- تاریخ برگزاری کنکور سال ۱۴۰۴ مشخص شد
- وزارت آموزش و پرورش این فرهنگیان بازنشسته را مجددا به کار دعوت کرد
- گیلانشاه خالدار منقرض شد / وداع با پرنده ناب حیات وحش ایران + عکس
- تجمع جمعی از معلمان بازنشسته مقابل مجلس / جزئیات مطالبات فرهنگیان
- پیش بینی آب و هوای تهران در ۳ روز آینده
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- پیش بینی هواشناسی از وضعیت آب و هوا فردا سه شنبه ۲۹ آبان
- ۶ مرحله بهره مندی معلمان از رتبه بندی + جزئیات و لینک
- روز جهانی مرد ۱۴۰۳ چه روزی است؟ هدف از روز جهانی آقایان
- حقوق این پرسنل آموزش و پرورش در سال آینده افزایش می یابد
زن جوان: شب عروسی از ازدواج با شوهرم پشیمان شدم
زن جوان گفت: ولی از همان شب عروسی ناگهان این اختلاف قد تو ذقم خورد. روز جشن من مجبور شدم کفش بدون پاشنه بپوشم تا تقریبا هم قد پوریا به نظر برسم. آن روز خیلی ناراحت بودم و حتی از ازدواج با پوریا پشیمان هم شدم.
زن جوان به خاطر کوتاه بودن قد شوهرش به دادگاه خانواده مراجعه کرد و درخواست طلاق داد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زن جوان با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد. این زن درخصوص علت آن به قاضی گفت: 8 ماه است که با پوریا ازدواج کرده ام. از همان روز اولی که پوریا را دیدم متوجه شدم که قدش از من کوتاه تر است. ولی آن زمان فکر نمی کردم که این مشکل بزرگی باشد و بخواهد مرا تا این حد عذاب بدهد.
وی ادامه داد: وقتی با پوریا در خیابان راه می رفتم متوجه می شدم که قدش از من کوتاه تر است و حتی اوایل کمی از این موضوع ناراحت شدم. ولی وقتی بیشتر با پوریا و خانواده اش آشنا شدم متوجه شدم که او از یک خانواده بسیار خوبی است و خودش پسر خوب و با اخلاقی به نظر می رسید. برای همین اصلا به اختلاف قدمان فکر نکردم و به او جواب مثبت دادم.
زن جوان گفت: ولی از همان شب عروسی ناگهان این اختلاف قد تو ذقم خورد. روز جشن من مجبور شدم کفش بدون پاشنه بپوشم تا تقریبا هم قد پوریا به نظر برسم. آن روز خیلی ناراحت بودم و حتی از ازدواج با پوریا پشیمان هم شدم.
وی بیان داشت: رفته رفته این موضوع برایم به یک کابوس بزرگ تبدیل شد. تا جایی که سعی می کردم اصلا با پوریا جایی نروم و کمتر در انظار عمومی دیده شویم. من با این مشکل نمی توانم کنار بیایم و می دانم که بعدها حتما با مشکل بزرگتری مواجه می شویم. خود پوریا هم موضوع را فهمیده و می داند که من به خاطر قد کوتاهش خجالت می کشم و دوست ندارم جایی با او بروم. برای همین تصمیم گرفته ام به دادگاه خانواده مراجعه کنم درخواست طلاق بدهم.
با پایان حرفهای این زن، قاضی عموزادی احضاریه ای برای شوهرش فرستاد تا در جلسه بعدی وی نیز در دادگاه حاضر شود.
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۵
خواهر من زندگی انقدر فراز ونشیب دارد که قد شوهر شما در ان گم می شود زندگی خودت را برای این مسئله ابتدایی خراب نکن.من زن وشوهر می شناسم که زن حدود 25 سانتیمتر از شوهره بلند قد تره، دارن زندگی می کنند تازه این خانواده عروس هم دارن.
این موضوع خیلی بی اهمیت است و خودت از کوه کاه ساختی و حتم دارم را که مردم هیچ توجهی به اختلاف قد شما ندارند . شما با این رفتارت بعد از طلاق موضوع دیگری را برای ناراحت شدن و خجالت پیدا خواهی کرد تا اعصاب خودت را باز بهم بریزی و اگر اون حلشد باز موضوعی دیگر .
پیشنهاد میکنم به روانشناس خوب مراجعه کنی
پیشنهاد میکنم به روانشناس خوب مراجعه کنی
اگر قد تو خیلی کوتاه بود چی می کردی می خوای به کار خدا ایراد بگیری شخصیت در نظر بگیر نه قد
عجب دل خوشی داشتی تو زندگیت که بزرگترین مشکلت قد شوهرت هست!!!
کجا بودیم و به کجا رسیدیم!!!!!!!!
خدا را در نظر بگیر روزگار می تواند در یک لحظه قدرت وزیباییو....مثلاتو حادثه از ما بگیره مغرور نباش وبدون بابت این نارو زدن اونم بعد از ازدواج وشکستن دل او روزگار به سختی ازت انتقام میگیره فراموش نکن از خدا و وجدانت شرمنده شو
برو زندگیت وبکن مردم بیکارن مگه بیان قد شمارو مقایسه کنن که توباشوهرت بیرون نمیری تازه اگرم همچین ادمایی وجود داشته باشن مطمین باش چیزای دیگه ای هم برا گیر دادن پیدا می کنن برو زندگیت و بکن خدارم شکر کن شوهر خوب وخونواده دار گیرت اومده
خب حق داره خانومه. چرا ایقد نصیحت های عجق وجق میکنین؟! خودتونو بذارین جا این بنده خدا. خب راس میگه.
وا ...اینم شد عیب؟بابامادربزرگ من نیم متر از پدر بزرگم درازتره شایدم بیشتر پس چراطلاق نگرف تواین خشکسالی شوهر ادم شوهر از دس میده واقعاکه بمون تو خونه اون میره یکی بهتر از تورو میگیره میسوزی.
دیوانگی هم خوب یک ودو جور نیست اینم یک جورش
پاسخ ها
سارا
| | به خصوصيات خوب همسرت نگاه كن
بعد ازدواج اون قدش آب رفت یا تو بلندتر شدی ک اختلاف قده تو ذوقت زد...
این طرز فکر خیلی اشتباهه که آدم به خاطر دیگران زندگی کنه و مداوم تو فکرش این باشه که دیگران در موردش چی فکر میکنن . از من به شما نصیحت به عواقب این کار هم فکر کن و علاوه بر اینکه ضربه روحی شدیدی خواهی خورد شوهرت رو هم از زندگی ناامید میکنی.باور کن مردم اونقدر مشکلات دارن که به بقیه اصلا توجه نمیکنن.هیچ انسانی کامل نیست و هرکسی مشکلات ظاهری یا مادی یا ... تو زندگیش داره.طرز فکر ما آدماست که میتونه کاستیهای هر فرد رو نادیده بگیره
ببخشید خیلی سر خوشی - بهتر که از همین الان کنار رفتی -
اگه ی قد بلند که خوبی های اینو نداشته باشه متوجه میشی قد فاکتور مهمی نیستابه شوهرت فکر کن چون خیلیا به خاطر این افکار ناجور زندگیو رو باختن
شاید مشکل ازجای دیگر است قد هم بهانه
واقعا میتونم بگم به خاطر سطحی نگری داری زندگیتو خراب میکنی.اندکی تامل
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.