- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
تهدید طالبان به ضميمه کردن ایران به خاک افغانستان!
مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
داستان جمهوري اسلامي ايران و افغانستان تحت سلطه طالبان، ميتوانست بدون مواجه شدن با گرههاي کوري که امروز سر برآوردهاند، سرنوشتي روشن داشته باشد. متأسفانه امروز در اثر ضعف ديپلماسي خارجي ما که از چند سال قبل هنگامي که تصميم گرفته شد با طالبان عليرغم سوابق سياهي که داشت تعامل شود، دچار خسران زيادي شدهايم. طالبان، با پرونده مالامال از عملکردهاي تروريستي حتي عليه ديپلماتهاي ايراني در مزارشريف و به شهادت رساندن حجتالاسلام عبدالعلي مزاري رئيس حزب وحدت اسلامي متشکل از شيعيان افغانستان فاقد صلاحيت تعامل با ايران است. حکومت خودخوانده طالبان با اينکه پيوسته از ايران امتياز ميگيرد، گستاخي هم ميکند.
سخنان سخيف و سرتاسر اهانت يکي از مجريان تلويزيون کابل در حاشيه سخنان وزير امور خارجه کشورمان که به سرپرست وزارت خارجه حکومت خودخوانده طالبان گفته است «جمهوري اسلامي ايران دولتي را در افغانستان به رسميت خواهد شناخت که همهشمول باشد» نمونهاي از گستاخي طالبان در تعامل با ايران را به رخ ميکشد. اين مجري تلويزيون با استفاده از الفاظ سخيف و رکيک ضمن اهانت به تمام مسئولين نظام جمهوري اسلامي از صدر تا ذيل، بر روي دو نکته تأکيد ميکند؛ يکي اينکه ايرانيها حق دخالت در امور افغانستان را ندارند زيرا حکومت طالبان خواست مردم افغانستان است و ديگر اينکه به تعبير او وقتي امارت اسلامي افغانستان – يعني حکومت خودخوانده طالبان – قوي شود ايران را هم در افغانستان ادغام ميکند!
نکته اول يک دروغ آشکار است. زيرا اولاً مردم افغانستان سلطه طالبان را نپذيرفتهاند. آنها با شروع سلطه طالبان، فوج فوج به کشورهاي ديگر مهاجرت ميکنند و حضور ميليونها نفر از اتباع افغانستان در ايران که ما به چشم خود ميبينيم شاهد صادق اين واقعيت است. اعتراضات فراگير مردم افغانستان چه در داخل و چه در خارج آن کشور به طالبان، دليل ديگر نامشروع بودن حاکميت طالبان بر اين کشور است. ثانياً طالبان بدون مراجعه به آراء عمومي و صرفاً با تکيه بر زور و اسلحه و البته در چارچوب تباني با آمريکا توانسته بر افغانستان مسلط شود و در 21 ماه گذشته که حاکميت خودخواندهاش را بر اين کشور ادامه داده برخلاف تمام موازين بينالمللي و حقوق انساني عمل کرده و نشان داده که صلاحيت اداره يک کشور را ندارد. به همين دليل است که هنوز هيچ کشوري حاکميت طالبان را به سميت نشناخته است. ثالثاً آنچه وزير امور خارجه کشورمان گفته، سياست جمهوري اسلامي ايران در قبال افغانستان است نه دخالت در امور آن کشور.
به رسميت شناخته نشدن حکومت خودخوانده طالبان بر افغانستان به معناي نامشروع بودن اين حکومت است. با توجه به اين واقعيت، اکنون سؤال اينست که دولت جمهوري اسلامي ايران چگونه به يک حکومت نامشروع امتيازاتي ميدهد که معمولاً به حکومتهاي قانوني و مشروع داده ميشوند؟ اعزام نماينده رئيس جمهور در امور افغانستان به عنوان سرپرست سفارت ايران در کابل، تحويل دادن سفارت افغانستان در تهران به نمايندگان طالبان، دعوت کردن از نماينده طالبان براي شرکت در مراسم رسمي عيد فطر با حضور رئيس جمهور، ديدارهاي مکرر مسئولان ايراني حتي در سطح وزير امور خارجه با عناصر طالبان، پذيرفتن حضور نمايندگان طالبان در اجلاسيههاي منطقهاي همسايگان افغانستان و.... نمونههائي از امتيازاتي هستند که جمهوري اسلامي ايران به گروه طالبان با آن سابقه سياه و پرونده تروريستي و عملکردهاي ضدانساني داده است. شگفت انگيز اينکه عليرغم اعطاي اينهمه امتيازات، گروه طالبان با گستاخي تمام از يکطرف زير بار انجام وظايف قانوني خود در قبال ايران از جمله دادن حقابه هيرمند به مردم سيستان نميرود و از طرف ديگر سخيفترين اهانتها را نثار مسئولين نظام جمهوري اسلامي ايران ميکند و حتي ايران را به ضميمه کردن به خاک افغانستان تهديد مينمايد! شگفت انگيزتر اينکه مسئولان ايراني هيچ عکسالعملي در برابر اين گستاخي نشان نميدهند. اين روش، نه با عزت سازگار است نه با حکمت و نه با مصلحت. آيا حضرات در انتظار ظهور مجدد پديده شرمآوري همچون يورش محمود افغان هستند؟!