- لغو کنسرت همایون: مشکل خیابان و عرصه عمومی است، نه حجاب و موسیقی
- عصبانیت کیهان از افشای «اسب بی زین» دولت رئیسی: علی آبادی خلاف گویی کرده!
- دکتر بهمن یزدی صمدی درگذشت / تسلیت عارف
- واکنش سخنگوی دولت به لغو کنسرت شجریان
- علی مطهری: مخالفتها با کنسرت شجریان جنبه سیاسی دارد
- عصبانیت ترامپ از رئیس جمهور چین: در حالی که علیه آمریکا توطئه میکنید، گرم ترین احترامات من را به پوتین و کیم جونگ اون برسانید!
- قوه قضائیه: شبنم نعمت زاده به زندان بازنگشته است / توبه تتلو احراز شد
- تذکر قوه قضائیه به بابک زنجانی و رئیسکل بانک مرکزی در خصوص اظهارات تحریکآمیز
با من حرف بزن!
نواندیش - زهرا حسین زاده: او که مدام می خندید!
مگر چه مشکلی داشت که دست به خودکشی زد!
دیروز به من گفت به خودکشی فکر می کنم اما من جدی نگرفتم!
کاش به حرف هاش گوش می دادم!
این ها جملات متداولی است که گاهی بعد از شنیدن خبر خودکشی نزدیکانمان با خود مرور می کنیم، عزیزانی که شاید هیچ کس باور نمی کرد روزی به خاطر خودکشی در سوگ شان بنشینیم، اما افسوس که همه چیز همیشه آنطور که به نظر می رسد نیست. گاهی آدم ها می خندند، اما در درونشان غوغایی است که ما آن را نمی شنویم یا اگر هم می شنویم آن را جدی نمی گیریم.
امروز ۱۰ سپتامبر روز پیشگیری از خودکشی است، روزی که هر سال انجمن بینالمللی پیشگیری از خودکشی با حمایت سازمان بهداشت جهانی برگزار میکند.
شعار امسال هم «اقداماتی برای ایجاد امید» است.
در این بین براساس گزارشی که اعتماد منتشر کرده متاسفانه تعداد قربانیان خودکشی در ایران از میانگین جهان سبقت گرفته است، کشور ما در میان کشورهای اسلامی در جایگاه سوم است و در جهان جایگاه پنجاه و هشتم را دارد.
۱۲۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر اقدام به خودکشی میکنند که از این بین ۶ نفر موفق میشوند. همچنین روزانه ۱۳ نفر اقدام به خودکشی میکنند و از سال ۹۹ این ۱۳ نفر تبدیل به ۱۵ نفر شده است.
میانگین خودکشی در کشور ما ۶ است و میانگین جهانی ۵.۲ است، طبق آمار پزشکی قانونی، جوانان قربانیان اصلی خودکشیاند و بیشتر خودکشیها بین افراد ۱۵ تا ۳۵ ساله رخ میدهد، با این حال بعضا شاهد خودکشی در افراد بزرگسال هم هستیم.
کاش از امروز همه با خود قرار بگذاریم تا کمی بیشتر حواسمان به اطرافیانمان باشد، گاهی برایشان فقط دو جفت گوش شنوا باشیم نه قضاوت شان کنیم و نه نصیحت فقط بشنویم، آغوش گرمی باشیم برایشان، نشان دهیم که می فهمیم گاهی زندگی چقدر ممکن است بی رحم باشد، اما امید دهیم که این همیشگی نیست و ما همیشه در کنارشان هستیم.
گاهی حتی لبخند بزنیم لبخندی که شاید نجات بخش باشد، متن یک نامه خودکشی بجا مانده از دهه 1970 این طور ماجرا را روایت می کند و نشان می دهد که اغلب افرادی که تصمیم به خودکشی می گیرند منتظر یک بهانه یک توجه یا لحظه ای همراهی هستند تا از تصمیم خود برگردند:
"به سمت پل میروم؛
اگر در مسیر حتی یک نفر
به من لبخند بزند
نخواهم پرید"
از امروز به آدمها لبخند بزنید؛ گوش شنوایشان باشید، کسی چه می داند شاید با يک لبخند یا دقایقی همنشینی فرشته نجات كسى شدید.
