- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
پشت پرده جنجالهای یک بخشنامه
روزنامه فرهیختگان در سرمقاله امروز (چهارشنبه) خود به قلم " ملیحه سادات حسینی" نوشت:
هفته گذشته یکی از سایتهای وابسته به جریان شکست خورده در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم انتشار یک بخشنامه از سوی حراست دانشگاه آزاد اسلامی را مستمسک حملات دوباره به این موسسه بزرگ آموزشی قرار داد.
در بخشنامه حراست دانشگاه آزاد اسلامی که نویددهنده تدبیر و امید در تصمیمگیری مرتبط با مسائل آموزشی و فرهنگی است خطاب به حراست واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی آمده: «نظر به اینکه مقوله حجاب و عفاف موضوع فرهنگی بوده و نیاز به برنامهها و راهکارهای خاص و تخصصی فرهنگی دارد لذا مقتضی است حراست واحدهای دانشگاهی از هرگونه مداخله در اجرای برنامههای مرتبط با موضوع مطروحه خودداری کرده و صرفا برابر شرح وظایف ذاتی ضمن رصد روند اجرای برنامههای معاونتهای فرهنگی در صورت مشاهده تخلفات احتمالی اشخاص نسبت به تهیه و ارسال گزارش موارد، به متولی فرهنگی واحد اقدام کنند.»
مرور سطحی سطور این بخشنامه برای هر انسان عاقل و البته عادلی اثبات میکند که نگاه دانشگاه آزاد اسلامی و مهمتر از آن مجموعه حراست آن دانشگاه به مقوله حجاب و عفاف از جنس گشت ارشاد، مواخذه یا محاکمه نیست. اگر بپذیریم رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای خود تعابیری چون تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی علیه جوانان ایران اسلامی را به ادبیات سیاسی- فرهنگی وارد کردند بنابراین باید پذیرفت که راهکار مقابله با این پدیده نیز از جنس چماق، باتوم یا گشت ارشاد آن هم در یک فضای فرهنگی- آموزشی چون دانشگاه نیست.
اگر جریان رسانهای شمال به جنوب غربی که بعدها چاشنی «فارسی» نیز به خود گرفت ظرف یک دوره 20 ساله به دلیل برخی تهدیدهای داخلی توانست به توفیقاتی دست یابد، راه مقابله با آن از جنس تهدید یا احضار به حراست و مراجع نظارتی نیست. در پیش گرفتن استراتژی دست بالا در این موضوع به راهکار فرهنگی و اقناعی نیاز دارد که متاسفانه رسانههای ایران از ملی گرفته تا مکتوب و... از در پیش گرفتن تاکتیکهای مشترک دفعی عاجزند.
نتیجه این عجز و درماندگی رسانه فراگیری چون صدا و سیما در مقولههای فرهنگی، مسئولان را به گشتهای ارشاد، مُسکنهای مقطعی و برخوردهای سطحی سوق میدهد که طی سالهای اخیر به صورت مداوم در حال اجراست و نهتنها افاقه نکرده که وضعیت همان است که در خیابانها شاهدیم. بنابراین دانشگاه آزاد اسلامی در سالی که مزین به نام فرهنگ است پیشرو شده، بلکه حل مساله حجاب را همانگونه که مدنظر رهبری انقلاب است از دالان فرهنگ عبور دهد.
در این میان اما عدهای دلواپس شدهاند؛ دلواپسان مانند سایه در تعقیب سوژههایی هستند که بتوانند با پروپاگاندای رسانهای جامعه را ملتهب کنند. نسبت به هرچه امکان دلواپسی برای آن وجود داشته باشد، دلواپسند؛ از مذاکرات هستهای گرفته تا دانشگاه آزاد اسلامی و سخنرانیهای آیتالله هاشمیرفسنجانی و...
