- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
- توصیه رهبر انقلاب به خواندن «دعای چهاردهم صحیفه سجادیه» و «دعای توسل» برای پیروزی جبهه مقاومت + متن
- استفاده چین و روسیه از کارت ایران برای امتیازگیری از ترامپ
چرا ایران و آمریکا نسبت به "احیای برجام" بی میل شدند؟!
نواندیش- پرهام غنی: شاید اگر زمستان سال گذشته یعنی در روزهای پیش از جنگ اوکراین از کارشناسان پرسیده می شد که سرانجام مذاکرات احیای برجام چه خواهد شد، بسیاری با وجود همه اصطکاکات میان دو طرف با خوشبینی از به سرانجام رسیدن این مذاکرات می گفتند، اعتراف می کنم که خود من هم در آن مقطع اعتقاد داشتم که احیای برجام شاید به قول معروف دیر و زود داشته باشد، اما سوخت و سوز ندارد و سرانجام این مسیر پر پیچ و خم به آبادی ختم می شود!
امروز اما باید اذعان کنم که دنیای سیاست همیشه چیزی برای غافلگیری در آستین دارد و به همین خاطر است که می گویند پیش بینی سیاست نه کاری دشوار که کاری نشدنی است، اصلا همین غیر قابل پیش بینی بودن است که سیاست به عنوان بخشی از علوم انسانی را از علوم طبیعی جدا می کند.
پرسش اما اینجاست که چرا مذاکرات احیای برجام به بن بست خورد و دوباره وارد شرایط فریز یا یخ زده شد؟! برخی درخواست به حق جمهوری اسلامی ایران برای خروج نام سپاه پاسداران را علت این اتفاق می دانند، برخی دیگر به درخواست هایی اشاره دارند که مسکو به یکباره روی میز قرار داد، شاید همه این ها را به نوعی بتوان تاثیرگذار دانست اما واقعیت چیز دیگری است، امروز هم ایران و هم آمریکا علاقه کمتری به احیای برجام از خود نشان می دهند و به نظر علت آن را باید در تحولات 6 ماه اخیر نظام بین الملل، جنگ اوکراین و تغییر اولویت های دو طرف بر اساس این شرایط جدید دانست.
صرف نظر از بحث های ارزشی، اخلاقی یا هنجاری باید اذعان کرد که حمله روسیه به اوکراین جبهه جدید و مهمی را علیه غرب باز کرد، موضوعی که به وضوح در فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در گفتگو با پوتین هم مشهود بود، این جبهه اما باعث چه شد؟! به باور من جنگ اوکراین بیش از همه به لحاظ سیاسی تا حدی به نفع ایران و چین تمام شد چرا که پکن مساله تایوان و تهران مساله هسته ای را به نوعی تحت الشعاع این بحران قرار داد.
بگذارید موضوع را حداقل در مورد جمهوری اسلامی ایران و تاثیر جنگ اوکراین بر احیای برجام کمی باز تر کنیم، به باور من درگیری غرب به ویژه آمریکا در جبهه اوکراین این باور البته درست را در تصمیم گیران ما ایجاد کرد که حتی در صورت شکست احیای برجام غرب جبهه فشار جدیدی را علیه ایران باز نخواهد کرد و از همه مهم تر سطح تقابل روسیه و چین با جبهه لیبرال امروز دیگر به سطحی رسیده که ایران می تواند تا حدی به حمایت های این دو کشور در شورای امنیت دلخوش باشد بنابراین خطری از این جانب و یا احتمال اقدام نظامی کشور را تهدید نمی کند.
دومین نکته در مورد تاثیرات اقتصادی برجام است، ایران با توجه به عدم تصمیم در زمینه ادغام در اقتصاد جهانی به این باور رسیده که احیای برجام هم گره چندانی از کار باز نخواهد کرد و تنها شاید یک تسکین موقتی باشد، حال اگر قرار نیست عواید اقتصادی چندانی نصیب ما شود یا نیتی هم برای ادغام در اقتصاد جهانی وجود ندارد چرا باید تن به توافق داد؟!
