- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
چرا ساخت آثاری مثل «داریوش» باید ادامه یابد؟
به گزارش فیلمنت نیوز، سریال «داریوش» بعد از اینکه چندین ماه مهمان خانه مردم ایران بود به ایستگاه آخر خود رسید و مانند تمامی سریالها دو جبهه متفاوت در برابر پایانبندی آن وجود دارند؛ عدهای که این پایانبندی را دوست داشتند و عدهای که نتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند. این فرمولی است که دم در خانه هر سریالی، دستکم نود درصد آنها، مینشیند و نشان از تنوع ذائقه مخاطب دارد و اخرین سریال فیلم نت نیز از این قاعده مستنثی نیست. اما فارغ از پایانبندی سریال، بیایید اساساً به این سوال جواب دهیم که چرا ساخت سریالهایی مثل «داریوش» برای سینمای ایران واجب است و این سبک سریالها چه نقشی در اعتلای سینمای کشور و حتی سلیقه مخاطب دارند؟
سریال «داریوش» به کارگردانی هادیحجازیفر از چندین ماه پیش توسط فیلمنت معرفی شد و از تیزرهای سریال برمیآمد که با یک اثر جنایی روبرو هستیم. نگاهی به عوامل سریال که وجوه اشتراک زیادی با سریال پربازدید «پوست شیر» داشت این شبهه را ایجاد کرد که با یک سریال جنایی هیجانانگیز مثل «پوست شیر» روبرو هستیم. با این حال بعد از پخش سریال متوجه شدیم که پیامها و تیزینگهای در تیزرها لزوماً تمام «داریوش» را نشان نداده و سریال حجازیفر قرار نیست یک تریلر-جنایی خالص باشد بلکه رگههای درام-کمدی هم در آن وجود دارد؛ موضوعی که دقیقاً به پاسخ پرسش ما در لید و تیتر همین مطلب برمیگردد. در ادامه بیشتر به این موضوع میپردازیم.
این سریال با روایتی درام و اجتماعی، تلاش کرده تا به مسائل مختلفی از جمله خانواده، عشق، خیانت و جامعه پرداخته و مخاطب را به تفکر وادار کند. سریال «داریوش» زندگی مردی به نام داریوش را روایت میکند. او پس از سالها به دلیل اشتباهی که مرتکب شده و مجبور به فرار به ترکیه شده بود، به ایران بازمیگردد. بازگشت او به دلیل کسب رضایت از خانواده مقتول است، اما این بازگشت باعث میشود که او با چالشهایی مانند فاش کردن محلی که طلاهای پنهان شده در گذشته قرار داشته، مواجه شود.
در اینجا این نکته را باید تاکید کنم که بزرگترین اشتباه مخاطب در حین تماشای «داریوش»، مقایسه آن با «پوست شیر» بوده است؛ قیاسی که البته ناخودآگاه هم به وجود نیامده و همانطور که گفته شد مارکتینگ حول محور «داریوش» با همین علائم بوده و این موضوع چندان به نفع ساخته حجازیفر تمام نشد. «داریوش» سریال مستقلی است که با آگاهی علاقه مخاطب ساخته شده است: سینمای کمدی و جنایی. در تک تک اپیزودهای «داریوش» تهمایههای کمدی جریان دارد و این عنصر، در موفقیت آثار تلویزیونی و سینمایی ایران نقش کلیدی دارد. در سینمای ایران، ژانر کمدی همواره طرفداران زیادی داشته و به دلیل جذابیتهای عمومی آن، مخاطبان بیشتری را به خود جلب میکند. در «داریوش» نیز شاهد لحظات طنز و موقعیتهای خندهداری هستیم که به شکلی ظریف در داستان جنایی و درام ترکیب شدهاند. این نوع کمدی عموماً از شخصیتهایی نشأت میگیرد که با وجود تلاش برای جدی بودن، رفتارهایشان آنها را به صورت ناخواسته خندهدار و گاه سادهلوح نشان میدهد، که نوعی کمدی موقعیت است.