دلواپسها که این روزها در گروههای تخصصی دیپلماسی، سیاست داخلی، آموزشی و... مشغول فعالیت هستند در دولت سابق برای خود جایگاه و دستگاههای عظیم و طویل داشتند و نیازی نیست بگوییم با بیتالمال چه کردند و اکنون کشور در چه وضعیتی قرار دارد اما در اینجا ضرورت دارد یک بخش از آن مورد توجه جدی قرار گیرد تا مخاطبان بهتر بدانند جریان از چه قرار است و چرا یک وب سایت به نام خبرنامه دانشجویان ایران، نامه خیلی محرمانه یک نهاد امنیتی را منتشر میکند؟ عصبانیت این وب سایت از کجا نشات میگیرد و چرا دانشگاه آزاد اسلامی به یکی از اهداف تخریب سایتهایی از این دست تبدیل شده است.
مهرماه سال گذشته خبری به نقل از یکی از نهادهای نظارتی روی سایتها و خبرگزاریهای کشور قرار گرفت که حکایت از بذل و بخششهای میلیونی ارگان دانشگاه آزاد اسلامی یعنی روزنامه فرهیختگان به سایتهایی بود که امروز بخش اطلاعرسانی جریان دلواپس را عهدهدار هستند. فرهیختگان میلیونها تومان پول را به سایتهایی وابسته به جریانهای مختلف اصولگرا بهعنوان هزینه درج بنر یا خرید خبر اختصاص میداد. * در واقع یک رسانه از دیگر رسانهها درخواست میکرد که در ازای درج خبر یا بنر به آنها پول دهد!دریافت ارقام میلیونی توسط خبرنامه دانشجویان ایران از تیم غاصب دانشگاه آزاد اسلامی که خوشبختانه حضور آنها حدود 18 ماه بیشتر دوام نیافت، یکی از دلایل همین رفتارهای عصبی است. این وب سایت که در کارنامه تیره خود حمایت از جریان غاصب دانشگاه آزاد اسلامی را به یدک میکشد، در سایت مرجع آلکسا حتی در میان یک هزار سایت نخست ایران نیز قرار ندارد و مشخص نیست مدیران سابق دانشگاه آزاد اسلامی به کدام دلیل اقدام به کمکهای میلیونی به آن میکردند؟ نهتنها این سایت که زنجیرهای از رسانههای کوچولوی وابسته به جریانهای رادیکال اصولگرا نیز جیرهخوار ارگان دانشگاه آزاد اسلامی در دوره غصب شده بودند و چنین است که یک خبر ساده مصداق ساختن کوه از کاه شده و هجمهها آغاز میشوند.
در این میان چه کسی نمیداند بخشنامه حراست دانشگاه آزاد اسلامی از سر خیرخواهی برای اصل نظام و آغاز گفتوگو با جوانان و دانشجویان با زبان فرهنگی و غیرارشادی است؟ چه کسی نمیتواند با یک جستوجوی ساده در اینترنت از کارنامه هاشمیرفسنجانی در دوران مبارزه و پس از آن آگاه شود تا چنین غیرمنصفانه این یار انقلاب را مروج بیحجابی لقب ندهند؟ کیست که از سوابق اجرایی حمید میرزاده در دورهای که موشکهای رژیم بعثی بر سر خانهها فرو میآمد در ستاد بازسازی مناطق جنگی بیخبر باشد؟ مگر میشود 14 سال معاون نخستوزیر محبوب امام (ره) و رئیس دولت سازندگی بود اما فرهنگ غربی را ترویج کرد؟ یا اینکه چگونه میتوان از خدمات خالصانه یک مدیرکل حراست که از قضا برادرش در همین نظام به شهادت رسیده چشمپوشی کرد و در حالی بخشنامه او را شیرین کاری نامید که حتی هنوز نام اصلی او را کسی نمیداند؟
این متون اثبات میکند که حمله شارلاتانهای خبری به وزارت علوم و دانشگاه آزاد اسلامی به کدام دلایل در حال شدت گرفتن است. ناگفته نماند که از دست دادن پولهای بیحساب و کتاب یکی از دلایل ابتدایی حمله به دانشگاه آزاد اسلامی در دوره مدیریت دکتر میرزاده است و دیگر برای همگان اثبات شده که هر خبر منفی پیرامون دانشگاه آزاد اسلامی یک هدف بیشتر ندارد و آن هم آیتالله هاشمیرفسنجانی است.
