- آقای دبیر! مردم انتخاب میکنند چه کسی پهلوانشان باشد و چه کسی کریم شیرهای! / چرا از محبوبیت رسول خادم عصبانی هستی!؟
- قطامِ سریال امام علی(ع) در 51 سالگی و در فرانسه / زندگینامه و کارنامه هنری ویشکا آسایش + تصاویر
- عربستان سعودی «با این دختر» برای اولین بار به مسابقه دختر شایسته جهان میرود + عکس
- خاطره آقای همساده از «بده بزنیم» در گفتگو با پشه و ایرج طهماسب! (ویدئو)
- ثواب و فضیلت سوره یس ؛ بهترین سوره برای اموات و اهل قبور + متن و ترجمه سوره یاسین / یس ﴿١﴾ والقرآن الحکیم ﴿٢﴾ انک لمن المرسلین ﴿٣﴾
مهدي ذاكريان*
ارنست هاس، از بنيانگذاران نوکارکردگرايي بر اين باور بود که همکاري در يک بخش به بخش هاي ديگر سرايت مي کند و در پي آن حاکميت هاي ملي جاي خود را به همگرايي هاي منطقه اي خواهد داد.
فرضيه هاس در منطقه ما به سرعت باطل مي شود، تجربه همکاري هاي ايران با ساير کشورهاي منطقه نشان از آن دارد که نه تنها همکاري در يک بخش به بخش ديگر سرايت نمي کند بلکه در همان بخش نيز تداوم نمي يابد. به راستي چرا سعودي ها، قطري ها، کويتي ها، بحريني ها، اماراتي ها و عماني ها با ما همسو نمي شوند.
بررسي ريشه هاي تاريخي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي منطقه نشان مي دهد که تمايل در همکاري با ايران بسيار اندک است، مگر اينکه ايران از زور خود استفاده کند يا با قدرت هاي بزرگ ائتلاف و اتحاد کند. در آن صورت، کشورهاي منطقه در برابر ايران احساس امنيت مي کنند و برتري ايران بر منطقه را برمي تابند. در دوران صفويه و پهلوي ايران با دستيابي به منابع قدرت توانست ديدگاه هاي خود را در نظم منطقه اي عملي سازد.
در دوران رياست جمهوري خاتمي هم نيز بر پايه چهره مثبت ايران در جامعه بين المللي تحولات خوبي در روابط با کشورهاي حوزه خليج فارس رخ داد. با تلاش هاي آيت الله هاشمي و هوشمندي وزارت کشور دولت اصلاحات، قرارداد امنيتي ميان ايران و سعودي منعقد شد که همان قرارداد مبناي همکاري هاي بسيار خوبي بين دو کشور و نيز به تبع آن با ساير کشورهاي حوزه خليج فارس شد. ولي پديداري تحريم ها و افزايش فزاينده آنها باعث شد تا ايران نتواند موقعيت برتر خود را در منطقه به منظور همکاري با ديگر کشورها حفظ کند.
کارل دويچ، درباره همگرايي کشورها، ارتباطات و کنترل را مطرح مي کند که مي تواند در مسائل ايران با کشورهاي منطقه مهم محسوب شود. کشور ما نيازمند يک وزارت امور خارجه قوي است نه اينکه همه دستگاه ها و افراد کار وزارت خارجه را انجام دهند. وانگهي همان وزارت خارجه نيز بايد از نيروهاي ناتوان و بي هويتي که وزارت خارجه را فلج کرده اند پالايش شود.
نيروهايي که فقط به مزاياي مالي مي انديشند در وزارت خارجه جايگاهي ندارند، چنين نيروهايي را بايد از پيکره وزارت خارجه زدود.
وزارت خارجه حرفه اي بايد بتواند منافع ملي کشور را در پرتو نظريه هاي همگرايي با کشورهاي منطقه موازنه دهد. تجربه هاي اتحاديه اروپا و «آسه آن» آموزنده و شکست «اکو» مي تواند درس خوبي براي اين منطقه و وزارت خارجه باشد تا با تجربه گرفتن از اين نمونه ها به حل معماي کار کردن با کشورهاي منطقه خليج فارس بپردازد.
به باور نگارنده آسان ترين و فوري ترين جغرافيا براي همکاري هاي منطقه اي ايران با ساير کشورها در منطقه يا حوزه کشورهاي پارسي زبان ايران، افغانستان و تاجيکستان است. در اين منطقه ايران آسان تر مي تواند همکاري هاي ديگران را به دست آورد. اين امر به دليل نيازهاي اقتصادي آن کشورها و نزديکي هاي فرهنگي است. حال آنکه در کشورهاي حوزه خليج فارس رفاه، ثروت، جهانگردي، خدمات و فروش نفت در کنار اتحاد آنها با غرب سبب استغناي آنها نسبت به همکاري با ايران است.
اين گونه است که حل معماي همکاري ايران با چنين کشورهايي در دستان نيروهاي حرفه اي و متخصصي است که هم سياستمداران داخلي و هم سياستمداران خارجي را براي تدارک همکاري مجاب نمايند.
*استاديار دانشکده حقوق و علوم سياسي واحد علوم و تحقيقات
□ روزنامه دنياي اقتصاد
لینک کپی شد
نظر شما