- هشدار هواشناسی: برف و باران این استان ها را فرا می گیرد!
- تاریخ آخرین قمر در عقرب فروردین ۱۴۰۴
- بیش از ۱۰۰۰ مرکز غیرمجاز ماساژ با ارائه خدماتی با عنوان «HAPPY ENDING یا پایان شاد» در تهران!
- جنجال و تاسف در روستای کرجو؛ این ظالم معرف معلمان نیست!
- ضرب و شتم و شکنجه دانش آموزان توسط یکی از معلمان + عکس
- اعترافات هولناک عامل تجاوزهای سریالی به زنان
- این پرسنل آموزش و پرورش منتظر افزایش حقوق باشند
- زمان واریز مستمری فروردین ماه مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی
- هجوم حفاران غیرمجاز به امامزاده ها در تعطیلات نوروز/ گنج یاب ها امامزاده عرب را گودبرداری کردند
پایان زندگی مشترک چند روز بعد از عروسی
زن جوان وقتی فهمید که شوهرش به جای مهندس ساختمان، کارگر ساختمان است چند روز پس از شروع زندگی مشترکشان به دادگاه خانواده مراجعه کرد تا از شوهرش برای همیشه جدا شود.
زن جوان وقتی فهمید که شوهرش به جای مهندس ساختمان، کارگر ساختمان است چند روز پس از شروع زندگی مشترکشان به دادگاه خانواده مراجعه کرد تا از شوهرش برای همیشه جدا شود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، زن جوان به همراه شوهرش به شعبه 268 دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق خود را ارائه داد.
این زن در خصوص علت درخواست طلاق به قاضی گفت: تصور می کردم شوهرم مهندس است اما حالا فهمیده ام که یک کارگر ساختمان است.
وی ادامه داد: یکسال پیش با مهیار شوهرم آشنا شدم. مهیار می گفت که مهندس ساختمان سازی است و کارش آزاد است. او می گفت که وضع مالی خیلی خوبی دارد و می تواند زندگی خوبی برای من فراهم کند. برای همین بعد از گذشت مدتی قبول کردم که با او ازدواج کنم.
زن جوان افزود: وقتی من و مهیار با هم نامزد شدیم در دوران نامزدی رضا در پول خرج کردن همیشه مراعات می کرد و خیلی وقت ها می گفت که پول ندارد. از اینکارهای او تعجب می کردم. با خودم می گفتم که یک مهندس ساختمان چرا باید همیشه بی پول باشد. وقتی علتش را از مهیار می پرسیدم می گفت که تازه مهندس شده و هنوز اول راه است. او از صبح تا شب سر کار بود و هر بار با او تماس می گرفتم می گفت که سر ساختمان است. برای همین حرف هایش را باور می کردم.
وی بیان داشت: پس از گذشت 6 ماه ما با هم ازدواج کردیم. چند روز بعد از عروسی بود که فهمیدم مهیار هیچ وقت مهندس نبوده و اصلا تحصیلات دانشگاهی ندارد. مهیار حتی دیپلم هم ندارد و همه این ها را به من دروغ گفته بود. او کارگر ساختمان بود و وقتی که به من می گفته سر ساختمان است دروغ نمی گفته و در آن لحظه ها سر ساختمان داشته کارگری می کرده است. وقتی حقیقت را شنیدم اصلا معطل نکردم. من با یک مرد کارگر نمی توانم زندگی کنم برای همین می خواهم از او جدا شوم.
بعد از حرف های این زن شوهرش نیز به قاضی گفت: من همسرم را دوست داشتم و به خاطر اینکه نمی خواستم او را از دست بدهم این دورغ را گفتم.
در پایان تلاش قاضی عموزادی برای منصرف کردن آنها از طلاق بی نتیجه ماند و حکم طلاق صادر شد.
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰



مهیار باید خدا رو شکر کنه که طلاق گرفته چون اون زنه پول پرست بوده و اگه یک روز بی پول میشد باز به همین جا ختم میشد چه بهتر که الان تموم شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.