*کلیه اسناد در روزنامه فرهیختگان موجود و در صورت نیاز به مراجع قضایی و امنیتی ارائه میشود.
هفته گذشته یکی از سایتهای وابسته به جریان شکست خورده در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم انتشار یک بخشنامه از سوی حراست دانشگاه آزاد اسلامی را مستمسک حملات دوباره به این موسسه بزرگ آموزشی قرار داد.
در بخشنامه حراست دانشگاه آزاد اسلامی که نویددهنده تدبیر و امید در تصمیمگیری مرتبط با مسائل آموزشی و فرهنگی است خطاب به حراست واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی آمده: «نظر به اینکه مقوله حجاب و عفاف موضوع فرهنگی بوده و نیاز به برنامهها و راهکارهای خاص و تخصصی فرهنگی دارد لذا مقتضی است حراست واحدهای دانشگاهی از هرگونه مداخله در اجرای برنامههای مرتبط با موضوع مطروحه خودداری کرده و صرفا برابر شرح وظایف ذاتی ضمن رصد روند اجرای برنامههای معاونتهای فرهنگی در صورت مشاهده تخلفات احتمالی اشخاص نسبت به تهیه و ارسال گزارش موارد، به متولی فرهنگی واحد اقدام کنند.»
مرور سطحی سطور این بخشنامه برای هر انسان عاقل و البته عادلی اثبات میکند که نگاه دانشگاه آزاد اسلامی و مهمتر از آن مجموعه حراست آن دانشگاه به مقوله حجاب و عفاف از جنس گشت ارشاد، مواخذه یا محاکمه نیست. اگر بپذیریم رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای خود تعابیری چون تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی علیه جوانان ایران اسلامی را به ادبیات سیاسی- فرهنگی وارد کردند بنابراین باید پذیرفت که راهکار مقابله با این پدیده نیز از جنس چماق، باتوم یا گشت ارشاد آن هم در یک فضای فرهنگی- آموزشی چون دانشگاه نیست.
اگر جریان رسانهای شمال به جنوب غربی که بعدها چاشنی «فارسی» نیز به خود گرفت ظرف یک دوره 20 ساله به دلیل برخی تهدیدهای داخلی توانست به توفیقاتی دست یابد، راه مقابله با آن از جنس تهدید یا احضار به حراست و مراجع نظارتی نیست. در پیش گرفتن استراتژی دست بالا در این موضوع به راهکار فرهنگی و اقناعی نیاز دارد که متاسفانه رسانههای ایران از ملی گرفته تا مکتوب و... از در پیش گرفتن تاکتیکهای مشترک دفعی عاجزند.
نتیجه این عجز و درماندگی رسانه فراگیری چون صدا و سیما در مقولههای فرهنگی، مسئولان را به گشتهای ارشاد، مُسکنهای مقطعی و برخوردهای سطحی سوق میدهد که طی سالهای اخیر به صورت مداوم در حال اجراست و نهتنها افاقه نکرده که وضعیت همان است که در خیابانها شاهدیم. بنابراین دانشگاه آزاد اسلامی در سالی که مزین به نام فرهنگ است پیشرو شده، بلکه حل مساله حجاب را همانگونه که مدنظر رهبری انقلاب است از دالان فرهنگ عبور دهد.
در این میان اما عدهای دلواپس شدهاند؛ دلواپسان مانند سایه در تعقیب سوژههایی هستند که بتوانند با پروپاگاندای رسانهای جامعه را ملتهب کنند. نسبت به هرچه امکان دلواپسی برای آن وجود داشته باشد، دلواپسند؛ از مذاکرات هستهای گرفته تا دانشگاه آزاد اسلامی و سخنرانیهای آیتالله هاشمیرفسنجانی و...
دلواپسها که این روزها در گروههای تخصصی دیپلماسی، سیاست داخلی، آموزشی و... مشغول فعالیت هستند در دولت سابق برای خود جایگاه و دستگاههای عظیم و طویل داشتند و نیازی نیست بگوییم با بیتالمال چه کردند و اکنون کشور در چه وضعیتی قرار دارد اما در اینجا ضرورت دارد یک بخش از آن مورد توجه جدی قرار گیرد تا مخاطبان بهتر بدانند جریان از چه قرار است و چرا یک وب سایت به نام خبرنامه دانشجویان ایران، نامه خیلی محرمانه یک نهاد امنیتی را منتشر میکند؟ عصبانیت این وب سایت از کجا نشات میگیرد و چرا دانشگاه آزاد اسلامی به یکی از اهداف تخریب سایتهایی از این دست تبدیل شده است.