در این بین نکته دیگری هم وجود دارد و آن راه و رسم زنده ماندن ذیل تحریم است، ایران به خوبی طی 40 سال گذشته راه زنده ماندن ذیل تحریم ها را یاد گرفته و همین حالا نیز به قدر معاش نفت می فروشد، از طرف دیگر حالا که در باشگاه تحریمی ها روسیه و کشورهای دیگر را هم در کنار خود می بیند به نظر نمی رسد تحریم بیشتر دیگر چیزی باشد که باعث تعجیل ایران در به سرانجام رسیدن مذاکرات شود.
سومین نکته در کاهش انگیزه ایران به شرایط طرف مقابل یعنی آمریکایی ها بر میگردد، ضعف دولت بایدن در داخل و عدم قطعیت در ادامه دولت دموکرات برای 4 سال دوم باعث شده که جمهوری اسلامی ایران دیگر رغبت چندانی برای مذاکرات آن هم در آستانه انتخابات میان دوره ای آمریکا و در فاصله 2 سال تا انتخابات ریاست جمهوری نداشته باشد.
سوی دیگر این معادله اما آمریکا است، امروز به نظر می رسد دولت دموکرات بایدن هم دیگر تکاپو و اشتیاق لازم برای احیای برجام را ندارد. مشکلات درونی این کشور از افزایش قیمت بنزین و تورم رو به فزونی گرفته تا بحران های بین المللی با دو رقیب اصلی یعنی روسیه و چین باعث شد که تمرکز واشنگتن تا حد زیادی از موضوع احیای برجام برداشته شود.
دومین دلیل کاهش توجه آمریکا به موضوع برجام به نظرم و با وجود همه لفاظی ها، باور مقامات آمریکایی با استناد به گزارش های آژانس و گزارش های سرویس اطلاعاتی شان به این نکته است که ایران هیچ نیتی برای ساخت سلاح اتمی ندارد و ادعاهای مقامات اسرائیلی و آمریکایی در مورد نزدیکی ایران به ساخت بمب اتمی لفاظی سیاسی بیش نیست، امروز نگرانی آمریکایی ها از برنامه پهپادی و موشکی ایران به مراتب بیشتر از برنامه هسته ای است و شاید آنها ترجیح بدهند مذاکراتی در این زمینه داشته باشند تا پای میز مذاکره برای احیای برجام بنشینند!
آنچه که مسلم است امروز تمرکز جمهوری اسلامی ایران بیشتر بر پیشبرد مذاکرات منطقه ای با سعودی و امارات و تقویت هر چه بیشتر روابط اقتصادی و سیاسی با روسیه و چین است. در سوی مقابل ایالات متحده آمریکا نیز عمده تمرکز خود را بر مهار روسیه و چین، پیشبرد توافقات عادی سازی رژیم صهیونیستی و اعراب و حل بحران اقتصادی خود قرار داده است.
و اما مهم ترین نکته به باور من نبود برنامه ای برای دوران پسا احیای برجام در تهران و واشنگتن است، در سال 2015 خوشبینی زیادی وجود داشت که شاید امضای برجام بتواند سرآغاز گفتگوهایی جامع تر میان دو طرف باشد، اما بد عهدی ترامپ و تحولات نظام بین الملل همه این آرزوها را بر باد داد، امروز نه ایران و نه آمریکا انگیزه ای برای پایان یک بحران و آغاز گفتگو بر سر بحرانی تازه را ندارند بنابراین شاید البته شاید ترجیح دهند در مقطع فعلی همچنان با همین بحران هسته ای به شکل فریز شده ادامه دهند.
در هر حال با این شرایط به نظر نمی توان چشم انداز چندان خوشبینانه ای برای احیای برجام متصور بود و به نظر می رسد زندگی نباتی پیکر بی جان برجام همچنان حداقل تا پس از انتخابات آمریکا و حل و فصل بحران اوکراین ادامه یابد، به بیانی دیگر ایران و آمریکا هر دو برای شرایط بدون برجام خود را آماده کرده اند و دیگر نگرانی از بابت مرگ برجام ندارند، همین هم باعث شده دیگر عجله و حتی شاید رغبتی برای احیای برجام نداشته باشند!