- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
ضرورت توجه به دیپلماسی عمومی
ناصر هادیان / افسانه احدی
تغییرات نظام بینالملل و پررنگ شدن نقش بازیگران غیردولتی و افکار عمومی سبب شده تا اشکال جدیدی از دیپلماسی در کنار دیپلماسی سنتی مورد استفاده قرار گیرد. دیپلماسی عمومی یکی از متداولترین اشکال دیپلماسی است که در سالهای اخیر بیش از گذشته توسط بعضی کشورها بهخوبی به کار گرفته میشود. تعاریف متعددی از دیپلماسی عمومی در محافل دانشگاهی و سیاسی ارائه شده است که بعضی از آنها با ابهامات زیادی روبهرو است. به عنوان یک تعریف روشن باید گفت که دیپلماسی عمومی برنامهریزی استراتژیک و اجرای برنامههای آموزشی، فرهنگی و اطلاعرسانی توسط یک کشور حامی برای افکار عمومی در یک کشور هدف است تا فشار افکار عمومی موجب تصمیمگیری حمایتگرانه و پشتیبانی از اهداف سیاست خارجی کشور حامی توسط رهبران سیاسی کشور هدف شوند. از طرف دیگر، دیپلماسی عمومی اقداماتی برای تعامل و ارتباط با دیگر ملل و اندیشهها دانسته شده که هدف از آن استقرار و استمرار روابط طولانیمدت بر اساس فرهنگ، ارزشها و سیاستهای نظام مورد نظر با جوامع دیگر است. در حال حاضر بعضی کشورها در اجرای دیپلماسی عمومی با مشکلاتی روبهرو هستند که مهمترین علت آن عدم تعریف مشخص از دیپلماسی عمومی در این کشورها یا اتخاذ سیاستهای متناقض با این نوع دیپلماسی است.
انتخاب مخاطبان مشخص و اجرای سیاستهایی متناسب با این مخاطبان یکی از مهمترین ارکان یک دیپلماسی عمومی موفق قلمداد میشود. در فعالیتهای رسانهای در حوزه دیپلماسی عمومی عمدتا به مخاطب عام توجه میشود، از آنجا که نوع پیامهایی که در توده مردم و مخاطب عام منتشر میشود اساسا مبتنی بر احساس، عاطفه و تا حدودی ادراک است و در این حالت لازم نیست که برای این پیامها، هزینه فکری زیادی برای فرمولبندی و اقناع صورت بگیرد، درحالیکه پیامهایی که به مخاطبان، متخصصان و رهبران عقیده ارائه میشود باید مبتنی بر ادراک و شناخت باشد و به صورت منطقیتری سازماندهی شده باشد. تلاش جهت شناخت نوع نگرش مخاطبان، شناسایی گروههای مرجع برای تاثیرگذاری بیشتر پیام، بهرهمندی از فناوریهای مناسب برای دسترسی بهتر مخاطبان به پیام از نکات کلیدی برای موفقیت دیپلماسی عمومی است.
دیپلماسی عمومی نیازمند کاربرد ابزارهای مناسبی نیز هست که بتواند منابع قدرت نرم یک کشور را برای نفوذ بر مخاطبان خارجی بهکار گیرد. براساس تعریف جوزف نای، قدرت نرم در هر کشور از سه منبع نشأت میگیرد: فرهنگ (بخشهایی که برای دیگران جذاب است)، ارزشهای سیاسی (زمانی که در داخل و خارج مطابق انتظار آنها باشد) و سیاستهای خارجی آن، زمانی که مشروع و اخلاقی تلقی میشود. دیپلماسی عمومی بر مبنای این منابع عمل میکند و ابزارهایی را به کار میگیرد. از میان ابزارهای گوناگون دو ابزار رسانه و آموزش بر دیگر ابزار برتری دارند.
