- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
اسرائیل؛ طفل نامشروعی در دامن خاورمیانه
ولیالله شجاعپوریان کارشناس ارشد حقوق بینالملل نوشت:
برای شناخت جامعتر و ارزیابی درست منازعه فلسطین و اسرائیل، آگاهی از پیشینه و تاریخ این موضوع، حقایق بهتری را پیش روی ما قرار میدهد؛ از این رو به صورت گذرا به تاریخچه و تبارشناسیموضوعاشارهمیشود:
1- یهودیان به عنوان حامیان دینی قوممحور (بنیاسرائیل) از زمان حضرت موسی تا حدود یک قرن پیش در مناطق و کشورهای مختلف دنیا پراکنده بودند و هرچند به دلیل روحیات و خلقیات اخلاقی و مذهبی و شبکهسازیهای قومی و مذهبی، غالبا در زمره اقشار ثروتمند و مرفه در کشورهای مختلف به شمار میآمدند اما هیچگاه به معنای واقعی دارای وطن و سرزمین واحد و مشخصی نبودهاند، تا اینکه در اواخر دهه 1880 به علل مختلف از جمله طرحهای روسیه در قبال یهودیان و تشدید یهودیستیزی در اروپا، زمزمههایی مبنی بر تشکیل کشور مستقل یهودینشین شکل گرفت، این ایده به صورت رسمی در سال 1897 توسط تئودور هرتسل مطرح شد که یهودیان تبعیدی درصهیونگردهمآیند.
2- در سال 1897 هرتسل اولین کنگره صهیونیسم را در شهر باسل سوئیس برگزار کرد و بسیاری از نخبگان و بزرگان یهودی نیز از این ایده حمایت کردند. هرتسل تلاش کرد روسها، آلمانیها و عثمانیها را با خود همراه کند، اما به جز انگلیسیها، کشور دیگری در ابتدا با یهودیان همراهی نکرد، اما در همان سال سازمان جهانی صهیونیسم با حمایت بریتانیا در سوئیس به منظور حمایت از جریان صهیونیسم و تشکیل کشور اسرائیل تاسیس شد.
3- لرد بالفور، وزیر امور خارجه بریتانیا در سال 1917 در بیانیه بالفور تشکیل رسمی کشور اسرائیل را در سرزمین فلسطین اعلام کرد و بزرگان صهیونیست از یهودیان سراسر جهان دعوت کردند که به فلسطین مهاجرت کنند، پیش از این از جمعیت حدود 700 هزار نفری آن روزفلسطین، تنها حدود 60 هزار یهودی در این سرزمین ساکن بودند که از سالها قبل نسبت به خرید زمین از اعراب مسلمان اقدام کردند و به مرور با حمایت انگلستان، جمعیت یهودیان افزایش یافت. این روند نگرانی اعراب مسلمان را به دنبال داشت و اولین منازعات بین اعراب و یهودیان ساکن فلسطین آغاز شد. بهرغم درگیریها در طی همین سالها حدود 35 هزار یهودی دیگر به سرزمین فلسطین که تا پیش از پایان جنگ جهانی اول(1918) بخشی از امپراطوری عثمانی بود، مهاجرت کردند و با خرید اراضی، کارخانجات و شرکتها، موقعیت خود را ارتقا دادند.
4- در جریان جنگ جهانی اول، انگلستان به فلسطین که بخشی از امپراطوری عثمانی بودند حمله کرده و این سرزمین را تصرف کرد، انگلیسیها برای جلب رضایت یهودیان شوروی در جریان جنگ جهانی اول، وعدههایی فریبنده مبنی بر حمایت از ایده تشکیل کشور مستقل یهودی مطرح کردند، از سویی برای تحریک و برانگیختن اعراب مسلمان بر علیه حاکمان عثمانی، همزمان وعدههایی را نیز مبنی بر تشکیل کشور مستقل عربی مطرح کردند. با پایان جنگ و اضمحلال امپراطوری عثمانی، کشورهای سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و ... را از دل حکومت عثمانی و معاهده سایکس- پیکوی بریتانیا و فرانسه به جغرافیای خاورمیانه اضافه کردند؛ بهگونهای که سرزمین فلسطین تحت قیمومیت انگلستان درآمد و رفتار دوگانه این کشور استعمارگر در قبال اعراب و یهودیان، باعث تشدید اختلافات در این منطقه و شکلگیری منازعهای تاریخی و البته خونبار شد.
5- از سال 1930 به بهانه رفتار نازیها با یهودیان در آلمان (هولوکاست)با حمایت رقبای آلمان یعنی کشورهای فرانسه، انگلستان و امریکا، حدود 145 هزار یهودی دیگر به سرزمین فلسطین مهاجرت کردند و در سال 1938 یعنی یک سال قبل از جنگ جهانی دوم، 30 درصد از جمعیت یک و نیم میلیون نفری فلسطین یعنی حدود 450 هزار نفر یهودی شدند. موج مهاجرت یهودیان در فاصله 5 سال جنگ جهانی دوم از 1939 تا 1944 باعث مهاجرت 100 هزار یهودی دیگر به فلسطین شد.
