- تصویر پربازدید از سحر دولتشاهی در حال ورزش در باشگاه (عکس)
- مجری معروف به خاطر پیروزی ترامپ از آمریکا رفت
- آهنگ نگرانتم - میثم ابراهیمی (موزیک ویدئو) + متن آهنگ
- چهره جدید فرحناز منافی ظاهر بازیگر پدرسالار (عکس)
- تشییع باشکوه ابراهیم قادری در مهاباد + عکس
- نقد فیلم گلادیاتور ۲ ( Gladiator II ) و نمرات آن
- تغییر شگفت انگیز چهره بازیگر سریال تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» در فرانسه (عکس)
- رخنمایی بهنوش طباطبایی با تمی متفاوت (عکس)
- چکامه چمن ماه در ایران؛ بازیگر معروف جم تی به ایران برگشت
- مهراوه شریفی نیا و الناز ملک در پشت صحنه زخم کاری در استانبول / عکس
معرفی و نقد فیلم آسفالت سیتی Asphalt City 2023 : معمایی و دلهرهآور!
نواندیش: آسفالت سیتی Asphalt City (ابتدا با نام مگسهای سیاه) یک فیلم درام دلهرهآور آمریکایی محصول ۲۰۲۳ به کارگردانی ژان-استفان ساوار و نویسندگی رایان کینگ و بن مک براون است. این فیلم بر اساس رمان مگس سیاه اثر شانون برک از سال ۲۰۰۸ ساخته شده است.
بازیگران
شان پن در نقش جین روتکوفسکی
تای شریدان در نقش اولی کراس
گبنگا آکیناگبه در نقش وردیس
مایکل پیت در نقش لافونتین
کاترین واترستون در نقش نانسی
مایک تایسون در نقش رئیس باروز
راکل ناو در نقش کلارا
کالی رییس در نقش نیا
رامون آلمن به عنوان افسر
جاگان بادول در نقش پدر سرخپوست
شلی بورل در نقش دکتر تاورز
جورج دبلیو. کنترراس
جیمی کوپر در نقش مشتری لباسشویی
جاگروتی دشموک در نقش مادر هندی
داستان فیلم
در حال آماده شدن برای مدرسه پزشکی، اولی کراس به ژن روتکوفسکی، پیراپزشکی کهنهکار در یک رانندگی در سراسر شهر نیویورک میپیوندد.
نقد فیلم
سهیل دهقانی - اول نیوز: ممکن است صحنه ای را در فیلم «Repo Man» به یاد بیاورید که در آن، امیلیو استیوز در حین بازپس گیری خودکار، فریاد میزند: «این سخت است» و هری دین استانتون پاسخ میدهد: «مرد، رپو همیشه سخت است». همین امر برای امدادگر شهری بزرگ نیز صدق میکند، و ممکن است حتی نیازی به فیلم ها نداشته باشید که این را به شما بگویند. فیلم Asphalt City به کارگردانی ژان استفان سووایر بر اساس فیلمنامه ای از رایان کینگ و بن مک براون، با اقتباس از رمان Black Flies نوشته شانون برک در سال 2008 ساخته شده است. در وسط یک عملیات پزشکی اورژانسی در نیویورک شروع میشود. اولی (تای شریدان) که تازه وارد دپارتمان شده است سعی میکند پس از تیراندازی در پروژه مسکن، قربانی گلوله را درمان کند. فیلمنامه نویسان، چندان تلاشی برای ساخت یک چیز نوین ندارند. فیلم موسیقی متن شلوغی دارد و در آن چندین عبارت توهین آمیز هم وجود دارد.
کارگردان Sauvaire دوست دارد موقعی های شدید زندگی را شرح دهد، و سبک صدا و دید او به خوبی در جشنواره بوکس در زندان تایلند “A Prayer Before Dawn” در سال 2018 به او کمک کرد. داستان اینجا آشناتر است.
شما معامله را میدانید. شما تبدیل به یک امدادگر در شهرهای بزرگ میشوید تا به مردم کمک کنید. مخصوصاً به خودمراقبتی نمیپردازند، اغلب زندگی افتضاحی دارند، آنها به این زبان صحبت نمیکنند، و حتی بعد از اینکه جانشان را نجات دادید از شما تشکر نمیکنند! میتواند به یک خراش واقعی تبدیل شود. اولی با گرفتن اتاقی در محله چینی ها با چند نفر از قدیمی ها به دیدگاه وجودی خود کمک میکند تا در حین تحصیل در رشته پزشکی در هزینه های خود صرفه جویی کند. او همچنین در یک رابطه عجیب با مادر مجردی است که میتوان گفت با او ارتباط موثری برقرار نمیکند.
یک مرد متعصب سفیدپوست در حال تماشای این فیلم ممکن است پیام خاصی دریافت کند – و ممکن است این عمدی نباشد. این پیام که هر قومی را که ترسناک میبیند، در ترساندن او درست است. بچه های سیاهپوست با تفنگ! پسران لاتینی تبار بدون پیراهن که با پیتبول ها زندگی میکنند. زنان شاید فیلیپینی معتاد به هروئین که در پشت آمبولانس تف میکنند! اینجا واقعا یک جنگل است! مولی مقدس!
رات که توسط شان پن بازی میشود، پس از سال ها حضور در این جامعه، کاملاً بدبین نیست. او حرکات را میداند، و حس عملگرایی آشکاری دارد، که او را در طول فیلم به نقاط اخلاقی بسیار تاریک میکشاند. (روت یک شریک بیگانه با بازی کاترین واترسون دارد) مایکل پیت، با حالتی پف کرده انگار میخواهد وارد شود. در فیلم بعدی «Boondock Saints» حضور داشته باشد، در نقش لافونتین شریک شیفت بد بازی میکند، و او بدترین جملات را در فیلم دارد: “نمیدانم به بهشت اعتقاد دارم یا نه، اما به جهنم اعتقاد دارم، من عیسی نیستم، این را به شما خواهم گفت.” از سوی دیگر، مایک تایسون، به عنوان رئیس بداخلاق اولی، آنقدر پر ابهت هست که کسی حتی فکر نمیکند که بازی او خوب است یا نه.
شاید به طرز متناقضی، زمانی که فیلم در ساکت ترین حالت خود قرار دارد، متقاعد کننده ترین قسمت آن هم میشود. صحنه ای کسل کننده که در آن اولی و روت به خانه سالمندان میروند و یک بیمار را میبینند که ریه هایش پر از مایع است، و فکر میکنند که سفر به بیمارستان منجر به بازگشت فوری به مرکز مراقبت های غیراستاندارد میشود. اما در نهایت، رمان Black Flies در آپارتمان یک جسد (عنوان اصلی فیلم، رمان بود) یا تابلوی زایمان آنقدر غرق در خون است که ذوق آدم را کور میکند. گاهی اوقات اینهمه عیان نشان دادن باعث دلزدگی مخاطب میشود.