- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
چه کسی پاسخگوى ضرر اخير 100 میلیارد دلارى به اقتصاد ایران است؟
روزنامه هممیهن در يرمقاله خود نوشت:
رئیس اتاق بازرگانی تهران اعلام کرد که تحریم و کاهش فروش نفت در چهار سال اخیر، حداقل 100 میلیارد دلار به اقتصاد ایران ضرر مستقیم وارد کرده است. البته مجموع ضرر مستقیم و غیرمستقیم ایران از عدمفروش نفت در دوران تحریم بسیار بیش از این ارقام است.
فساد هم رهآورد دیگر تحریمها است که سنجش آن نیازمند مطالعه جدی است.
این در حالی است که کل بودجه موردنیاز برای همسانسازی حقوق کارمندان و بازنشستگان که مدتهاست معطل بودجه مانده، فقط حدود یکونیم میلیارد دلار است! همچنین کل بودجه عمرانی امسال کشور فقط هفت میلیارد دلار بود که بخش اعظم آن بهدلیل کمبودهای مالی تحقق نیافته است! اینها در شرایطی است که بیشترین ارقام تورم چهار ساله تاریخ ایران را تجربه میکنیم و قیمت ارز تعیینکننده نبض زندگی و اقتصاد کشور شده است.
با این ملاحظات واقعا چه کسی پاسخگوی این وضعیت است؟ تا آنجا که شنیده شده است در دولت روحانی، او صریحا اعلام کرد اگر هماهنگی لازم بشود فوری انجام خواهد شد. متاسفانه آن اقدام را مانع شدند و با تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران که مثل عنوان طرح صیانت هدفی مغایر با عنوان را محقق میکرد مانع نهاییشدن توافق شدند.
دولت جدید هم که آمد ظاهراً میخواست توافق انجام شود ولی مدتی ایندست و آندست کرد و بالاخره هم دستیار بزرگترین مخالف برجام را راهی مذاکرات کرد. در نهایت هم طبق شنیدهها دوبار تا امضای توافق پیش رفتند ولی در آخرین لحظات آن را با توجیهات بیپایه به تاخیر انداختند و به امید واهی زمستانِ سخت نشستند و حالا دم از تداوم مذاکراتی میزنند که وجود خارجی ندارد. در نتیجه در یک بنبست آشکار قرار دارند.
ولی آنچه بیش از هرچیز تاسفآور است مسئولانی است که قدرت نداشتند و امروز هم نمیتوانند مسئولیتی را بپذیرند و در کنار آنان صاحبان قدرت و تصمیمگیرانی بودهاند که هیچ مسئولیت مستقیمی ندارند. بنابراین در این میان سر مردمی بیکلاه مانده است که باید قربانی توهمات و جاهطلبی کسانی شوند که نه غم نان دارند و نه غم شغل و حقوق ماهانه و نه غم بیمه و درمان، و در خانههای شخصی خود لمیدهاند و «هَل مَن مُبارز» میطلبند.
آیا کسی هست به این پرسش پاسخ دهد که حداقل در دو سال اخیر و پس از آمدن بایدن چه نفعی از عدم توافق بردهایم؟ فرض کنیم که در بدترین سناریو توافق بهگونهای میشد که چهار سال دیگر دوباره به نقطه کنونی میرسیدید. خب چه چیزی را در این عدم توافق کنونی بهدست آوردهاید که در صورت توافق از دست داده بودید؟ ما نمیدانیم شاید چیزهایی وجود دارد؛ ولی قرار نیست مردم بر اساس جهل خودشان از رفتارها و سیاستهای حکومت نظر دهند و رفتار و موضعگیری کنند.
هرچند نباید ناامید شد ولی بعید است که فرصت دیگری برای ایران بهوجود آید که این پرونده را چنانکه شایسته است جمع کند.