- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
ادعاى روزنامه اصولگرا درباره پشت پرده افشاى سيسمونى
روزنامه اصولگرای جوان نوشت: آقازاده بودن همیشه هم راحت نیست، سختیهای خودش را دارد و گریزی هم نیست. لازمه فرزند مسئول نظام اسلامی بودن، اعمال سختگیری بر خود است. یک سوی آقازادگی رانت و امتیاز و موقعیت اجتماعی خوب است، روی دیگر محدودیتهاست. بیراه هم نیست، کسی که فرزند رهبر است، دختر رئیسجمهور است، پسر رئیس مجلس است، کسی که پدر یا مادرش فلان سردار و امیر و وزیر و وکیل است، باید شئون مربوط به آن جایگاه را رعایت کند، اما از آقازادگی و نسبت فامیلی با مقامات داشتن، همیشه روی اول دیده میشود و روی دوم سر و صدا ندارد. از سویی، رعایت این روی دوم، به قولی وظیفه محسوب میشود و شاید طبیعی است صدایی از آن بلند نشود.
آقازادهها و بستگانی از مسئولان هستند که فقط روی اول را میخواهند؛ امتیازات. امتیاز همیشه غیرقانونی و رانت نیست؛ احترام، وجهه اجتماعی، سطح زندگی خوب، رانت اطلاعاتی و خیلی چیزهای دیگر. این همه اگر هست -که هست- پس تن به محدودیتهای عرفی برای رعایت شأن آن جایگاه هم باید بدهند و دو روی سکه را با هم بخواهند. کسی که نسبت فامیلی با مقامات نظام دارد، نباید زندگیاش لاکچری باشد، از بسیاری تفریحات و خریدهای مردم عادی باید چشم بپوشد و خودش را در قامت یک «منسوب به نظام اسلامی» تعریف کند. اگر وقتی همسرت شهردار بود، امتیاز مشاور شهردار بودن نصیبت شد، پس به محدودیت سفر خارجی نرفتن هم باید تن داد.
با این مقدمه، حالا میتوان در مورد درز هدفمند اطلاعات مربوط به سفر همسر، دختر و داماد رئیس مجلس به ترکیه صحبت کرد. جاهای دیگر دنیا را نمیدانم، در ایران، اما سفر خارجی –چه تفریحی، چه درمانی، چه علمی و چه از باب صله رحم و چه حتی سیاسی- گزینهای لاکچری به شمار میرود. وقتی اوضاع اقتصادی نامناسب است، لاکچریتر هم محسوب میشود. آیا خانواده مسئولان میتوانند لاکچری باشند؟
شاید بتوانند، اما اویی که محور تبلیغات انتخاباتیاش، قیام علیه سرمایهسالاران ۴ درصدی است، نمیشود همسر و دخترش مسافران این سفر باشند. اویی که پیشانی بند جبهه بر هویت و شعار انقلابیگری بر زبان دارد، نمیشود مایحتاج نوه هنوز به دنیا نیامدهاش از بازارهای استانبول تأمین شود. آیا همین موضوع نشان نمیدهد که سطح زندگی این آقازاده، مثل مردم عادی، مثل آن ۹۶ درصدیها که قرار بود قالیباف پرچمدار حقشان باشد، نیست، وگرنه سفر و تفریح و خریدش هم مثل همین مردم بود؟
قالیباف را بر سر این موضوع «ناجوانمردانه» تخریب میکنند؟ بله، اما اولاً خطایی که انجام شده، کوچک نیست و از قضا این بار، نه بهانه، بلکه دلیل بر این تخریب دارند؛ ثانیاً وقتی خانواده او حرمت جایگاه و شأن همسر و پدر را نگه نمیدارند، از مخالفان و دشمنان او چه انتظاری میشود داشت؟ وقتی دختر -به گفته برادرش- حرف پدر را زمین انداخته و بهرغم مخالفت پدر راهی این سفر شده، از آنانی که همیشه منتظر فرصت برای تخطئه قالیباف بودهاند، چه توقعی میرود؟
آن سوی ماجرا، افشاگران نیز علیهالسلام نیستند. قصهای ساختهاند که مردم در فرودگاه امام همسر قالیباف را شناختهاند و عکس و فیلم گرفتهاند و در اختیار ما قرار دادهاند و ما زنگ زدیم اطلاعات پرواز و لیست مسافران را گرفتیم و... تلخی ماجرا آن است که پرداختن به کذب نمایشی که افشاگران اجرا کردهاند، ممکن است ما را در چشم دیگران، در موضع اتهامی دفاع از این سفر خاص بیندازد، اما گریزی از افشای نمایش افشاگری نیست. مردم باید بدانند آنان که با «عدالت» کلمه بازی میکنند، ژست مبارزه با «فساد» میگیرند و ادای «افشاگری» درمیآورند، مبارزانی صادق و خالص و مستقل نیستند. کیست که نداند لیست پرواز در اختیار هر کسی قرار نمیگیرد و دسترسی به آن نیاز به حکم قاضی دارد؟ کیست که نداند همسران مسئولان را مردم نمیشناسند، خصوصاً با چادر و ماسک. باز اگر میگفتند از فامیلی و نام پدر دختر روی پاسپورت، هویت آنها لو رفته، شاید باورپذیرتر مینمود! سناریو شاید از قبل نوشته شده بود و کسانی برای موج سواری روی مشی ۴ درصدی خانواده قالیباف، از قبل مهیای جمع آوری مدارک در فرودگاه امام بودند و کانال انتشار را هم اکانت توئیتری خاص انتخاب کرده بودند که با قصهسرایی در مورد چگونگی دسترسی به این اطلاعات، بتواند برای خود هویتی ضد فساد دست و پا کند، چنانکه تاکنون چنین کرده است. آن سوی ماجرا هم که اطلاعات را جمعآوری و در اختیار این فرد قرار داده، به هدف سیاسیاش میرسد. کدام هدف؟ سیاست و رقیب و تخریب و انتخابات هیئت رئیسه و... هدف کم نیست! اما در هر حال، درز هدفمند، انحصاری و کانالیزه اطلاعات ضد فساد، نامش عدالتخواهی و افشاگری نیست؛ نامش رانت اطلاعاتی برای پیشبرد اهداف سیاسی است. از قضا جلوی مبارزه با فساد را هم میتواند بگیرد، چون قصدش سیاسی است و سیاست میتواند فسادهای بزرگ را پنهان کند.
حالا قالیباف باید چشمانش را بیشتر باز کند. سال ۸۴، سال ۸۸، سال ۹۲، سال ۹۶، سال ۹۸ و همه روزهای شهرداری و روزهای مجلس، از قالیباف خواستیم چشمانش را بیشتر باز کند. انگار همیشه حواسش نیست، نه به خانه، نه به دوستان ظاهری، نه به دشمنان واقعی. قالیباف دو سو را باید بیشتر مراقب باشد؛ یک سو خانه و اهل بیت اوست، سوی دیگر پشت پرده درز اطلاعات خصوصی سفر این اهل بیت. آیا عبرت خواهد گرفت؟
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.