- استاندار سمنان انتخاب شد: محمد جواد کولیوند کیست!؟
- با این قانون، دختر سردار سلیمانی هم نمی تواند پست بگیرد!
- دادگاه رسیدگی به پرونده چای دبش برگزار شد: اتهامات مقام ارشد دو وزارتخانه دولت رئیسی طرح شد
- 8 نکته درباره سخنان جدید لاریجانی / منتظر " برجام ترامپی " باشیم؟
- نماینده مجلس: بسیجیان بختیاری برای ورود به منزل نتانیاهو و گالانت و بازداشت آنها اعلام آمادگی کردند (ویدئو)
- پس از ۲ سال وقفه در مذاکرات هسته ای؛ ژنو، میزبان هیات های مذاکره کننده ایران و اروپا
- زیدآبادی خطاب به رسایی: عضو تیم مذاکرات بشو تا کسی هم تو را «مای شیخ حمید» صدا بزند!
- اجرای سرود سلام فرمانده توسط جنگ زدگان لبنانی در محفل قرآنی زینبیه دمشق (ویدئو)
- رسایی: فضائلی سخنگوی دفتر رهبری نیست/ قالیباف: صحبتهای او در مورد نقل قول از رهبری مورد تائید است
پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو چه مزایایی برای این ائتلاف دارد؟
محمدحسین لطفالهی در هم میهن نوشت: فنلاند و سوئد بهرغم نزدیکی به بلوک غرب، برای بیش از هفت دهه از جمله در تمام طول جنگ سرد، بهترین راه برای تأمین امنیت ملی خود را اتکا به خود و نپیوستن به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (NATO) میدانستند. آنها معتقد بودند اتخاذ سیاستی بیطرفانه میتواند ثبات و توازن نظامی را در منطقه دریای بالتیک حفظ کرده و روسیه را برای اعمال نفوذ بیشتر در این منطقه تحریک نکند. حمله نظامی روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ هلسینکی و استکهلم را به بازنگری در این سیاست قدیمی وا داشت و این دو کشور در شمال اروپا در ماه مه ۲۰۲۲ برای اینکه هدف بعدی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در مسیر توسعه حوزه نفوذ مسکو نباشند تصمیم گرفتند حرکت در مسیر پیوستن به ناتو را آغاز کنند.
هر دوی این کشورها برای سالهای طولانی همکاریهای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی زیادی با ناتو داشتند و بارها در رزمایشهای ناتو حضور یافته بودند اما به دلایل تاریخی ترجیح میدادند به این ائتلاف نپیوندند.
اواخر ماه فوریه، پس از اینکه پارلمان مجارستان درخواست سوئد برای عضویت در ناتو را تأیید کرد و آخرین مانع را از سر راه استکهلم برداشت، اولف کریسترسون، نخستوزیر سوئد در جمع خبرنگاران گفت: «اکنون سوئد به ۲۰۰ سال بیطرفی و متحد نشدن با قدرتهای دیگر پایان میدهد. این یک گام بزرگ است که با جدیت برخواهیم داشت.» عضویت فنلاند در ناتو در آوریل ۲۰۲۳ تأیید شده بود.
ناتو در سال ۱۹۴۹ یعنی چهار سال پس از پایان جنگ جهانی دوم تشکیل شد و تا پیش از حمله تمامعیار روسیه به اوکراین ۳۰ عضو داشت. با پیوستن فنلاند و سوئد به این ائتلاف نظامی تعداد اعضای ناتو به ۳۲ کشور رسید. تحلیلگران پیشبینی میکنند این اتفاق، چشمانداز امنیتی اروپا در سالهای آینده را بهطور جدی تحت تأثیر قرار دهد و روابط مسکو و کشورهای اروپایی را پیچیدهتر از قبل کند.
