- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
آیا روحانی همانطور كه رئيسى كنايه زد، منتقدانش را بی شناسنامه خوانده بود؟
سایت حسن روحانی: آیا دکتر حسن روحانی منتقدان دولت خود را بیشناسنامه خوانده بود یا این هم یکی از محصولات جریان تحریف و تخریب گسترده سیاسی - رسانهای علیه رئیسجمهور سابق بود؟ این ادعا چطور ساخته و پرداخته شد و چرا با وجود تصریح در گفتار و توضیح مکرر همچنان دستاویزی برای نقد رئیسجمهور سابق است؟
آنکه بار دیگر به این موضوع اشاره کرد، رئیس دولت سیزدهم بود که ۱۶ مرداد به مناسبت روز خبرنگار، با حضور در استودیوی پخش خبر ۱۴ صداوسیما گفت: «به طور طبیعی ممکن است نقدهایی نیز به عملکرد دولت وجود داشته باشد؛ دولت مردمی منتقدین را بیشناسنامه و بیهویت نمیخواند، بلکه با دلسوزی انتقادات آنان را میشنود. امروز دولت برای شنیدن سخنان و انتقادات، بهویژه از سوی اصحاب رسانه گوش شنوا دارد و نظرات و تحلیلهای اصحاب نظر و رسانهها را برای خود نعمت میداند. البته رعایت انصاف نیز اصلی مهم در بیان انتقادات است.» (پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری)
این اظهارات مرور مجدد یکی از مهمترین برساختهای جریان تحریف و تخریب را واجب میکند؛ برساختی که فقط با ابزار «تکرار» تبدیل به اتهامی شده که پس از ۹ سال همچنان مطرح میشود و سید ابراهیم رئیسی نیز به آن باور دارد.
ادعای بیشناسنامه خواندن منتقدان از کجا شروع شد؟
آنچه رئیسجمهور وقت گفت و جریان تحریف آن را بر قبای منتقدان دولت دوخت، به سخنرانی او در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۳، مراسم افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب برمیگردد؛ سخنانی که نه فقط درباره «بیشناسنامه» بودن یا سکوت منتقدان نیست، بلکه درباره حرف زدن منتقدان با شناسنامه خود است: «دولت در پی سانسور دولتی نیست، همانطور که میبینید بیشترین نقد امروز در جامعه از دولت و دولتمردان میشود و افتخار میکنم به دولتی که شرایطی را به وجود آورده است که همه به راحتی حرف میزنند و نقد میکنند و سخن میگویند و گاهی از کاه کوه میسازند. نقد حق مردم است. حق همه گروههاست، چه اقلیت چه اکثریت. اما آنچه پسندیده نیست آنکه با پول مردم و با بیتالمال مردم از دولتی که منتخب مردم هست و با رای اکثریت مردم شروع به کار کرده است، کسی بخواهد به جای نقد، تخریب را پیشه گیرد. این چیزی است که دولت نمیپسندد. از همه میخواهیم با شناسنامه حرف بزنند. بگویند از کجا هستند، وابسته به کدام جناح هستند و با نام جناح خود سخن بگویند نه با نام ملت ایران. ملت ایران راهش روشن است. ملت ایران در عصر حاضر به دنبال آرامش است. ملت ایران به دنبال اعتدال و پیشرفت است. ملت ایران به دنبال اخلاق است. اگر گروهی میخواهند ذهن مردم را از تعالی اخلاقی بازدارند و اگر گروهی میخواهند با اتهام و تخریب، تهمت و دروغ ضربه بر اخلاق جامعه وارد کنند، یادشان باشد امسال سال فرهنگ است. سال فرهنگ و اقتصاد است، نه سال تخریب است نه سال دروغ، نه سال مشغول کردن مردم به حوادث غیرواقعی و رویدادهای تخیلی که از ذهن کوچک برخی برمیخیزد.»
آغاز تحریف با آدرس غلط
جریان تحریف از فردای آن روز با مخاطبیابی برای سخنان رئیسجمهور، اینطور القا کرد که مقصود روحانی «انگ و برچسب زدن به منتقدان برای طفره از مسئولیت شرعی و پاسخگویی قانونی» است و نوشت: «این یعنی اینکه منتقد! حرف بزن اما وقتی انتقاد میکنی، دهانت را ببند وگرنه بیشناسنامه و بیسواد و تخریبگر وانمود خواهی شد!« (روزنامه کیهان، ۱۳۹۳/۰۲/۱۰)
یکی از شگردهای این جریان، جعل گفتههای علنی و رسمی رئیسجمهور بود که آن را اینطور تغییر داد: «منتقدان دولت، جناحی و وابسته به احزاب و گروههای سیاسی و برهمزننده آرامش کشور هستند و انتقادات آنان نسبتی با دغدغهها و مشکلات مردم ندارد؛ بنابراین باید شناسنامه و وابستگیهای سیاسی خود را رسما اعلام کنند و آنگاه اگر حرف و نقدی دارند از دولت فراجناحی که کنار ملت و در جبهه مقابل منتقدان ایستاده، بیان کنند.» (جهاننیوز، ۱۳۹۳/۰۲/۱۱) جالب اینکه با تکیه بر همین جعل آشکار، روحانی را مورد حمله قرار دادند.
