- انتقاد یک نماینده از قالیباف؛ برای حرفهایتان سند ارائه دهید
- ظریف: برای پیشگیری از ترکمانچایها باید «انتخاب کنیم» که...
- خبرگزاری اصولگرا: قاتل "نسیم صدقي" به ایران بازگردانده شد
- دفتر حداد عادل به عکس با خاتمی واکنش نشان داد!
- مراسم سالگرد سیدمحمود دعایی (عکس)
- روایت خبرگزاری اصولگرا از فلسفه شلوار لی: پوشش کنیزان جنسی به مُد بدل شده / پوشیدن لباسهای جلوباز به قوم لوط بر می گردد
- اسلحه کشی کارمند دفتر شهردار موقع دستگیری / حواشی ماجرای تخلف 20 هزار میلیارد تومانی شهرداری در دوران قالیباف
- ادعاى عجيب سعيد قاسمى درباره مهسا اميني
- اولین واکنش دولت به ادعای انتشار اسناد نهاد ریاست جمهوری
- متلاشی شدن ارابه مرگِ سایپا در تصادف با درخت: مرگ دلخراش دختر و پسر جوان سرنشین پراید (عکس)
نواندیش - سعيد شمس: «مدتی است که برجام در دستور کار ما نبوده است. ما اگر ادعاهای مکرر از سوی مقامهای ایرانی مبنی بر اینکه مشتاق به بازگشت به برجام هستیم را رد نکنیم، آنها را نادیده میگیریم. مشتاق نیستیم.» این اظهارات ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نشان از به کما رفتن برجام دارد. این یعنی تداوم مشکلات و گرفتاری مردم ایران و ناامیدی پررنگ از اصلاح معایبی را که ذهن جامعه را به شدت درگیر کرده اند. حال این پرسش مطرح می شود، چرا «برجام»ی که در آذر ماه 1399 یک قدم بیشتر تا احیای دوباره فاصله نداشت، حالا هدفی شده است که تحقق اش بعید به نظر می رسد؟
دكتر مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه در گفت و گو با نواندیش «بی توجهی به واقع بینی» و «موازی کاری» را پدیده های مانع ساز پیش روی سیاست خارجی می داند.
تحلیلگر مسائل بین الملل در این رابطه ادامه داد: قانونی نانوشته راًی به این می دهد که در سیاست دوست و دشمن دائمی نداریم. یعنی اصرار به تجادل همیشگی ریشه در اراده و تفکر هیجانی و خارج از چارچوب منطق دارد. به این معنی که اگر بنا بود، کلیه تحرکات دیپلماتیک بر پایه و اساس مصالح نظام سیاسی و منافع عمومی باشد، در چند مقطع باید به این تصمیم می رسدیم که با راه کارهای علمی و منطقی رابطه با آمریکا را تا جایی که فضا را برای کاهش تهدید و تحدیدها فراهم سازد، از حالت تقابلی 100 درصدی، حتی المقدور به حالت تعاملی می رساندیم. اما تاًکید موکد بر ایدوئولوژی این فرصت مملو از بهره را از خودمان سلب کردیم.
او در ادامه گفت: نکته هزینه ساز دیگری که آشکارا مصالح ملی را با چالش هایی جدی مواجه کرده است، چیزی جز «موازی کاری» نیست. دولت به عنوان مسئول اصلی اجرایی و سیاست گذاری از مردم راًی می گیرد تا دیدگاه و تفکرات خود را در امور جاری و ساری کند. مثلاً مردم به دولت روحانی با این ذهنیت راًی دادند که تنازع هسته ای به سرانجامی مطلوب برسد. در همین راستا آقای ظریف قدم های مثبت و راه گشایی برداشت. اما همزمان گروه هایی که به لحاظ سلیقه سیاسی در برابر دولت های یازدهم و دوازدهم داشتند و بر همین اساس هم مخالف برجام و اساساً هر نوع مذاکره ای با غرب بودند، با سوء استفاده از ساختار سیاسی بنا بر مداخله جویی گذاشتند و در نهایت هم توانستند، موضوع توافق با غرب را حاشیه نشین کنند تا بتوان اینطور گفت، راًی اکثریت مردم توسط جریانی که اقلیت را نمایندگی می کند، خنثی و بی اثر شود.
مهدی ذاکریان در پایان گفت: درباره تحرکات هزینه ساز همچنین می توان به افراط و تفریط اشاره کرد. در واقع این نوع رفتار هم در سیاست خارجی، هم در حوزه مهم اقتصاد و هم در سایر بحث های دیگر آسیب های زیادی وارد کرده است. من نمی دانم این پدیده هزینه ساز چرا و چطور در دهه 90 پررنگ شد و خسارت های زیادی زد. ایران باتوجه به رویکردی که در مواجهه با نظام بین الملل و به ویژه کشورهای غربی دارد، در معرض تهدید و تحدید است و ما به جای اینکه با تکیه بر عقل مداری و واقع بینی، به فکر مدیریت شرایط دشوار باشیم، با طرح اظهارات و همچنین وعده هایی که معلوم است، مورد موافقت قرار نمی گیرد، کار را خرابتر و در نتیجه گرفتاری مان را بیشتر و شدیدتر می کنیم. به نظرم ساختار سیاسی و اجتماعی باید نسبت به این رفتار غلط و بد حساس شود تا بلکه بساط تندروها برای همیشه جمع شود.