اضافه شدن سوئد و فنلاند مزیتهای زیادی برای ناتو خواهد داشت و توان نظامی این ائتلاف را روی زمین، دریا و هوا بهطور قابلتوجهی ارتقا خواهد داد. سوئد ناوگان دریایی قدرتمندی دارد و میتواند نقش مهمی در تأمین امنیت دریای بالتیک ایفا کند. این کشور همچنین یکی از سازندگان مهم سلاح در جهان از جمله جنگندههای پیشرفته است.
فنلاند نیز ارتش قدرتمندی دارد و پتانسیل این کشور در زمینه منابع انسانی و نیروی نظامی متخصص میتواند ظرفیتهای ناتو را بیشتر کند. از سوی دیگر، حضور فنلاند در ناتو مزیتهای جغرافیایی زیادی را به این ائتلاف تقدیم میکند که میتواند سرمنشأ نگرانیهای زیادی برای روسیه باشد.
هم فنلاند و هم سوئد برای پیوستن به ناتو با موانعی روبهرو بودند. فنلاند سال گذشته توانست به عضویت ناتو درآید اما سوئد برای طی همان مسیر با دو مانع عمده یعنی سنگاندازیهای ترکیه و مجارستان روبهرو بود که هر دو نسبت به سایر اعضای ائتلاف، روابط بهتری با روسیه داشتند. ترکیه خواستار اقدام شدیدتر سوئد علیه اعضای حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) بود و رجبطیب اردوغان حتی موافقت آمریکا با فروش جتهای جنگنده اف-۱۶ به ترکیه را یکی دیگر از پیششرطهای تصویب این طرح در پارلمان دانسته بود. ماهیت مخالفتهای مجارستان چندان واضح نبود چراکه ویکتور اوربان بیشتر از انتقادات سوئد در قبال وضعیت دموکراتیک کشورش اعلام نارضایتی میکرد.
روسیه بسیار از پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو ناراضی است. همزمان با موافقت پارلمان مجارستان با پیوستن سوئد به ناتو، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه در نشست خبری گفت: «پیوستن سوئد به ناتو و چشمپوشی استکهلم بر تاریخ ۲۰۰ساله عدم تعهد در حوزه نظامی که عامل مهمی در حفظ ثبات در بالتیک و شمال اروپا بود، ناگزیر این بخش از قاره را از منطقه ثبات و همکاری به منطقه مقابله بالقوه تبدیل میکند. عضویت سوئد در ناتو منجر به از دست دادن بخش قابلتوجهی از حاکمیت ملی برای استکهلم خواهد شد، همچنین نمیتوان فراموش کرد که پیوستن سوئد به ناتو با ادامه رویکرد ضدروسی رهبری سیاسی و نظامی سوئد همراه است. عامل اصلی این رویکرد ضدروسی سوئد در خارج از این کشور است؛ این خود سوئدیها نیستند که انتخاب میکنند، بلکه این انتخاب برای آنها از بیرون از کشور انجام شده است.» وزارت امور خارجه روسیه در آوریل ۲۰۲۳ نیز در بیانیهای که در واکنش به عضویت فنلاند در ناتو صادر شد، نوشته بود: «همانطور که در چندین موقعیت هشدار دادهایم، فدراسیون روسیه مجبور خواهد بود با تدابیر فنی-نظامی و دیگر تدابیر با هدف رسیدگی به تهدیدات امنیت ملی مربوط به پیوستن فنلاند به ناتو پاسخ دهد.»
سد دفاعی در دریای بالتیک
عضویت سوئد و فنلاند باعث میشود حضور نظامی روسیه در دریای بالتیک و تلاشهای مسکو برای افزایش نفوذش در این منطقه با چالشهای بسیاری روبهرو شود.
کریستوفر اسکالوبا، مدیر ابتکار ترانس آتلانتیک در اندیشکده شورای آتلانتیک در این خصوص مینویسد: «یکی از مأموریتهای اصلی ناتو دور نگه داشتن دست روسیه از کشورهای حوزه بالتیک (لیتوانی، استونی و لتونی) است و حضور فنلاند و سوئد در ائتلاف ناتو میتواند امنیت این کشورهای کوچکتر حوزه بالتیک را ارتقا دهد.»
