- سحر دولتشاهی با این تصویر در حال ورزش در باشگاه وایرال شد (عکس)
- مجری معروف به خاطر پیروزی ترامپ از آمریکا رفت
- آهنگ نگرانتم ، میثم ابراهیمی (موزیک ویدئو) + متن شعر ترانه
- چهره جدید فرحناز منافی ظاهر بازیگر پدرسالار (عکس)
- تشییع باشکوه ابراهیم قادری در مهاباد + عکس
- نقد فیلم گلادیاتور ۲ ( Gladiator II ) و نمرات آن
- تغییر شگفت انگیز چهره بازیگر سریال تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» در فرانسه (عکس)
- رخنمایی بهنوش طباطبایی با تمی متفاوت (عکس)
- چکامه چمن ماه در ایران؛ بازیگر معروف جم تی به ایران برگشت
- مهراوه شریفی نیا و الناز ملک در پشت صحنه زخم کاری در استانبول / عکس
ماجراى عشق ناكام غزاله عليزاده و (كامران) شهيد مرتضي آوينى
به بهانه سالگرد درگذشت (فاطمه) غزاله عليزاده، نويسنده بعلت خودكشى، مرورى مى كنيم بر مطلب دو سال قبل روزنامه شهروند درباره عشق نافرجام (كامران) شهيد مرتضى آوينى و غزاله عليزاده؛
خبر مرتبط: غزاله عليزاده كه بود؟
پولاد امین: در روزهای اخیر فضای رسانهای فارسی تحت تأثیر مستند زندگی مرتضی آوینی بوده. یک مستند هفت قسمتی به ادعای سازندگانش «بدون سانسور» که داستان زندگی یکی از نمادهای قرائتی خاص از انقلاب اسلامی ایران را به گونهای متفاوت از قرائت رسمی روایت میکند و همین هم باعث شده در دو سه روزی که از آغاز نمایشش میگذرد، با انتقادات، حواشی و جنجالهای زیادی مواجه شده باشد…
آقا مرتضی
«آقا مرتضی» مجموعه مستندی محصول سازمان رسانهای اوج است که در خانه مستند انقلاب اسلامی تولید شده و از یکشنبه ۱۵ فروردین از شبکه سه سیما به نمایش درآمده است. این مجموعه مستند که در هفت قسمت به کارگردانی سیدعباس سیدابراهیمی و تهیهکنندگی مهدی مطهر ساخته شده، از زمانی که از شبکه سه سیما پخش شده، نقدونظرها، تأیید و تکذیبها و البته حواشی و جنجالهای زیادی را موجب شده است.
مستند «آقا مرتضی» به گفته کارگردانش سیدعباس سیدابراهیمی ریشه در تلاشهایی دارد که از سال ۸۹ برای نوشتن کتاب زندگینامهای درباره سیدمرتضی آوینی انجام شده است: «کتابی که در نهایت در سال ۹۲ تحت عنوان «زندگی زیباست» منتشر شد و بعد از آن بود که تولید مستندی با همین موضوع نیز در دستور کار قرار گرفت. تلاشی که سرانجام در سال ۹۹ بعد از هفت سال نتیجه داد و مجموعه مستند «آقا مرتضی» آماده نمایش شد.»
به گفته سیدعباس سیدابراهیمی «این مجموعه مستند از طریق مصاحبه با افرادی چون ابراهیم حاتمیکیا، رسول صدرعاملی، نادر طالبزاده، کیومرث پوراحمد، بهروز افخمی، مسعود نقیبی، مسعود فراستی، محمد آوینی، مریم امینی، شهریار زرشناس، محمد رجبی، یوسفعلی میرشکاک، امیرهوشنگ اردلان، قاسم بخشی، رضا برجی، محمدرضا شهیدیفر و فریدون جیرانی به جنبههای مهم زندگی سیدمرتضی آوینی که بخشی از آن مربوط به قبل انقلاب و بخشی نیز بعد انقلاب و شامل مقاطع مهم فعالیت این شهید در روایت فتح و حوزه هنری سوره است، پرداخته است.»
جنجالها عکس کم دیده شده از شهید سیدمرتضی آوینی
«آقا مرتضی» در چند قسمتی که روی آنتن آمده؛ مثل شخصیت خود مرتضی آوینی با مخالفتها و موافقتهای مطلق صفر و صدی روبهرو شده. موافقت و مخالفت کسانی که از چهره «کمتر روتوش شدهای» که از مرتضی آوینی به عنوان نماد و نماینده یک جریان خاص ارزشی در سینما و فضای رسانهای ایران ارایه شده است، ناراضی یا راضی هستند و همین نیز آنها را به موضعگیریهای مطلق کشانده است.