در این سریال، شخصیتهای خلافکار و گاه بیدستوپا که با تناقضهای رفتاری دست و پنجه نرم میکنند، طنزی تلخ و سیاه ایجاد میکنند. این ترکیب باعث میشود مخاطب نه تنها از جدیت و تنش داستان خسته نشود، بلکه با شوخیهای زیرپوستی و موقعیتهای طنزگونه به نوعی تعادل در احساسات دست پیدا کند. ژانر کمدی، بهویژه وقتی با ژانرهای دیگری مانند درام و جنایی آمیخته میشود، به سینمای ایران کمک میکند تا مخاطبان بیشتری را جذب کرده و داستانهایی را که ممکن است سنگین و تاریک باشند، قابلهضمتر کند. این موضوع در سریالهایی مانند «داریوش» به خوبی دیده میشود و نشان میدهد که کارگردانان ایرانی در حال تلاش برای ترکیب ژانرهای مختلف هستند تا جذابیت بیشتری برای مخاطبان داخلی و خارجی ایجاد کنند. این اتفاق پیشتر در دو اثر دیگر فیلمنت یعنی «افعی تهران» (بهصورت پررنگتر) و «دفترچه یادداشت» نیز افتاده بود و نشان میدهد که فیلمنت تلاش دارد تا ژانرهایی را که در ایران مورد بیمهری فیلمسازان قرار گرفتند اما درس خود را در کلاس جهانی پاس کردهاند به سلیقه تماشاگر ایرانی بازگرداند.
باید گفت این نوع استفاده از طنز در سریالهای اجتماعی و درام جنایی، به غنای بیشتر ژانرها و تکامل سینمای ایران کمک میکند، زیرا نه تنها لایههای بیشتری به شخصیتها و داستانها اضافه میکند، بلکه تجربه تماشای سریال را نیز برای مخاطب لذتبخشتر میسازد. سینمای کمدی طیف گستردهای از زیرژانرها را شامل میشود، از کمدی رمانتیک تا کمدی سیاه و کمدی موقعیت. این تنوع به کمدی این امکان را میدهد که به نیازها و سلیقههای مختلف مخاطبان پاسخ دهد. به عنوان مثال، کمدی موقعیت (situational comedy) به روابط انسانی و موقعیتهای پیچیده میپردازد و در بسیاری از کشورها محبوبیت دارد، در حالی که کمدی سیاه (black comedy) از مسائل جدی و گاهی تلخ برای خلق طنز استفاده میکند و بیشتر مورد توجه مخاطبان خاص قرار میگیرد. شخصاً باور دارم «داریوش» را میتوان در دسته بندی آثار سینمای کمدی سیاه جای داد و این موضوع با بازی زیبای حجازیفر کاملاً درست از آب درآمده است. هادی حجازیفر از بهترین بازیگران کنونی سینمای کشور است و چم و خم هنرپیشگی را بهدرستی میداند و از همین روست که در داریوش توانسته نقش خودش را بهزیبایی بازی کند و در عین جدی بودن، رگههایی از یک مرد احمق را نیز بر جای بگذارد. در کنار حجازیفر، عباس جمشیدی نیز توانسته بدرخشد و نشان دهد که فقط یک کمدین صرف نیست و میتواند نقش پیچیدهتری را هم بازی کند.