رسانهها با قدرت نفوذ فوقالعاده خود در جوامع گوناگون قادرند تصویر مثبت یا منفی از یک کشور را در جهان خلق کنند. در دیپلماسی عمومی چگونگی تعامل دستگاههای دولتی و رسانهها یکی از مهمترین عوامل موفقیت اهداف دیپلماسی عمومی قلمداد میشود. عملکرد دیپلماسی عمومی بهگونهای است که دولتها نیازمند ایجاد شبکه ارتباطات حرفهای و گسترده هستند. گام مهم دیگر این است که اطلاعات حرفهای و قابل قبولی از طریق شبکه ارتباطی به زبانهای گوناگون در اختیار مخاطبان قرار گیرد که تا حد زیادی اعتبار اینگونه شبکهها را بالا ببرد. در حال حاضر اینترنت این امکان را فراهم آورده که بتوان آخرین اطلاعات را بهراحتی در اختیار مخاطبان قرار داد. آموزش یکی دیگر از ابزارهای دیپلماسی عمومی است که بهویژه قشرهای خاص و نخبگان یک جامعه را تحتتاثیر قرار میدهد. فراهم کردن جذابیتهای دانشگاهی برای مردم دیگر کشورها به کمک راههایی مانند اعطای بورسهای تحصیلی میتواند موجب تاثیرات بلندمدت بر افراد شود که در بازگشت آنها به کشورهایشان اثر مورد نظر به دست میآید. هرچند که این روش هزینهبر است و تعداد محدودی از مردم کشور مورد نظر را دربرمیگیرد اما تاثیرات بلندمدت و عمیقی بر جای میگذارد. تمامی اقدامات و ابزار بهکار رفته برای پیشبرد دیپلماسی عمومی در صورتی قادر به اثرگذاری هستند که بتوانند به مهمترین شرط یک دیپلماسی عمومی موفق دست یابند و این شرط بهدست آوردن اعتماد افکار عمومی است. کسب اعتماد عمومی زمان بر است و نیاز به شفافیت، اعتبار، هماهنگی و استمرار و پایداری دارد و درعینحال حفظ آن مشکل است و ممکن است اقدامی نسنجیده یکشبه تلاشهای چند ساله برای کسب اعتماد را تباه کند. دیپلماسی عمومی نمیتواند به خودی خود اعتماد عمومی را در بین مخاطبان خارجی بهدست آورد؛ بلکه لازم است تا نوعی هماهنگی میان سیاستهای کلی یک کشور با دیپلماسی عمومی آن وجود داشته باشد. دیپلماسی عمومی صرفا یک شیوه تبلیغاتی، نوعی روابط عمومی، روش ارتباطی یا بازاریابی نیست، بلکه شاید بتوان دیپلماسی عمومی را مجموعه استراتژیها و تاکتیکهای جدید دیپلماتیک دانست که در خدمت دستگاه سیاست خارجی یک کشور قرار میگیرد و مساله اصلی این است که از چه طریقی میتوان وجهه و تصویر یک کشور را در جهان بهبود بخشید. البته باید توجه داشت که دیپلماسی عمومی نمیتواند در خدمت اهداف کوتاهمدت دستگاه سیاست خارجی یک کشور باشد، بلکه در میانمدت یا بلندمدت میتواند به تاثیرگذاری بر محیط بینالمللی بپردازد. یکی از مهمترین دلایل توجه به ایجاد چهره مثبت از یک کشور را میتوان تمایل کشورها برای بهدست آوردن موقعیتهای بهتر اقتصادی دانست. برای مثال کسانی که تمایل به سرمایهگذاری خارجی در یک کشور دارند، در ابتدا به فضای فرهنگی و میزان دوستی یا خصومت جامعه با مخاطبان خارجی کشور مورد نظر توجه میکنند. در اینباره باید به مساله جذب توریست نیز توجه کرد. امروزه یکی از مهمترین منابع درآمد کشورها صنعت توریسم است که نیاز به معرفی مناسب یک کشور در جهان دارد.
در صورتی که کشوری بتواند وجههای مناسب از نظر جذابیتهای توریستی و امنیت و رفاه قابل قبول از خود ارائه کند در این زمینه موفق خواهد بود. در این بین ایران، با توجه به قدرت نرم خود، از جمله کشورهایی است که توانایی بالقوه زیادی در جذب و تاثیرگذاری بر مخاطبان جهانی دارد. با این حال هر چند گامهایی در این مسیر برداشته شده، ولی هنوز برنامه مدون و منسجمی در قالب دیپلماسی عمومی تکوین نشده است. بررسی عملکرد ایران در زمینه اعمال دیپلماسی عمومی نشان میدهد راهی طولانی برای تدوین و اجرای یک برنامه جامع برای گسترش دیپلماسی عمومی در پیش است. شاید بتوان یکی از مهمترین موانع پیشرو را تعابیر اشتباهی دانست که در فضای سیاسی کنونی ایران رایج شده است و نوعی سردرگمی مفهومی را ایجاد کرده است. بنابراین، در مرحله اول به انجام کار پژوهشی مدون توسط استادان و متخصصان نیاز است اجماع مفهومی در حد ممکن حاصل شود. از طرف دیگر نخبگان فکری و اجرایی کشور باید نسبت به اهمیت و ضرورت تقویت و کاربرد دیپلماسی عمومی اعتقاد داشته باشند که به صورت یک برنامه کاربردی در دستور کار رسمی کشور قرار گیرد و تنها به صورت نمادین تعریف نشود. به نظر میرسد مهمترین هدف کاربرد دیپلماسی عمومی نیز برای ایران، بهبود و تقویت وجهه ایران در منطقه و جهان است که نیازمند طرحی مشخص، زمان و صرف هزینه است. از طرف دیگر توفیق این طرح در تعامل سازنده و موثر با جهان است. این تعامل تنها در قالب تعاملات رسمی و دولتی نیست، بلکه تعاملات بخش خصوصی، افراد، سازمانها و نهادهای غیردولتی را نیز دربرمیگیرد.