البته تمام مخالفتها و موافقتهای این چند روز اخیر با مستند «آقا مرتضی» ریشههای سیاسی نداشتهاند. عدهای با نگاهی صرفا سینمایی «آقا مرتضی» را مستندی قابل تأمل نمیدانند، عدهای منتقد عدم رعایت کپیرایت و حقوق سازندگان دیگر آثار مرتبط با آوینی در این مستند هفت قسمتی هستند، کسانی مانند خانواده آوینی ارایه سیمایی دور از چهره موردنظر خود شهید آوینی و خانوادهاش را در این مستند زیر سوال بردهاند و البته کسانی هم معترض عبارت تبلیغاتی «بدون سانسور» در عنوان فرعی «آقا مرتضی» هستند. بگذریم از اینکه شماری نه چندان کمتعداد هم ارایه تصویری بدون سانسور از «هر کسی» را در شبکهای که در سالهای اخیر جزو پیشگامان سانسور و تصمیمگیریها و حذفهای سلیقهای و گروهی بوده، به دلیل اهداف و انگیزههای پیدا و پنهان گروهی خاص میدانند و از این منظر منتقد مستند «آقا مرتضی» هستند…
بدون سانسور
یکی از حاشیهسازترین عباراتی که در روزهای اخیر بحثهای زیادی بهوجود آورده، تأکید سازندگان این مستند بر «بدون سانسور» بودن روایت زندگی شهید آوینی است. تأکیدی که موجب انتشار کامنتها، پستها و توییتهای پرشماری در فضای مجازی شده که میگویند «زندگی یک شهید چه سانسوری میخواهد داشته باشد» یا: «این ادعا در واقع تأکیدی بر این است که تاکنون روایتهایی که درباره آوینی یا دیگر چهرههای سرشناس منتشر شده، همگی سانسور شده بودهاند.»
کارگردان مستند «آقا مرتضی» درباره ارایه «روایتی بدون سانسور» از زندگی سیدمرتضی آوینی به خبرگزاری صبا گفته که «لفظ روایت بدون سانسور را روابط عمومی سازمان اوج روی این مجموعه گذاشته.»
با این حال سیدابراهیمی خود نیز ادعا میکند که «سعی کردیم داستان مستندمان را با واقعیت پیوند دهیم و به وجوه شخصیتی شهید آوینی پیش از تحولش بپردازیم.»
مهدی مطهر، تهیهکننده «آقا مرتضی» هم در این مورد میگوید که «بدون سانسور بودن این مستند یعنی تمام زوایای زندگی این شهید بزرگوار بدون کم و کاستی و با روایتی از نزدیکترین انسانها به او ساخته شده است.»
داستان غزاله علیزاده
اما شاید بتوان مناقشهبرانگیزترین و حاشیهسازترین وجه مستند «آقا مرتضی» را جایی دانست که به عشق و ارتباط پیش از انقلاب مرتضی آوینی (که هنوز مرتضی نشده بود و کامران نام داشت) با غزاله علیزاده نویسنده و شاعر و یکی از نمادهای روشنفکری غیرمذهبی ایران (که رمان خانه ادریسیهای او همچنان معروف و پرخواننده است) اشاره میکند. عشقی پرشور که به نحوی دراماتیک به واسطه تغییرات شهید آوینی به بار نمینشیند و عاقبت به مرگ غزاله در همان سال شهادت مرتضی آوینی ختم میشود.
اشاره به این عشق و ارتباط که در سالهای بعد از انقلاب و پس از شکلگیری اسطوره سیدمرتضی آوینی از موارد مگوی زندگی این شهید بوده، در چند روز اخیر یکی از بحثبرانگیزترین وجوه این مستند بوده است. به خصوص که نام غزاله علیزاده در تمام این سالها در رسانههای رسمی کشور نادیده و ناگفته مانده و حالا اشاره به این رابطه پرشور در یکی از شبکههای صداوسیما انتقادات، اعتراضات و حدس و گمانهای زیادی را موجب شده است.
ماجرا از جایی آغاز شد که در اولین قسمت این مستند به رابطه آوینی و غزاله علیزاده اشاره شد که البته نکته چندان تازهای نبود و پیشتر شماری از روزنامهنگاران قدیمی از جمله مسعود بهنود داستان کامل آن را روایت کرده و رسانههایی مانند روزنامه جوان و مشرقنیوز هم به آن پاسخ داده بودند. پخش این داستان از تلویزیون اما جنجالی شد، حتی با اینکه این مستند از روایت کامل داستان خودداری کرده و از قول دوستان شهید آوینی ادعا کرده بود که «در ارتباط سیدمرتضی آوینی و غزاله علیزاده، کشش از سوی غزاله بوده و مرتضی بت خوبی برای الهام او بوده است.»
در حقیقت روایت مستند «آقا مرتضی» از این رابطه اینگونه است که «غزاله، خانی بود که کامران (نام مرتضی آوینی) از آن گذشت… دختر خاص جذابی که میتوانست کامران را زمینگیر کند، اما نکرد. داستانی که کامران آن را نیمهتمام رها کرد.»