رابطه دانشگاه و صنعت باید چگونه باشد؟

آنچه برای صنعت می‏تواند گره‏گشا باشد شرکتهای مشاور است که در آنها افرادی هستند که دانش عمیق و در عین حال اجرایی دارند. ما از این دست شرکتهای مشاوره بسیار کم داریم یا اصلا نداریم.

نواندیش - علی سرزعیم، استاد دانشگاه: آیا دانشگاه می‏تواند گره‏گشای صنعت باشد؟ صنعت در اینجا به معنی فناوری نیست بلکه کل حوزه اجرا است. به یک معنا پاسخ منفی است. دانش موجود در دانشگاه کلی و عمومی است و استادان دانشگاه اصول کلی هر چیزی را می‏آموزند و تدریس می‏کنند و از جزئیات خبر ندارند.

مثلا در حوزه مالیات، اصول مالیات‏ستانی تدریس می‏شود ولی شناختی از جزئیات قوانین، آمار و اطلاعات موجود، اشکالات عملی در ساختار نظام مالیاتی و امثالهم ندارند. بنابراین دانشگاه نمی‏تواند گره‏گشای نظام مالیاتی برای اصلاح این موضوع باشد.

با این توصیف این رابطه برعکس است، یعنی سازمانها و صنعت باید یک یا چند استاد را در کلان پروژه‏های خود دخیل کند تا دانش آنها از حالت کلی و انتزاعی بیرون آید و تدریس آنها جنبه عملی و انضمامی (یعنی عینی) و کاربردی پیدا کند.

همچنین استادان باید به سراغ صنعت بروند که ببینند فارغ التحصیلان جدید چه کمبودهایی هنگام شروع کار دارند که در سیلابس درسی اضافه کنند.

دوست من در آمریکا می‏گوید هر سه سال یکبار صنایع اطراف دانشگاه را دعوت می‏کنیم تا سیلابسها را با نیازهای آنها تطبیق دهیم.

گاه استادی در موضوعی خاص دانش تخصصی پیدا می‏کند که عموم فعالان صنعت فاقد آن هستند یا درکی از روند کل صنعت دارد که برای فعالان صنعت می‏تواند مفید باشد. اینجا همکاری دو سویه می‏شود.

خبرهای مرتبط