چند روز پس از آن، مدیرمسئول روزنامه کیهان در سرمقالهای اظهارات دکتر روحانی را «سخن عالمانه و قابل قبول» توصیف کرد اما سعی در تقلیل آن به «افرادی از یک حزب و گروه سیاسی» داشت که «بیآنکه به جایگاه و هویت واقعی خود اشاره کنند، نقش خودخوانده! سخنگوی ملت را بر عهده میگیرند. رئیسجمهور محترم حق دارد از این افراد بخواهد «با شناسنامه حرف بزنند» و دیدگاه و نظر حزبی و گروهی خود را به حساب ملت ننویسند.»
تحریف اینگونه آغاز شد که با وجود صراحت در گفتار روحانی که به سخن گفتن به نام ملت با پول بیتالمال اما به کام مقاصد خاص اشاره داشت، مدیرمسئول کیهان نوشت: «آیا منظور حضرتعالی از «شناسنامه»، شناسنامه حزبی منتقدان است؟ اگر چنین باشد - که ظاهرا اینگونه به نظر میرسد - پرسش بعدی آن است که آیا از نگاه و نظر جناب دکتر روحانی، فقط کسانی حق انتقاد دارند که عضو یکی از احزاب و یا گروههای سیاسی موجود باشند و آنانی که عضو هیچ حزب و گروهی نیستند - یعنی تودههای عظیم مردم - حق انتقاد از دولت را ندارند!»
او پس از آن با تکیه بر همین انگاره خود نتیجهگیری کرده که «اظهارات روز سهشنبه آقای دکتر روحانی در مراسم افتتاح نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بیآن که بخواهند و یا در پی آن بوده باشند، به گونهای بوده است - و یا اینگونه تلقی میشود - که انگار هیچ کس حق ندارد بدون کوپن از مواضع و عملکرد دولت محترم انتقاد کند!» (حسین شریعتمداری، ۱۳۹۳/۰۲/۱۳)
گرچه مشخص بود که خواست و نظر دکتر روحانی این نیست، اما این «تلقی» آغاز روند تحریف یک موضعگیری آشکار و صریح بود که قصد داشت آدرس غلط بدهد و مخاطب را گروههای سیاسی منتقدی قلمداد کند که اتفاقا روحانی از آنها خواسته بود حرف بزنند - برخلاف تلقی کیهان - اما بگویند «وابسته به کدام جناح هستند و با نام جناح خود سخن بگویند نه با نام ملت ایران».
توضیح درباره یک موضع صریح
۲۴ خرداد ۱۳۹۳ در اولین سالگرد پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات، او در یک کنفرانس خبری در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی موضع خود را به طور مبسوط شرح داد: «همانطور که دولت قبلاً شاید چند بار اعلام کرده، نقد مخصوصاً نقد سازنده، کاملا استقبال میکند. دولت خیلی دلش میخواهد هر کس حرف میزند با شناسنامه باشد. این به آن دلیل است که برخی نهادها، نهادهای ملی هستند، نهادهای ملی نمیتوانند کار حزبی انجام دهند. نهادهای ملی نمیتوانند اپوزیسیون دولت باشند. نهادهای ملی کارشان تلاش و خدمت به کل ملت، کشور و جامعه است. دولت، قوه مقننه، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، شهرداریها، حوزههای علمیه، دانشگاهها، صداوسیما و… نهادهای عمومی و ملی هستند. اما احزاب و گروهها، من به وزارت ارشاد توصیه میکنم هر حزب و جناحی که دنبال رسانه است، به سرعت مجوز رسانه به او داده شود، تا مشخص شود هر رسانه متعلق به کدام حزب و گروه است. نباید نهادهای ملی کار حزبی را انجام دهند. کار رسانه حرفهای با جنگ روانی متفاوت است کاملا. لااقل خود من و ماها بلدیم کار حرفهای و رسانه یعنی چه. از همه عزیزان خواهش میکنم چه حامیان و چه منتقدان و حتی مخالفان دولت با روزنامه، سایت یا هر رسانه دارند به نام شناسنامه و حزبشان انتقاد کنند و یک وقت از پول بیتالمال در مسیر دیگر استفاده نشود.»