مهرماه سال گذشته خبری به نقل از یکی از نهادهای نظارتی روی سایتها و خبرگزاریهای کشور قرار گرفت که حکایت از بذل و بخششهای میلیونی ارگان دانشگاه آزاد اسلامی یعنی روزنامه فرهیختگان به سایتهایی بود که امروز بخش اطلاعرسانی جریان دلواپس را عهدهدار هستند. فرهیختگان میلیونها تومان پول را به سایتهایی وابسته به جریانهای مختلف اصولگرا بهعنوان هزینه درج بنر یا خرید خبر اختصاص میداد. * در واقع یک رسانه از دیگر رسانهها درخواست میکرد که در ازای درج خبر یا بنر به آنها پول دهد!دریافت ارقام میلیونی توسط خبرنامه دانشجویان ایران از تیم غاصب دانشگاه آزاد اسلامی که خوشبختانه حضور آنها حدود 18 ماه بیشتر دوام نیافت، یکی از دلایل همین رفتارهای عصبی است. این وب سایت که در کارنامه تیره خود حمایت از جریان غاصب دانشگاه آزاد اسلامی را به یدک میکشد، در سایت مرجع آلکسا حتی در میان یک هزار سایت نخست ایران نیز قرار ندارد و مشخص نیست مدیران سابق دانشگاه آزاد اسلامی به کدام دلیل اقدام به کمکهای میلیونی به آن میکردند؟ نهتنها این سایت که زنجیرهای از رسانههای کوچولوی وابسته به جریانهای رادیکال اصولگرا نیز جیرهخوار ارگان دانشگاه آزاد اسلامی در دوره غصب شده بودند و چنین است که یک خبر ساده مصداق ساختن کوه از کاه شده و هجمهها آغاز میشوند.
در این میان چه کسی نمیداند بخشنامه حراست دانشگاه آزاد اسلامی از سر خیرخواهی برای اصل نظام و آغاز گفتوگو با جوانان و دانشجویان با زبان فرهنگی و غیرارشادی است؟ چه کسی نمیتواند با یک جستوجوی ساده در اینترنت از کارنامه هاشمیرفسنجانی در دوران مبارزه و پس از آن آگاه شود تا چنین غیرمنصفانه این یار انقلاب را مروج بیحجابی لقب ندهند؟ کیست که از سوابق اجرایی حمید میرزاده در دورهای که موشکهای رژیم بعثی بر سر خانهها فرو میآمد در ستاد بازسازی مناطق جنگی بیخبر باشد؟ مگر میشود 14 سال معاون نخستوزیر محبوب امام (ره) و رئیس دولت سازندگی بود اما فرهنگ غربی را ترویج کرد؟ یا اینکه چگونه میتوان از خدمات خالصانه یک مدیرکل حراست که از قضا برادرش در همین نظام به شهادت رسیده چشمپوشی کرد و در حالی بخشنامه او را شیرین کاری نامید که حتی هنوز نام اصلی او را کسی نمیداند؟
این متون اثبات میکند که حمله شارلاتانهای خبری به وزارت علوم و دانشگاه آزاد اسلامی به کدام دلایل در حال شدت گرفتن است. ناگفته نماند که از دست دادن پولهای بیحساب و کتاب یکی از دلایل ابتدایی حمله به دانشگاه آزاد اسلامی در دوره مدیریت دکتر میرزاده است و دیگر برای همگان اثبات شده که هر خبر منفی پیرامون دانشگاه آزاد اسلامی یک هدف بیشتر ندارد و آن هم آیتالله هاشمیرفسنجانی است.
*کلیه اسناد در روزنامه فرهیختگان موجود و در صورت نیاز به مراجع قضایی و امنیتی ارائه میشود.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.