- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
روایتهای متناقض درباره اتفاقات محله سلسبیل: در هنرستان صدر چه گذشت؟
روزنامه هم ميهن- مريم لطفي: ندین ویدئو، خبرهای کوتاه و سیلی از روایتهای متناقض. ظهر دوشنبه مقابل هنرستان دخترانه شهید صدر(دوره دوم)، خیابان مرتضوی خبرهای خوبی نبود. جمعی از دانشآموزان دختر، خانوادههای آنها و اهالی محل در یک طرف و نیروهای امنیتی و پلیس در طرف دیگر. هیاهوی تجمعکنندهها، همراه با صدای آژیر آمبولانس و تیرهای هوایی، جیغ و فریاد مصدومان، ظهر دوشنبه را برای ساکنان، رهگذران و کسبه محل، ساعتهای وحشتی را رقم زد. گفته شد دو دانشآموز در پی درگیری پیشآمده مصدوم و به بیمارستان لقمان منتقل شدند. شایع شد هر دو آنها جان باختهاند.
چند ساعت بعد اما خبر آمد که دو دانشآموز 16 و 17ساله به اسم ثنا و محدثه که لباس فرم مدرسه به تن داشتند، به بیمارستان لقمان منتقل شدند، علائم شوک عصبی داشتند و بلافاصله با تزریق سرم و آرامبخش تحت نظارت قرار گرفتند. اینها را پزشک اورژانس بیمارستان اعلام کرد. به گفته این پزشک روی بدن دانشآموزان آثار ضربه دیده نشد. آموزشوپرورش اما روایت دیگری از این ماجرا داشت. علی تیرگیر، معاون مرکز اطلاعرسانی وزارت آموزشوپرورش بدون اینکه به برخورد نیروهای امنیتی با دانشآموزان و انتقال دو دانشآموز به بیمارستان اشارهای کند، به خبرگزاری دولتی تسنیم گفت که دلیل این اتفاق، داشتن موبایل از سوی تعدادی از دانشآموزان بود. او اعلام کرد که در این حادثه تعدادی از دانشآموزان دچار افت فشار شدند:«کسی فوت نشده و انعکاس خبر فوت دانشآموز در ادامه سناریوی کشتهسازی رسانههای معاند است.» پلیس اما ماجرای دیگری را روایت و اعلام کرد که مقابل هنرستان میان تعدادی از اراذل و اوباش درگیری رخ داد که منجر به نگرانی تعدادی از والدین و دانشآموزان شده بود. عوامل درگیری از سوی ماموران پلیس شناسایی و دستگیر شدند.
از آنطرف هم خبرگزاری مهر نوشت که در اتفاقات روز دوشنبه، ماموران یگان ویژه وارد مدرسه نشدند و تمام اتفاقات در مقابل مدرسه رخ داده است:«دقایقی قبل تجمعی در جلوی یکی از مدارس دخترانه در محله سلسبیل تهران شکل میگیرد و افراد اقدام به شعار دادن میکنند، کمی بعد مأموران پلیس با هدف ایجاد نظم و امنیت به این نقطه اعزام میشوند و با گفتوگو تجمعکنندگان را متفرق میکنند.» در هفتههای گذشته، چندین مورد مشابه ورود نیروهای امنیتی و پلیسی به مدارس گزارش شد که نمونههای پرسروصدای آن، اتفاقات مدرسه فرزانگان اهواز و مدرسه شاهد اردبیل بود. همه اینها در شرایطی است که به گفته وزیر آموزشوپرورش، دانشآموزان خاطی به مراکز مشاوره منتقل میشوند. ماجرای تماس مدیران برخی از مدارس با نیروهای امنیتی و خواستار برخورد با دانشآموزان تجمعکرده، با انتقادات فراوانی همراه شده است، فعالان حقوق کودک، گروهی از معلمان و فعالان اجتماعی، این اقدام را نقض حقوق کودک عنوان کردند. یکی از آنها حسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران است. او به خبرآنلاین گفته، در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان که سال ۱۳۹۹ تصویب شد، حتی برای ورود اورژانس اجتماعی به مدرسه محدودیتهایی درنظر گرفته شده که باید با هماهنگی مسئولان مدرسه باشد، چراکه میخواهند حرمت این محیط را نگهدارند.
