قبیل چه در عربستان و اوکراین و چه فلسطین و یمن نشان میدهد برخلاف ظواهر دموکراتیک و ادعاهای حقوق بشری کشورهای غربی، آنها هنوز هم منافع اقتصادی و سیاسی خود را بر اصول انسانی و حقوق بشری مقدم میشمارند.
کشتار حتی یک انسان چه در کشوری وابسته به شرق، چه در اردوگاه غرب، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، از منظر انسانی و اخلاقی امری ناپسند و نابخشودنی است و هیچ دین اصیل و مکتب فکری چنین رفتاری را تایید نمیکند، اما قرنهاست که با توسل به مفاهیمی چون انحراف، کجروی، ارتداد و ... انسانهای بیشماری قربانی تنگنظری، تمامیتخواهی و روحیه مستبدانه حاکمان در کشورهای مختلف میشوند، غمانگیزتر آنکه این رفتارهای وحشیانه با نام دین و دفاع از دین صورت میگیرد، آنهم دینی که کتاب آسمانی پیامبرش کشتن یک نفر بیگناه را برابر با کشتن همه انسانها میداند و پیامبرش بهعنوان الگوی مهربانی و رحمت و گذشت و اخلاق معروف است؛ همانکه حتی در جنگی که به فتح مکه انجامید، بزرگترین مخالفان خود را بخشید و به غیرمسلمانان آزادی عقیده و زندگی داد.
حق آزادی دین و عقیده از ابتداییترین حقوق بشر است و چهبسا ایده کلی حقوق بشر به بهانه حمایت از اقلیتهای دینی بنیان نهاده شد. این حق که در اولین قوانین حقوق بشری داخلی همچون اعلامیه فرانسوی حقوق بشر و شهروند و اولین اصلاحیه قانون اساسی آمریکا منعکسشده است از ابتدای نهضت جهانی حقوق بشر نیز موردتوجه بوده و در مهمترین اسناد بینالمللی حقوق بشر همچون اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر و منشور آفریقایی حقوق بشر و ملتها بر آن تأکید شده، حالآنکه در قرن حاضر کشوری اینچنین بیپروا سادهترین اصول انسانی و حقوق بشری را نادیده میگیرد، جای تأمل دارد!
چنین رویدادهایی در کشورهای مختلف از عربستان گرفته تا یمن و سوریه یا اوکراین نشان میدهد جاهلیت هنوز از جوامع انسانی رخت برنبسته است و هر جا که منافع مدعیان و حاکمان مجال دهد، جاهلیت مدرن جای اخلاق، انسانیت، حقوق بشر و آزاداندیشی را میگیرد. رسالت امروز همه انسانهای آزاداندیش دفاع از آزادی عقیده، آزادی بیان، حق حیات، حق تعیین سرنوشت و سایر حقوق مسلم بشری در برابر زورگویان و متحجران چه در غرب و چه در شرق است.
در این میان آنچه در کنار این فجایع خود را بهخوبی نشان میدهد، وضعیت بخشی از جهان معاصر است که در حکم مدعیالعموم در هر جایی که خود بخواهد حاضر میشود اما در برابر بخشی از حقایق جهان که به نفعش نیست کوری و کوررنگی پیشه میکند.