- نماینده مجلس، وزیر اقتصاد را بهخاطر همتی سلب صلاحیت کرد!
- روایت علی لاریجانی از چرایی عدم شرکت ایران در کنفرانس شرمالشیخ
- سید محمد خاتمی: نکند اشتباه کنیم و بگوییم مردم ما را تأیید کردند؛ مردم ایران را تأیید کردند / رییسجمهور باید مقتدر باشد
- دکتر ذاکریان: روسیه و چین یکی به نعل میزنند و یکی به میخ
- روایت عارف از قهر علوم اجتماعی و انسانی با نظام حکمرانی
- کیهان: جبهه مقابل با همه توان در حال پیادهکردن سناریوی کشف حجاب، برهنگی و تننمایی زنان و دختران غفلتزده در کشور است
- در سامانه املاک و اسکان برای کدپستی و بیمه چگونه ثبت نام کنیم؟ + آموزش و لینک
- درخواست مشاور احمدی نژاد از مردم: امسال برای «محمود» جشن تولد خودجوش نگیرید!
- نه آقای پزشکیان! گفتوگو آسان نیست /برخی روحانیون و ائمه جمعه در گفت وگوهای مفید حضور ندارند
- کرانه باختری رود اردن کجاست؟
دستهگل جدید شبکه نسیم: پخش موسیقی شاد در شب حادثه بندرعباس!
ویدئوی توهینآمیز به اهل سنت در برنامه سیمای خانواده که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، موجی از واکنشها را به همراه دارد.
به گزارش هم میهن: هنوز ویدئوی شرمآور توهین به اهل سنت در برنامه سیمای خانواده در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود و صغیر و کبیر دربارهاش صحبت میکنند که شبکه نسیم دستگلی تازه به آب داد.
در شبی که ملت در شوک انفجار مهیب اسکله شهید رجایی در بندرعباساند، با هزار هول و ترس خبرها را دنبال میکنند و از ته دلشان و با هر اعتقادی دعا میکنند که تعداد فوتیها بیشتر نشود، برنامهای شاد پخش میکند که مجریاش (کامران تفتی) از عوامل پخش میخواهد «موسیقی را بدهند تا کیف کنند». حاضران در برنامه هم دست میزنند و همراهی میکنند.
رسانه، آینهای صادق است برای انعکاس حال و احوال و منافع و خواستههای مخاطب. در بزنگاههای مصیبت و بحران، مخاطب نیاز به خبررسانی دقیق، همدلی و همراهی دارد،
نه دستزدن و شادیکردن. انفجار بندرعباس، بهخودیخود فاجعهای هولناک است که تا همین حالا صدها زخمی و چندده کشته داشته و تضمینی هم نیست که قربانیانش بیشتر نشود. چه دلیلی دارد صداوسیما ساعت ۱۰ شب به سبک روزهای عادی کنداکتورش را بچیند و برنامههایی پخش کند که هیچکس در آن لحظات خواهانش نبود.
شکاف میان مخاطب و رسانه همین است. مردم در وحشت دهشت یک انفجار بزرگ و مبهم، سوگوارند، اما بزرگترین و انحصاریترین رسانه کشور شوی شاد پخش میکند. در الفبای رسانهداری هم چنین چیزهایی را دیگر تدریس نمیکنند. باری، همدلی و قدرت و توان درک و همراهی با احساسات، بنیان ارتباط رسانه است. رسانهای که در لحظات سوگ ملی، بهجای مرهمبودن، نمک بر زخم میپاشد، رسانهای هیچ برای هیچ است. آخر کدام رسانه حرفهای چنین میکند؟ موج همدردی ملی و حتی بینالمللی با مردم سوگوار ما بهراه افتاده، اما مدیران صداوسیما در عالم دیگری سیر میکنند.
ایرانیان خودشان به عزای عمومی رفتهاند اما مدیران، گردانندگان و برنامهسازان صداوسیما تشخیصشان این است که موسیقی شاد پخش کنند. آخر کدام مخاطب چنین چیزی خواسته؟ مگر شما نباید در خدمت ترجیحات مخاطب باشید؟ چرا اینقدر دور از غم مردماید؟ این میزان از بیتوجهی به مخاطب، نوبر هیچ بهاری نیست. بیمهری است و بیاحترامی. نشاید که فراموش شود.
رسانهای که با پول همین ملت اداره میشود و سالهاست مرجعیتاش را از دست داده. قبول، اما آیا این انتظار زیادی است که در وقت هجوم بلا و سوگ ملی، مخاطب را بر صدر بنشاند و همدل و همراهش باشد؟ شادی به وقت رنج دیگران، ناپسند است و غم را سنگینتر میکند و نابخشودنیتر. پخش برنامهای شاد در شب فاجعه ملی که گویی تیغ بر جگرها کشیدهاند، مصداق همین شادی نابجاست. میدانم که مدیران صداوسیما نمیدانند در بندرعباس هر خانوادهای یک نفرش در اسکله کار میکرد. میدانم که نمیدانند چقدر انتظار کشیدن برای خبردار شدن از عزیزان یا قوموخویشان چقدر دشوار است.