تعداد مدارسی که اتفاقات مشابه در آنها میافتد اما کم نیست و البته نام بیشتر آنها در خبرها نمیآید. پس از آنکه تعدادی از معلمان و مدیران مدارس به هممیهن گفتند دستورالعملهای شفاهی و کتبی برای سختگیری به دانشآموزان، گشتن کیف آنها و... به آنها ابلاغ شده، حالا خبرهای جدیدی در این باره میرسد؛ نمونهاش یکی از مدارس فرزانگان که معلمان و دانشآموزان آن به هممیهن میگویند در یک ماه اخیر، اتفاقات مشابه مدرسه صدر در آن افتاده است. یکی از معلمان مدرسه فرزانگان به هممیهن میگوید مدیر این مدرسه که همسر یکی از نمایندگان مجلس هم است، اوایل شلوغی در مدارس، اسم تعدادی از بچهها و معلمها را به پلیس امنیت داده و اجازه داده که وارد مدرسه شوند: «آنها هم سراغ دانشآموزان و معلمان رفتند و سوال و جوابشان کردند. آن روزها این مدیر به مرخصی رفت تا بگوید کار او نبوده است.»
یکی از دانشآموزان این مدرسه هم میگوید: «در مدرسه همیشه به ما یاد میدهند که با هم گفتوگو کنیم، اما حالا که وقتاش است این اجازه را به ما نمیدهند. باوجود اینکه در ورودی مدرسه ما، کمد هست و هر روز گوشیهای همراه را در آن میگذاریم، مدیر مدرسه هر روز کیفمان را میگردد و حتی بازرسی بدنی میکند. ما رفتیم که با او گفتوگو کنیم اما هیچ راهی نبود. مدیر به ما گفت شما از این مسائل ابایی ندارید نباید با بازرسی هم مشکل داشته باشید.»
ظهر سهشنبه، تقاطع مرتضوی-کارون
خیابان مرتضوی، کمی مانده به چهارراه کارون، نیروهای انتظامی و یگان ویژه قرص و محکم ایستادهاند و سر را به چپ و راست میگردانند. از صد متر مانده به چهارراه کارون، اوضاع ملتهب است؛ درست از جایی که تابلوی آبی هنرستان دخترانه شهید صدر (دوره دوم) را نشان میدهد. صبح دیروز در اعتراض به اتفاقی که روز قبلاش یعنی دوشنبه ظهر در مقابل و داخل مدرسه افتاده بود، عدهای تجمع کردند. به گفته اهالی محل، تعدادی از آنها خانواده دانشآموزانی بودند که با برخورد نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه و پراکنده شدند:«جلوتر نرو نیروها میگیرند.» این هشدار اهالی محل به تازهازراهرسیدههاست.
کمی جلوتر صدای فریادی شنیده میشود، یک دسته نیرو، به سمت جوانی میروند و دوسه نفری دستهایش را میگیرند و کشانکشان به سمت یکی از ماشینهای پلیس میبرند. نگاهها به سمت جوان و پلیس میچرخد؛ وقت تعطیلی مدارس است و تعدادی از دانشآموزان دختر با روپوش طوسی، در ایستگاه اتوبوس منتظرند. ایستگاه اتوبوس در یکیدو متری هنرستان شهید صدر قرار گرفته و از همان جا لای در مدرسه باز است. زنی با لباس فرم معلم یا مدیر مدرسه به صندلی فلزی کنار در ورودی از داخل حیاط تکیه داده و مراقب است. درِ آهنی بیش از اندازه باز نشود. مرد جوانی از داخل مدرسه مدام در رفتوآمد است و به سمت نیروها میرود و بر میگردد و پاسخ رهگذران کنجکاو را میدهد:
کسی کشته شده؟
نه.
میگویند دو دانشآموز فوت کردهاند. درست است؟
کسی فوت نکرده. دو دختر بودند که یکی صرع داشت، غش کرد و دیگری از ترس، از حال رفت.
زن جوان دیگری میگذرد، کنجکاو میپرسد که امروز -سهشنبه - مدرسه باز بود؟ که مرد پاسخ میدهد: «باز بود اما دانشآموزان نیامدند.» ساعت از یک ظهر گذشته و هنوز از میان در، تعدادی از کارکنان زن در داخل مدرسه دیده میشوند. زنی جوان از کنار مدرسه میگذرد و دور از چشم ماموران از وخامت اوضاع دیروز مقابل مدرسه میگوید:«امروز تقریبا اوضاع آرام است، دوشنبه ساعت یک ظهر، خیلی شلوغ بود، مردم تجمع کرده بودند و شعار میدادند. نیروهای امنیتی ریخته بودند و با اسلحه و باتوم با مردم برخورد میکردند. صدای تیرهوایی میآمد و سروصدا خیلی زیاد شده بود. دختران جیغ میکشیدند و فریاد میزدند، مثل اینکه یکی از دختران مدرسه حالش بد شده بود. اما خودم ندیدم.» او هر روز ظهر دخترش را به مهدکودکی که در کنار ساختمان هنرستان شهیدصدر است، میبرد و دو روز پیش هم با وحشت این مسیر را طی کرده:«صدای شلوغیها آنقدر زیاد بود که در مهدکودک دخترم موسیقی را بسیار بلند کرده بودند تا بچهها صدای بیرون را نشنوند و نترسند. البته یکی از معلمانشان در مسیر خانه، مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفت و کمرش ضربه دید.» خانه آنها در خیابان قصرالدشت است و میگوید تا ساعتها بعد از این ماجرا صدای آمبولانس و شلیک میآمد.