پرفروشترین آثار سینمایی در ایران به ژانر کمدی برمیگردند و این موضوع در برخی از کشورهای اروپایی و آسیایی هم رایج است اما واقعیت اینجاست که یک اپیدمی جهانی نیست. کمدی به عنوان ژانری شناخته میشود که توانایی بالایی در برقراری ارتباط با طیف گستردهای از مخاطبان دارد. طنز و شوخی به نوعی زبان جهانی است که با وجود تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و زبانی، میتواند احساسات مشترکی همچون خنده و شادی را برانگیزد. اگرچه فیلمهای کمدی در سطح جهانی محبوبیت زیادی دارند و بسیاری از مردم به تماشای آنها علاقه دارند، اما در گیشه جهانی، ژانرهای اکشن، علمی-تخیلی، و فانتزی به دلیل مقیاس تولید بالا، تبلیغات گسترده، و جذابیتهای بصری معمولاً فروش بیشتری دارند. در ایران، کمدی به دلیل نیاز جامعه به خنده و شادی در مواجهه با چالشهای زندگی روزمره، ژانر پرفروشتری است. سازندگان سریال «داریوش» با آگاهی بر این موضوع به سراغ تزریق زیرپوستی این ژانر در داستان جنایی-هیجانانگیز خود کردند و در این بین با برخی ویژگیهای درخشانی که در سریال رو کردهاند، مثل بازی افسانهای محسن قصابیان، کاری کارستان انجام دادهاند.
سریال «داریوش» با روایتی پیچیده، شخصیتپردازیهای چندلایه و ترکیب چندین ژانر سینمایی بایکدیگر، نشان میدهد که ژانر سریالسازی در ایران میتواند فراتر از فرمولهای تکراری پیش رود و به سمت آثار پیچیدهتر و هنری حرکت کند. حجازیفر با ساخت «داریوش» نشان داد که توانایی بالایی در خلق فضای خاص و مدیریت صحنههای پیچیده دارد. او توانست حس و حال لازم برای داستان جنایی و پیچیده سریال را به خوبی به مخاطب منتقل کند. تنوع لوکیشنها و استفاده خلاقانه از فضاها به سریال رنگ و بوی خاصی بخشید.
آینده کاری هادی حجازیفر در مقام کارگردان میتواند به سمت پیشرفت و تکامل حرکت کند. از یک سو، او استعداد بالایی در بازیگردانی و کارگردانی صحنههای دراماتیک نشان داده و همین تواناییها میتواند او را به کارگردانی پروژههای بزرگتر و پیچیدهتر سوق دهد. حجازیفر با تواناییهای بازیگری قوی خود و شناخت از سینما، مسیر موفقیت را در این زمینه آغاز کرده و پتانسیل زیادی دارد. با این حال، چالشهایی هم در پیش روی او قرار دارد. برای ادامه کار موفقیتآمیز در عرصه کارگردانی، او باید روی بهبود روایت داستانی و جلوگیری از افت ریتم کارهایش تمرکز کند، که در داریوش نقاط ضعفی به حساب میآمدند. اگر او بتواند این ضعفها را پوشش دهد و تجربیات بیشتری کسب کند، احتمالاً بتواند پروژههای آینده خود را با موفقیت بیشتری به سرانجام برساند.
در نهایت باید گفت سریال «داریوش» یک تجربه تماشایی قابل قبول است. این سریال با بازیگری قوی، داستانی جذاب و پرداختن به موضوعات اجتماعی مهم، میتواند برای علاقهمندان به سریالهای درام و اجتماعی جذاب باشد و از همه مهمتر اینکه ادامه راه تلاشی است که در سطور بالا بهطور مفصل به آن پرداختیم: تغییر ذائقه مخاطب ایرانی و تلاش برای زدودن آثار کمدی سخیف که به خورد تماشاگران ایرانی داده میشود آنهم به این بهانه که تماشاگر ایرانی عاشق فیلمهای کمدی است و هر چه لودهبازی بیشتر در بیاوریم، پس مخاطب بیشتر خوشش میآید! این تفکر در سریالسازی پلتفرم فیلمنت مدتهاست که رنگ باخته و آثاری مثل «داریوش» گواه این ادعا است.
آیا شما سریال «داریوش» را دیدهاید؟ درباره پایانبندی این سریال و بازی بازیگران چه نظری دارید؟ حتماً نظر خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
آرش پارساپور
داریوش را در فیلم نت تماشا کنید