کاریسا نیشه، پژوهشگر مرکز نیو آمریکن سوسایتی معتقد است: «عضویت هلسینکی و استکهلم در ناتو به معنای یک تجدید قوای جدی برای ناتو در منطقه دریای بالتیک خواهد بود و مزیتهای جغرافیایی متعددی را در اختیار ناتو قرار میدهد.»
جزیره استراتژیک گاتلند در دریای بالتیک از جمله این مزیتهای جغرافیایی است. سوئد در سال ۲۰۲۲ تصمیم گرفت ۱۶۳ میلیون دلار برای تقویت حضور نظامی خود در این جزیره اختصاص دهد و ضمن افزایش تعداد نظامیان، تجهیزات پیشرفتهتری را نیز در گاتلند مستقر کند.
لتونی، لیتوانی و استونی که مجموعاً ۶ میلیون نفر جمعیت دارند عمدتاً از زمینهای جنگلی و مسطح تشکیل شدهاند. نگاهی به نقشه نشان میدهد که این سه کشور بهنوعی در محاصره زمینی روسیه و بلاروس قرار دارند و از این سه کشور، تنها لیتوانی است که با یک کشور دیگر ناتو یعنی لهستان مرز مشترک دارد. در چنین وضعیتی، اضافه شدن سوئد و فنلاند به ناتو و پایان سیاست بیطرفی آنها شبیه به یک چتر حمایتی بر سر این سه کشور است که راه را برای حمایت از آنها در مواقع خطر باز میکند.
سرویس اطلاعات خارجی استونی در یک گزارش عمومی که در سال ۲۰۲۳ منتشر شد، آورده است: «از نگاه روسیه، حوزه بالتیک یکی از مهمترین بخشهای ناتو به شمار میرود و همین مسئله آنها را وادار میسازد در یک درگیری احتمالی میان روسیه و ناتو تمرکز و فشار نظامی زیادی روی این منطقه بگذارند.»
اندیشکده Rand در یک ارزیابی از تقابل نظامی احتمالی روسیه و ناتو در سال ۲۰۱۶ نوشت: «روسیه میتواند ظرف حدود ۶۰ ساعت این سه کشور را تصرف کند.» هرچند جنگ اوکراین نشان داد بخشی از این ارزیابیها با واقعیتهای میدانی فاصله دارند اما این مسئله خطر بزرگی که این سه کشور را تهدید میکند، زیر سوال نمیبرد و در چنین وضعیتی، اضافه شدن سوئد و فنلاند به ناتو و پایان سیاست بیطرفی آنها شبیه به یک چتر حمایتی بر سر این سه کشور است که راه را برای حمایت از آنها در مواقع خطر باز میکند.
اندرو دورمان، در اندیشکده چتم هاوس مینویسد: «برخلاف بسیاری از کشورها که در جنگ سرد یا پس از آن به ناتو پیوستند، سوئد ارتشی بسیار قدرتمند دارد که در عرصه تکنولوژی هم پیشتاز است. جنگندههای نسل چهارم گریپن در نیروی هوایی، تانکهای لئوپارد ۲ در نیروی زمینی و زیردریاییهای کلاس گاتلند باعث شدهاند ارتش سوئد در هوا، زمین و دریا ارتشی مجهز و آماده باشد.» به نوشته او وضعیت جغرافیایی سوئد نیز مزیتهای بسیاری برای ناتو دارد چراکه در یک جنگ احتمالی میتواند به هاب پشتیبانی و ترانزیت برای نروژ و فنلاند بهعنوان دیگر اعضای ناتو تبدیل شود. این کشور همزمان یک آلترناتیو بسیار مهم برای دسترسی به منطقه بالتیک به حساب میآید زیرا دیگر کشورهای بالتیک که در همسایگی روسیه و بلاروس قرار دارند میتوانند در روزهای آغازین یک جنگ احتمالی علیه روسیه، تحت تأثیر حمله روسها قرار بگیرند و دسترسیها به بالتیک مسدود یا بسیار محدود شود.