دو دانشآموز از دور به سمت خیابان کارون حرکت میکردند، از مقابل پلیس گذشتند و به بالای خیابان رسیدند؛ آنها دانشآموزان مدرسه دیگری در همان نزدیکی بودند با روپوشهای سرمهای و مقنعههای مشکی:«مدیر مدرسه یکی از بچهها را بهدلیل همراه داشتن موبایل برخورد کردهاند و بعد از آن بچهها اعتراض کردند. مدیر هم به پلیس زنگ زده و آنها با باتوم و اسلحه به مدرسه رفتند و لباس دانشآموزان را برای پیدا کردن موبایل درآوردند.» این خلاصه روایتی است که در دو روز گذشته میان دانشآموزان و اهالی محل میچرخد. آنها میگویند دو دانشآموز در پی برخورد فیزیکی ماموران، به بیمارستان منتقل شدهاند و چند نفر دیگر باتوم خوردهاند:«روی تن دوستم که دانشآموز همان مدرسه است جای کبودی هست.»
وزیر آموزشوپرورش مسئول تمام اتفاقات است
کاظم اکرمی، وزیر پیشین آموزشوپرورش اما به روشی که آموزشوپرورش برای برخورد با دانشآموزان در پیش گرفته، انتقاد میکند. او به هممیهن میگوید مسئول تمام این اتفاقات وزیر آموزشوپرورش است:«تمام این اتفاقات به سیاستهای وزارت آموزشوپرورش بر میگردد. مدیر مدرسه هیچوقت نمیتواند سرخود و بهطور سلیقهای با دانشآموزان برخورد کند. یکی بگوید پلیس بیاید و یکی نگوید.» او شرایط موجود را خاص و ویژه میداند و به وزیر آموزشوپرورش پیشنهاد میدهد برای خروج از این وضعیت با جامعهشناسان متخصص، روانشناسان کودک و... جلساتی برگزار کند. با آنها مشورت کند و ببیند که در شرایط فعلی چه کاری انجام دهند، تا نه مشکلی برای دانشآموزان و نه برای خانواده و جامعه پیش آید. اکرمی میگوید باید نتیجه این جلسات به صورت بخشنامه به مدارس اعلام شود. وزیر پیشین آموزشوپرورش که در دوران جنگ تصدیگری وزارت آموزشوپرورش را عهدهدار بود، میگوید که چنین برخوردهایی هیچوقت سابقه نداشته است:«به یاد ندارم که تاکنون چنین اتفاقاتی در مدارس رخ داده باشد و مدیر با ماموران انتظامی و امنیتی برای برخورد با دانشآموزان تماس گرفته باشد. گاهی پیش آمده که معلمان تجمعی کرده باشند و نسبت به حقوقشان ناراضی باشند، اما با حضور وزیر آموزشوپرورش ماجرا مدیریت شده است. ما هیچوقت شاهد چنین اتفاقاتی در مدارس نبودهایم.»
او درباره جزئیات آئیننامههای انضباطی مدارس و نحوه برخورد با دانشآموزان متخلف هم توضیح میدهد:«تا جایی که اطلاع دارم هیچوقت چنین برخوردی را شاهد نبودیم و در آئیننامههای انضباطی هم چنین چیزی نیامده است. اگر درگیری پیش آید یا تخلفی کرده باشند، در نهایت آنها را صدا میکنند و توبیخ میشوند. مدرسه جای ورود ماموران امنیتی و پلیس نیست.» او میگوید:«از سال 42 معلم بودم، اما هیچوقت چنین چیزی ندیده بودم که مدیر مدرسهای به گروههای پلیس متوسل شود.» به گفته او در چنین شرایطی، حداقل اتفاقی که برای دانشآموزان رخ میدهد ترس است، درحالیکه چنین اتفاقاتی ممکن است برای گروهی از دانشآموزان مشکلات روحی و روانی شدیدتری ایجاد کند:«وزیر آموزشوپرورش باید در این زمینه چارهجویی کند. چرا که ادامه آن میتواند منجر شود بچهها دیگر نخواهند به مدرسه بروند.»