- کسانی که خود را هستهسخت نظام میدانند چرا مانند چهگوارا که بعد از انقلاب کوبا به بولیوی رفت، عازم غزه نمیشوند؟!
- ترامپ دوباره ایران را تهدید کرد
- بازداشت محمدرضا قنبرطلب، شاکی خصوصی متهم حوادث ۱۴۰۱
- ماجرای مقاله روزبه وادی، جاسوس اسرائیل با دکتر مینوچهر و دکتر ذوالفقاری دو شهید حمله اسرائیل
- واکنش عراقچی به انتصاب لاریجانی، موضوع خلع سلاح حزب الله و آثار اسنپ بک / پزشکیان به چین می رود
- اذعان خبرگزاری اصولگرا به توهین سعید جلیلی به نظام
- ادعای ظهرهوند درباره برد ۱۲ هزار کیلومتری موشک خرمشهر ۵
- جواد امام: انتصاب لاریجانی اجتنابناپذیر بود
- زمان رفع حصر میرحسین موسوی
اذعان خبرگزاری اصولگرا به توهین سعید جلیلی به نظام

خبرگزاری اصولگرای تسنیم در مطلبی با عنوان «دوستانه با جناب جلیلی» نوشت: آقای سعید جلیلی در حساب مجازی خود متنی درباره مذاکره نوشته و آن را به گوسالهپرستی پس از حضور موسی(ع) در کوه طور تشبیه کرده است. او نوشته است: «خداوند برای بنیاسرائیل پیامبری فرستاد تا آنها را از ظلم فرعون برهاند اما آنها پس از پیروزی بر فرعون، وقتی ۴۰ روز پیامبرشان به کوه طور رفت، گوساله پرست شدند؛ عدهای نیز امروز پس از اینکه دشمن در وسط مذاکره به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد، مجدد دم از مذاکره میزنند!»
این توییت آقای جلیلی با واکنشهای بسیاری همراه شده است و در واقع، غیر از حلقهای از طرفداران ایشان که برایشان «هرچه آن خسرو کند شیرین بود!» مصداق دارد، باقی مخاطبان، از انقلابی گرفته تا دیگران به ایشان انتقاد کردهاند.
انتقادهای جناح اصلاحطلب به سعید جلیلی مناسبات خاص خود را دارد و در موارد بسیار زیادی ناشی حب و بغضهای شخصی و جناحی است، اما به نظر میرسد انتقادهای فراوان جریان انقلابی به این توییت جناب جلیلی، به حق است.
جناب جلیلی وقتی چنین تشبیهی را به کار میبرد قاعدتاً باید توضیح دهد که وجوه این تشبیه کدامند؟ مشبّه و مشبّهبه چیست؟ وجه شبه آنها کجاست؟ موسی کیست؟ گوسالهپرستی دقیقاً اینجا مصداق چیست؟ سامری کدام است؟چه کسی به کوه طور رفته؟
همه اینها نکات مهمی است و هرچه در آن تامل میکنیم غلط بودن توییت جناب جلیلی بیشتر آشکار میشود! انتقاد به روند و محتوای مذاکرات چیز بدی نیست؛ از قضا هر سیستم حکمرانی میتواند از طریق همین تضارب آرا، تصمیمهای بهتری بگیرد، اما این نقدها وقتی میتواند مفید باشد که از رادیکالیسم و نقدهای هیجانی فاصله بگیرد.
تضارب آرا برای هر نظام حکمرانی مطلوب است، به شرطی که کفش رادیکالگویی را از پای سیاست درآوریم!