دروازهای جدید به شمالگان
پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو به معنای افزایش حضور و فعالیتهای ناتو در شمالگان است. سوئد و فنلاند به همراه روسیه، کانادا، دانمارک، ایسلند، نروژ و ایالات متحده از جمله اعضای شورای شمالگان به شمار میروند و با پیوستن آنها به ناتو، سیاستهای امنیتی در قطب شمال براساس دستورکار موردنظر ناتو میتواند دنبال شود.
روسیه از مدتها پیش و در پی نگرانیهای گسترده از تهدیدهای آینده، حضور جدی نظامی در شمالگان را بهعنوان یک هدف مهم تعریف کرده و با جدیت در راستای دستیابی به این هدف تلاش میکند. فعالیتهای نظامی روسیه و پیشتر اتحاد جماهیر شوروی در شمالگان به دههها قبل باز میگردد اما از سال 2014 به اینسو و پس از اشغال شبهجزیره کریمه از سوی روسها، کشورهای همسایه روسیه بهشدت نسبت به اقدامات نظامی این کشور حساس شدند. در سال 2015، زمانی که در یک رژه نظامی در مسکو، یک واحد از نیروهای مسلح روسیه شامل نفربرهای مناسب برای مناطقی با آب و هوای بسیار سرد و خودروهای نظامی که به منظور انتقال سریع نیروها در مناطق صعبالعبور در زمستان طراحی شده بود، نگرانی در میان کشورهایی که سهم یا منافعی در شمالگان داشتند شدت گرفت. آنها حتی پیش از آغاز جنگ اخیر اوکراین، دریافته بودند که روسیه زمانی که احساس کند از قدرت کافی برخوردار است، توجهی به هنجارهای بینالمللی نخواهد داشت و در استفاده از زور برای رسیدن به اهداف خود تردید نخواهد کرد.
روسها دلایل قابلتوجه و استراتژیکی نیز برای حضور در آرکتیک (شمالگان) دارند. روسیه بهعنوان وسیعترین کشور جهان که 11 منطقه زمانی در درون مرزهایش وجود دارد، بهخوبی دریافته است که پدیده تغییرات آبوهوایی و مسئله آب شدن یخهای قطب شمال در آیندهای نهچندان بلندمدت باعث میشود ۲۴ هزار کیلومتر از مرزهای شمالی این کشور، مانع طبیعی و استراتژیکی را که در طول تاریخ وظیفه جلوگیری از ورود مهاجمان احتمالی را برعهده داشت، بدون محافظت باقی بماند و همین امر مسکو را به احداث پایگاههای نظامی در شمالگان وا داشته است. مجمعالجزایر فرانز جوزف در قطب شمال که نام آن از روی نام یکی از پادشاهان امپراطوری اتریش-مجارستان برداشته شده، تا چند سال پیش به دلیل سرمای زیاد و غیرقابل تحمل خالی از سکنه بود و حیوانات قطبی در آن به زندگی میپرداختند اما این منطقه نیز از گرمایش زمین در امان نبوده و همین امر موجب شده تا به مرور همهچیز تغییر کند. تغییرات اقلیمی که بروز و ظهور آن در قطبها بیش از هر جای دیگری از کره زمین محسوس است، سبب شده تا بخش زیادی از یخهای قطبی آب شده و امکان کشتیرانی در برخی مناطق قطب شمال که پیش از این ناممکن بود، فراهم شود.