توصیهای که محقق شد
این اظهارات صریح دیگر جای شبهه باقی نمیگذاشت که منظور رئیسجمهور چیست؟ توصیهاش به وزارت ارشاد هم مشخص بود و به فاصله یک روز بعد از آن حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک برنامه تلویزیونی «رعایت استانداردها و شناسنامهدار بودن رسانهها» را یک امر الزامی دانست و با انتقاد از «بعضی از سایتها که نقش شبنامه را ایفا میکنند»، گفت: «سایتها باید همگی شناسنامه داشته باشند تا اعتماد و اطمینان به وجود بیاید.»
انتظامی در کتاب جدید خود نوشته که تا قبل از سال ۱۳۹۲ حدود ۵۰ مجوز رسانه الکترونیک (خبرگزاری و سایت خبری) صادر شده بود اما در کمتر از شش ماه پس از فراخوان صدور مجوز برای سایتها توسط هیات نظارت بر مطبوعات، حدود ۷۰۰ سایت صاحب شناسنامه شدند: «با وجودی که مطابق مصوبه مجلس، خبرگزاریها و سایتهای خبری در شمول قانون مطبوعات درآمده بودند، دولت وقت [دهم]، پیگیری جدی برای قانونمند کردن سایتهای خبری نکرده بود. شاید یکی از دلایل آن، ترس از اشخاص حقیقی و حقوقی پشتپرده آن شبنامههای الکترونیک بود. هدف از صدور مجوز، شناسنامهدار کردن آنها، ترویج رفتار مسئولانه و برخورداری آنها از مواهب رفتار قانونی (از جمله یارانه، سایر حمایتها و بهرهمندی از هیات منصفه در دادگاه) بود.» (پرگار، سال چاپ ۱۴۰۲، ص ۲۶)
انتظامی همچنین نوشته با وجود اینکه معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد و همزمان نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت بر مطبوعات بود اما رای مخالف به توقیف سایت جهاننیوز - از سایتهای منتقد دولت روحانی - داده بود و علی جنتی، وزیر ارشاد حاضر در جلسه هم مخالفتی با رای او نکرد.
توضیح مجدد پس از ۵ سال
گلوله برفی دروغ و اتهامات علیه دولت و شخص رئیسجمهور متوقف نشد بلکه آن را با عبارات دیگری درباره منتقدین از قبیل «کمسواد، بزدل، کاسب تحریم، بروید به جهنم و…» بزرگتر کردند و تبدیل به کلیدواژههای حمله به دکتر روحانی شد. حتی یکی از نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با تکرار همین عبارات در مناظره انتخاباتی آن را نشانه عدم انتقادپذیری دولت یازدهم دانست و مدعی شد با این تعابیر «منتقد نمیتواند با جرأت در صحنه گام بردارد!» (مصطفی میرسلیم، ۱۳۹۶/۰۳/۱۵)
دکتر روحانی ۵ سال پس از آن اشارات صریح محبور شد دوباره درباره موضع خود روشنگری کند: «اگر بگوییم فلان فرد، مخالفین را بیشناسنامه خوانده است، حرف نادرستی است. در یک مراسم سخنرانی فردی سخنی بر زبان آورد که مردم و ملت اینچنین میگویند و من گفتم از طرف مردم نگویید، بلکه بگویید نظر حزب من این است و منظور من از شناسنامه این بود و اینکه نه به عنوان کل ملت ایران سخن بگویید. اگر کسی بخواهد به نمایندگی از ملت صحبت کند، رئیسجمهور است. اینگونه سخنان را تحریف نکنیم که به نفع کشور نبوده و نباید اینگونه عمل کنیم.» (دکتر روحانی در جمع دانشجویان دانشگاه فرهنگیان به مناسبت روز دانشجو، ۱۳۹۸/۰۹/۱۸)
اما با وجود این توضیحات، جریان تحریف این جعل و اتهام خود را اصلاح نکرد بلکه سعی کرد از آن به عنوان یک برساخت سیاسی جهت حمله به روحانی استفاده کند تا با استفاده از رویکرد «تکرار»، تحریف خود را در افکار عمومی غالب کند و در قالب یک حقیقت، مبنای قضاوت دولت سابق و عیار برخوردش با منتقدان جا بزند تا جایی که پس از ۹ سال، رئیسجمهور در مقام قیاس با خلف خود آن را تکرار میکند.
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
بی اخلاقی بی دینی وبی اعتقادی بی دادمیکنه.
گفت از دست خداهم دررفته مگر حضرت عباس کاری کنه
گفت از دست خداهم دررفته مگر حضرت عباس کاری کنه
واقعیت اینه که با همین انتخابات غیرآزاد
روحانی منتخب مردم بود
رییسی منتخب مردم نبود
روحانی منتخب مردم بود
رییسی منتخب مردم نبود
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.