6- پس از چهار الی پنج دهه مقدمهسازی و بسترسازی سیاسی، اقتصادی و جمعیتی توسط صهیونیستها و حامیان غربیشان، در سال 1947 سازمان ملل متحد طرح تقسیم فلسطین به دو کشور فلسطین و اسرائیل را تصویب کرد و مقرر شد اورشلیم هم به صورت بینالمللی اداره شود. با اعلام این خبر درگیری شبهنظامیان فلسطینی و یهودی آغاز شد و بهرغم حمایت کشورهای عربی، اسرائیل شکست تلخی را بر کشورهای عربی و فلسطین تحمیل کرد و با پایان قیمومیت انگلستان بر این منطقه، در سال 1948، اسرائیل به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد و به دلیل حمایت کشورهای قدرتمند از جمله آمریکا و شوروی در آن سالها مورد شناسایی کشورهای مختلف نیز قرار گرفت و به عضویت رسمی سازمان ملل درآمد. تشکیل غیرطبیعی کشور اسرائیل صرفا با توجه به نژاد و مذهب، در حقیقت به مثابه تولد نوزادی نامشروع در دامن خاورمیانه بود. این در حالی که بهرغم تصویب سازمان ملل این اتفاق مهم هنوز برای کشور فلسطین رخ ندادهاست و در یک روند تبعیضآمیز تنها بهصورت کشور ناظر غیرعضو در سازمان ملل بهشمارمیآید.
7- پس از اعلام موجودیت رسمی اسرائیل، در دورههای مختلفی از جمله 1948، 1956، 1967 و 1973 جنگهایی میان اعراب و اسرائیل درگرفت که شوربختانه به دلیل حمایت کشورهای غربی هربار بخش بیشتری از سرزمین فلسطین از سوی رژیم اشغالگر،تصرف شد و اسرائیل با قلدری و زورگویی، حدود 90 درصد از سرزمین فلسطین را اشغال کرده است. این در حالی است که بر اساس همان مصوبه ناعادلانه سازمان ملل در سال 1947، مقرر شده بود حدود 45 درصد مساحت فلسطین در اختیار یهودیان قرار گیرد. به عبارتی در طی این چند دهه علاوه بر متصرفات سال 1948، بیتالمقدس، صحرای سینا، بلندیهای جولان و کرانه باختری نیز به صورت غیرقانونی توسط اسرائیل اشغال شده و اعراب فلسطینی، در منطقهای کوچک به نام غزه ساکن شده که به دلایل اقلیمی و سیاسی به نوعی در محاصره مطلق، حبس شدهاند.
8- مروری بر منازعه فلسطین و اسرائیل به دور از هر گونه پیشداوری و لحاظ علایق مذهبی، سیاسی و ... حاکی از آن است که ساکنان اصلی سرزمین فلسطین با برنامهریزی و حیلهگری مورد تجاوز قرار گرفته و به تدریج از حق و حقوق اولیه خویش محروم شدهاند. در این میان سکوت تاییدآمیز قدرتهای بزرگ و عدم توان کافی کشورهای عربی حامی فلسطین در بیش از 7 دهه شرایطی را رقم زده که زندگی قریب به سه نسل از ساکنان فلسطین اشغال، تحت تاثیر جنگ، خشونت، کشتار، بیعدالتی و تجاوز بیرحمانه قرار گرفتهاست، در این وضعیت ناعادلانه بدیهی است که فلسطینیها برای دفاع از زادگاه و میهن خود مبارزه کنند. سیاستهای توسعهطلبانه و تجاوزگرانه اسرائيل این گمانه را تقویت میکند که بعد از تصرف غزه، به مرزهای کنونی بسنده نخواهد کرد و چشم طمع به خاک کشورهای همسایه در سوریه، لبنان، مصر و اردن نیز خواهد دوخت. اسرائيل امروز بیپروا و عریانتر از گذشته و البته بدون هراس از قضاوت جهانیان خوی تجاوزگری خویش را نشان داده و سخن ازتغییر نقشه منطقه و ايجاد خاورمیانه جديد ميراند. از این رو دفاع از عملکرد اسرائیل و یا توجیه کشتار زنان و کودکان و مردم غیرنظامی غزه با هیچ مرام و مسلک و اعتقاد سیاسی و مذهبی و انسانی و حتی منافع ملي ما سازگار نیست. لحاظ کردن نارضایتیهای داخلی و انتقادهاي به حق ازحکمرانی نامطلوب در کشور، در واکنش به آنچه در غزه میگذرد به دور از اخلاق و انصاف است و امروز انسانیت به حمایت از کودکان و زنان و بیگناهان فلسطین حکم میدهد.