- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
چرا لاکچریسم در ایران حساسیت برانگیز شده است؟!
نواندیش- محمد صادقی: هفته گذشته بود که افتتاح یک باشگاه بدنسازی در شمال تهران حسابی واکنش برانگیز شد، باشگاهی که از ابتدا با دعوت از اسطوره های فوتبال جهان برای مراسم افتتاحیه اش مشخص بود، یک مرکز ورزشی ساده نیست. چندی بعد با انتشار اخباری در مورد شهریه 25 میلیونی این باشگاه در ماه روشن شد که این تصور اشتباه نبوده است.
با انتشار جزئیاتی از شهریه این باشگاه واکنش های بسیاری در فضای مجازی برانگیخته شد و بسیاری به تندی از این اتفاق انتقاد کردند، اما چرا؟! آیا چنین چیزی تنها مختص به ایران است؟! در همه کشورهای دنیا از اروپا و آمریکا گرفته تا کشورهای عربی و شرق آسیا چنین باشگاه هایی برای افرادی خاص با شهریه های سنگین وجود دارد اما چرا در ایران تا این حد جنجال برانگیز می شود؟!
به طور کلی در ایران نه فقط یک باشگاه ورزشی که اساسا هرچیزی که رنگ و بوی به اصطلاح لاکچری داشته باشد خیلی زود واکنش برانگیز می شود از ماشیان های چند ده میلیاردی گرفته تا خانه و ویلا و غیره.
برای پاسخ به این پرسش باید به شرایط جامعه و شکاف طبقاتی موجود نگاه کرد، این شکاف هم البته در تمامی دنیا وجود دارد و اتفاقا خاص نظام سرمایه داری است، اما متاسفانه در ایران عمده این شکاف نه بر اساس تلاش که با رانت و زد و بند به دست آمده است، البته این بدان معنا نیست که هر که ثروتمند است لزوما با فساد و رانت به این جایگاه رسیده است، ماجرا این است که مردم ما در حال حاضر به دلیل شرایط اقتصادی که با آن رو به رو هستند حداقل چنین باوری دارند، خوب طبیعی است که وقتی شرایط برابر اقتصادی وجود نداشته باشد، وقتی برخی اقشار جامعه از حداقل ها محروم باشند چنین نابرابری هایی نوعی بی عدالتی تلقی شود.
باید به این هم اشاره کرد که نه رانت و فساد و ثروت های بادآورده در سایر نقاط جهان وجود نداشته باشد، اما باید قبول کرد که در اقتصادهای سالم و رقابتی که اخذ مالیات از ثروتمندان و عدالت اجتماعی برقرار است این شکاف کمتر حاصل رانت و بیشتر حاصل تلاش و رقابت در یک اقتصاد سالم است.
وقتی مردم ما می بینند که برخی به یکباره در چنین شرایط اقتصادی این چنین ثروت هایی به جیب می زنند طبیعی است که تا حدی احساس نابرابری کرده و در برابر چنین مسائلی واکنش هایی تند نشان دهند. پس سالم سازی اقتصاد نخستین گام در راستای برقراری عدالت اجتماعی است عدالتی که نه به معنای برابر همه در میزان ثروت که به معنای برابری همه در برخورداری از فرصت ها است وگرنه که این عین عدالت است که هر کس به میزان تلاش و پشتکار خود باید از ثروت بهره مند گردد.