- چرا علمالهدی براساس یک کتاب اسراییلی فرضیه ترور رئیسی را مطرح کرد؟
- پزشکیان حیا به خرج داد درباره آوار دولت رئیسی چیزی نگفت!
- «سومالیلند» کجاست؟
- پیشنهاد سخنگوی جبهه اصلاحات به پزشکیان برای استفاده از ظرفیت اصل ۱۱۳
- افشاگری عباس عبدی درباره ح.خ؛ ماجرای صدور حکم بازداشت برای کارشناس طب سنتی محبوب صداوسیما و حامی نامزد تندرو در انتخابات ۱۴۰۳
- رهبر انقلاب: تهاجم سنگین ارتش آمریکا و زائده ننگین آن در منطقه شکست خورد
- تهران لرزید
- دو قطبی جدید در خاورمیانه: چرا عربستان سعودی و امارات متحده عربی وارد نبردهای نیابتی با یکدیگر شدند؟
افشاگری عباس عبدی درباره ح.خ؛ ماجرای صدور حکم بازداشت برای کارشناس طب سنتی محبوب صداوسیما و حامی نامزد تندرو در انتخابات ۱۴۰۳
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: خبر از حكم جلب سيار «ح.خ» پدر طب سنتي ايران صادر داد. او كه متهم به كلاهبرداري ارزي با تأسيس دانشگاه جعلي بود، مدتي است كه ديگر در صدا و سيما حضور ندارد
گويي آب شده و زير زمين رفته است. اگر چه تسنيم با اطمينان از اينكه مشكلي برايش نخواهد داشت اين خبر را نشر داده و رسانههاي ديگر جرأت چنين كاري را نداشتند. همين خبر ارزشمند هم نانوشتههايي دارد كه به نظرم بايد به آنها اشاره كرد.
مساله اصلي شخص ح.خ و امثال او نيستند، بلكه ساختاري است كه اينها را برميكشد و انواع و اقسام رانتها را در اختيار آنان ميگذارد و در نهايت كار به اينجا ميكشد. آنان نيز يكي از قربانيان فراوان اين وضعيت هستند. اگر چه تعداد زيادي از جوانان و خانوادهها نیز قرباني كلاهبرداري او شدند، ولي اقدامات اصلي او در صدا و سيما رقم خورد كه با حمايت مديران آنجا رخ داد و فريبكاري وي به نام طب سنتي است كه هزاران بيننده را به انحراف كشاند و صدا و سيمايي كه مال ملت است را بيش از پيش بياعتبار كرد.
نكته مهم اينكه فعاليت وي از سال ۸۷ آغاز شده و امسال يعني ۱۷ سال بعد به محكوميت رسيده و در اين فاصله افراد و جوانان زيادي را خانهخراب كرده است و جالب اينكه در تمام اين مدت در صدا و سيما درس طب سنتي به مردم ميداد، و عليه علم سخنپراكني ميكرده و طبعا همه با حمايت صدا و سيما بوده است. چگونه ممكن است نظام امنيتي و اداري ايران اجازه بدهد كه يك نفر يك دانشگاه جعلي پزشكي تأسيس كند و ارقام كلاني را از مردم بگيرد و با هيچ مانعي روبهرو نشود؟ بله درست حدس زديد؛ او با حضور در صدا و سيما چنين جايگاهي پيدا كرده بود و خود را خانواده شهيد معرفي كرده و خودش را در رفت و آمد با مقامات حكومت معرفي ميكرد.
همينها كافي است تا ديگر كسي جرأت نكند كه مانع كارش شود. جالب است كه وي تبليغگر شبهعلم طب سنتي است ولي در عمل دانشكده پزشكي علممحور تأسيس كرده است. خرافاتي كه او در صدا و سيما تزريق ميكرد، اندازه ندارد و گاه آدم فكر ميكند كه داخل مغز مديران آن برنامهها و اصولا مديريت آنجا چيست كه كسي مثل او را دعوت ميكنند و تريبون ميدهند تا بگويد كه با فصد (رگزني) ميان دو انگشت دست يك فرد آسيبديده در صحنه تصادف رانندگي ميتوان فهميد كه ميميرد يا زنده ميماند و جان او را نجات داد! در واقع ح.خ اين اندازه سادهلوح نبود كه نفهمد يك عقل متعارف ميفهمد كه در حال گفتن خلاف است، ولي ظاهرا تصويري كه از دستاندركاران برنامه داشته، به خودش جرأت داده كه اين را بگويد. بهعلاوه پس از روي كار آمدن دولت رييسي يك توافق همكاري ميان دانشگاه علوم پزشكي ايران و امامزاده عينعلي و زينعلي امضا شد كه مجموعهاي از افراد نظامي و غيرنظامي حكومت عضو هياتمديره اين امامزاده هستند ولي نكته بسيار مهم اين است كه درمانگاه سنتي اين نهاد زير نظر همين آقاي حكيم ح.خ بود. در اينجا ميتوان ساختار روابط و توزيع امتيازات و از همه مهمتر عدالت را به خوبي ديد.
ماجرا از سال ۱۳۸۷ آغاز ميشود؛ يعني در دولت احمدينژاد كه او مقدمات تأسيس چنين مثلا دانشگاه جعلي را فراهم ميكند. از سال ۱۳۸۹ مثلا دانشجو ميگيرد. مبالغ ارزي فراواني را از مردم ميگيرد. براي عاديسازي برخي از كلاسهايش را در يكي از دانشگاههاي كشور برگزار ميكند. فقط نميدانيم كه كلاسهاي عملي آن كجا بوده؟!؟! دهها جوان را سر كار گذاشته و در سال ۱۳۹۴ يك برگه كاغذ به عنوان مدرك ميدهد كه آنان هر جا ميبرند با استهزا مواجه ميشوند در نتيجه شكايت ميكنند. از سال ۱۳۹۵ پرونده باز ميشود؛ در اولين مرحله بازپرس با استدلالي عجيب او را تبرئه ميكند كه نيازمند پاسخگويي مسوولان قضايي آن سال است. اين پرونده آن قدر كش پيدا ميكند تا در در آبان امسال حكم جلب وي صادر و پس از آن غيب ميشود! وي تا آخرين لحظه يكي از سلبريتيهاي صدا و سيما بود. مهمان تكراري برنامه صبحانه ايراني بود! آخرين حضور او در مهرماه ۱۴۰۴ است. تعداد برنامههايش را نميدانم، ولي آن اندازه هست كه رقيبي در تلويزيون نداشت. وي در انتخابات ۱۴۰۳، در ستاد رقيب پزشكيان به حمايت از او برآمده و خود را نيز عرضه ميكند و توضيح ميدهد كه چه تعداد از دانشجويان شهيد شدهاند و تعداد نزديكان شهيدش را ۵ تا ۷ نفر ميگويد! و همه اينها علامتهايي مهمتر از ريشههاي اقدامات مجرمانه اوست.
البته سادهانگاري جوانان و خانوادههاي آنان را نيز بايد در نظر داشت. چون با جايي طرف بودند كه هيچ اعتباري نداشت، فقط به دليل اين نوع ارتباطات فريب او را خوردند و سادهلوحانه دنبال پزشك شدن رفتند، آن هم نزد كسي كه دنبال طب سنتي است! كسي كه دهها بار از او به دليل مداخلات در امر پزشكي شكايت شد و به جايي نرسيد.
