- بمبافکن B-۲۱ مسلح شد
- حسامالدین آشنا: برجام به قتل رسیده است
- پیشنهاد «مطهری» به «پزشکیان»؛ درخواست ملاقات ترامپ را بپذیر
- کرباسچی: پزشکیان باید نقش هاشمی را ایفا کند؛ خدمت رهبری برود و اختیار کامل را بگیرد
- اسنپ بک بهخاطر غنیسازی ایران نیست، رقابت آمریکا و اروپا بر سر روسیه و اوکراین است
- ماجرای حذف میراث خاتمی از تقویم
- ترامپ: تاسیسات هستهای ایران را نابود کردم / بایدن حرامزاده است!
- منشا پولهای کثیف فساد چای دبش در دولت رئیسی چه بود؟/ چرا تخلف ۲ وزیر ردیابی نشده بود؟
- مایک والتز سفیر آمریکا در سازمان ملل شد / مواضع والتز در خصوص ایران چیست؟
اذعان خبرگزاری اصولگرا به توهین سعید جلیلی به نظام

خبرگزاری اصولگرای تسنیم در مطلبی با عنوان «دوستانه با جناب جلیلی» نوشت: آقای سعید جلیلی در حساب مجازی خود متنی درباره مذاکره نوشته و آن را به گوسالهپرستی پس از حضور موسی(ع) در کوه طور تشبیه کرده است. او نوشته است: «خداوند برای بنیاسرائیل پیامبری فرستاد تا آنها را از ظلم فرعون برهاند اما آنها پس از پیروزی بر فرعون، وقتی ۴۰ روز پیامبرشان به کوه طور رفت، گوساله پرست شدند؛ عدهای نیز امروز پس از اینکه دشمن در وسط مذاکره به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد، مجدد دم از مذاکره میزنند!»
این توییت آقای جلیلی با واکنشهای بسیاری همراه شده است و در واقع، غیر از حلقهای از طرفداران ایشان که برایشان «هرچه آن خسرو کند شیرین بود!» مصداق دارد، باقی مخاطبان، از انقلابی گرفته تا دیگران به ایشان انتقاد کردهاند.
انتقادهای جناح اصلاحطلب به سعید جلیلی مناسبات خاص خود را دارد و در موارد بسیار زیادی ناشی حب و بغضهای شخصی و جناحی است، اما به نظر میرسد انتقادهای فراوان جریان انقلابی به این توییت جناب جلیلی، به حق است.
جناب جلیلی وقتی چنین تشبیهی را به کار میبرد قاعدتاً باید توضیح دهد که وجوه این تشبیه کدامند؟ مشبّه و مشبّهبه چیست؟ وجه شبه آنها کجاست؟ موسی کیست؟ گوسالهپرستی دقیقاً اینجا مصداق چیست؟ سامری کدام است؟چه کسی به کوه طور رفته؟
همه اینها نکات مهمی است و هرچه در آن تامل میکنیم غلط بودن توییت جناب جلیلی بیشتر آشکار میشود! انتقاد به روند و محتوای مذاکرات چیز بدی نیست؛ از قضا هر سیستم حکمرانی میتواند از طریق همین تضارب آرا، تصمیمهای بهتری بگیرد، اما این نقدها وقتی میتواند مفید باشد که از رادیکالیسم و نقدهای هیجانی فاصله بگیرد.
تضارب آرا برای هر نظام حکمرانی مطلوب است، به شرطی که کفش رادیکالگویی را از پای سیاست درآوریم!