در طول یک دهه گذشته، قدرتهای غربی بهدنبال افزایش قدرت و قابلیتهای نظامی خود در قطب شمال بودند و علاوه بر نگرانی از گسترش فعالیتها و تحرکات نظامی روسیه در شمالگان، اهدافی اقتصادی نیز برای خود تعریف کردند. مجموعهای از ایستگاههای رادار هشدار اولیه در آلاسکا، کانادا، گرینلند و نروژ فعالیت میکنند. پیشرفتهترین هواپیماهای جنگنده نسل پنجم در آلاسکا مستقر هستند و زیردریاییهای ایالات متحده و کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بهطور منظم در اطراف و زیر یخهای قطبی ماموریتهایی را انجام میدهند. نیروی دریایی ایالات متحده تعداد ناوشکنهایی را که ماموریت گشتزنی در قطب شمال را برعهده دارند، از چهار به شش ناوشکن افزایش داده و گشتزنیهای منظم آنها حتی در دریای بارنتس که جزو آبهای بینالمللی محسوب میشود و روزگاری به حیاطخلوت روسیه مشهور بود، ادامه دارد. ایالات متحده در توافقی با نروژ بهعنوان یکی از اعضای ناتو، تعداد پایگاههای نظامی خود را در این کشور افزایش داده است. در سال 2018، ناتو بزرگترین رزمایش خود را در سالهای اخیر با نام Trident Juncture در شمال نروژ برگزار کرد که بیش از 50000 سرباز در این رزمایش مشارکت داشتند. پس از شروع جنگ اوکراین نیز ناتو با برگزاری رزمایش «واکنش سرد 2022» در شمال نروژ قدرت نظامی خود را به رخ روسها کشید. همه این اتفاقات در شرایطی رخ میداد که ایالات متحده از اقدامات روسیه و نظامیسازی قطب شمال انتقاد میکرد.
از سوی دیگر، روسیه فعالیتهای نظامی مهمی در شبهجزیره استراتژیک کولا دارد. براساس گزارش واشنگتنپست، روسها در این منطقه موشکهای بالستیک مستقر کردهاند و بخشی از کلاهکهای هستهای آنها در این منطقه انبار شده است. اضافه شدن سوئد و فنلاند به ناتو، به این ائتلاف امکان میدهد نظارت بیشتر و دقیقتری بر فعالیتهای روسیه در آنجا داشته باشند. البته این موضوع ریسک افزایش تنش را نیز بالاتر میبرد.
ناظران از شمالگان بهعنوان نمونه خوبی از همکاری ناتو و روسیه نام میبرند اما این نگرانی وجود دارد که در آینده مسائل امنیتی و تنشها بر همکاریها سایه بیندازد. این نگرانی پس از شروع جنگ اوکراین بهطور فزایندهای تشدید شد.
دو برابر شدن مرز زمینی ناتو و روسیه
تا پیش از پیوستن فنلاند به ناتو، طول مرز مشترک روسیه با ۵ کشور عضو ناتو ۱۲۱۵ کیلومتر (۷۵۵ مایل) بود اما از آوریل ۲۰۲۳ با رسمیت یافتن عضویت فنلاند در این ائتلاف، مرز مشترک روسیه و ناتو ۱۳۴۰ کیلومتر (۸۳۰ مایل) افزایش یافت و به ۲۵۵۵ کیلومتر رسید.
این مسئله به مانند شمشیری دولبه است. از یک سو خطری برای روسیه محسوب میشود و روسیه را در برابر حمله زمینی احتمالی ناتو آسیبپذیرتر از گذشته میکند و از سوی دیگر، کار ناتو برای دفاع در برابر حمله احتمالی روسیه سختتر خواهد شد. همچنین فنلاندیها بهخوبی تهاجم اتحاد جماهیر شوروی به کشورشان در ۳۰ نوامبر ۱۹۳۹ یعنی ۳ ماه پس از آغاز جنگ جهانی دوم را به یاد میآورند. کریستینا فلورئا، استاد تاریخ در دانشگاه کرنل مینویسد: «روابط فنلاند و روسیه بر پایه یک بیاعتمادی عمیق و تاریخی بنا شده است.»