مساله با اهمیت دیگر در تدوین استراتژی دیپلماسی عمومی ایران، مساله مخاطبشناسی است. مسلما نمیتوان یک پیام را با یک روش برای تمامی مخاطبان خارجی فرستاد. در اینباره ضروری است توجه شود که پیامی که در داخل کشور مورد تاکید قرار میگیرد، لزوما در خارج قابل فهم نیست و صرفا ترجمه یک پیام به زبانهای خارجی، نمیتواند تاثیر مورد نظر را در پی داشته باشد. در اینباره مشخص کردن مخاطبان و برنامهریزی برای برقراری ارتباط با آنها در قالب دیپلماسی عمومی، اهمیت دارد. برای مثال مخاطبان کشورهای حوزه خلیجفارس و مخاطبان در کشورهای اروپایی، دیدگاههایی متفاوت دارند و یک پیام برای هر دو دسته این مخاطبان قابل درک نیست. در مرحله دوم، تعریف ساختار مناسب برای پیشبرد برنامههای دیپلماسی عمومی، بهرهگیری و تقویت قدرت نرم ضروری است. همانطور که تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد، سازوکار لازم برای تدوین و اجرای دیپلماسی عمومی، در دستگاه سیاست خارجی قرار دارد. در حالی که در ایران، نهادهای گوناگونی عهدهدار مسئولیتهایی هستند که بخشهایی از دیپلماسی عمومی را تشکیل میدهد. بسیار مهم است سازوکار اجراکننده دیپلماسی عمومی، نهادی در ساختار وزارت خارجه باشد و نهادهای دیگر نقش مکمل را بازی کنند. در تمامی کشورهایی که امروزه در اعمال دیپلماسی مطرح هستند، نهادهایی برای مدیریت دیپلماسی عمومی در وزارت خارجه وجود دارد. چنین نهادی نیازمند تواناییهای خاصی است و کارمندان و دیپلماتهای آن باید بهخوبی قادر به شناخت فرهنگ کشورهای دیگر و برقراری ارتباط با مردم این کشورها شوند تا بتوانند زمینههای تعامل را فراهم آورند. نگاهی به فعالیتهای بعضی دیپلماتهای خارجی در تهران، نکات قابل توجهی را دربر دارد. این دسته از دیپلماتها علاقهمند به شرکت در محافل غیررسمی هستند تا فرصتی برای شناخت مردم ایران و ایجاد زمینههایی برای تبادلنظر بیابند. در واقع دیپلماتهای عصر حاضر، تنها به کسب مهارتهای مذاکره با طرفهای رسمی خود بسنده نمیکنند، بلکه با شناخت مولفههای فرهنگی هر کشور، مهارتهایی را برای برقراری ارتباط با مخاطبان عام مییابند. بنابراین، ساختار تعریف شده در قالب وزارت خارجه باید بتواند فعالیتهای دیپلماسی عمومی را سازماندهی و هدایت کند. این ساختار باید برنامه جامعی برای تدوین و پیشبرد دیپلماسی عمومی داشته باشد که موارد حائز اهمیت ایجاد زمینه برای فعالیت بخش خصوصی و افراد در عرصههای بینالمللی، آموزش شهروندان در زمینه تعامل بینالمللی، تقویت توان رسانهای کشور و افزایش تبادلات دانشگاهی و تبادلات فرهنگی را دربرمیگیرد.
منبع:بهار
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.