- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
شیرزاد: تندروها رقیب اصلی اصلاحطلبان واصولگرايان
اصلا قرار نيست كه افراد مورد نظر جبهه اصلاحات به چهرهها و شخصيتهاي محدودي محدود شود. با وجود اينكه امكان عدم احراز صلاحیت وجود دارد، باز هم ميتوان وارد رقابتي جدي با اصولگرايان شد.
انتخابات مجلس دهم در شرايطي در انتظار روز برگزاري است كه كارنامه دولت يازدهم نشان میدهد اگر قرار بر منطقمداري و تصميمسازي بر اساس واقعيات باشد، ميتوان بر مشكلات فائق آمد تا كشور سير در مسير توسعه را بهطور جدي پيگيري كند و در نتيجه، آرامش به لايههاي مختلف جامعه تزريق شود. پس در چنين فضايي، اولويت انتخاباتي بايد کنار گذاشتن تندروها باشد تا شكوفايي بيشتري شاهد باشيم. احمد شيرزاد كه در مجلس ششم سابقه نمايندگي داشت، معتقد است اگر قرار باشد اصولگرايان فقط اصلاحطلبان را رقيب اصلي خود بدانند و جريان اصلاحات هم فكرش را معطوف به اصولگرايان كند، فضا براي توفيق نسبي تندروها فراهم ميشود. به همين دليل با توجه به اينكه اين دوره بايد دوره شكست تندروها باشد عقل و منطق حكم ميكند كه دو طيف تاثيرگذار سياسي بيشتر از هميشه مصلحتسنجي كنند تا عقلانیت و منطق بیشتری بر اجرای امور حکمفرما شود. پس اصولگرايان و اصلاحطلبان بايد رقابت را براي انتخابات بعدي بگذارند و در حال حاضر فقط به فكر ريشه كن كردن كارشكنان باشند. در انتخابات مجلس بايد شاهد رقابت اصلاحطلبان و اصولگرايان با تندورها باشيم تا آرامش بیشتری بر فضای سیاسی حکمفرما شود. گفتوگوي احمد شيرزاد با «آرمان» را در ادامه ميخوانيد:
اينطور گفته ميشود كه جريان اصلاحات پس از سه دوره حاشيهنشيني، انتخابات مجلس دهم را در فضايي كاملا متفاوت با مجالس سه گانه هفتم تا نهم پيش روي خود ميبيند.
دقيقا همين طور است. اين دوره، دورهاي است كه به لحاظ شرايط سياسي و اجتماعي و حتي فرهنگي حاكم بر جامعه انتظار ميرود كه اصلاحات بتواند نقشي جدي را در انتخابات مجلس داشته باشند. اين مساله باعث شده است تا اميد و اطمينان به تشکیل مجلسي پويا در افكار عمومي حاصل شود و دقيقا به همين دليل ميتوان منتظر بود كه در هفتم اسفندماه جاري، اتفاقي شبيه آنچه در 24 خرداد 92 افتاد، بيفتد.
البته تجربيات گذشته باعث ميشود شك و ترديدهايي در اين باره وجود داشته باشد.
مثلا؟
مثلا تلاش تندروها براي مخدودش كردن آرامش جامعه، البته با هدف دلسرد كردن مردم براي حضور در پاي صندوقهاي راي، چرا كه آنها فضاي سرد انتخاباتي را ضامن برنده شدن خود ميدانند.
به هر حال اين نوع دغدغههايي كه شما مطرح كرديد، در ادوار مختلف وجود داشته و به احتمال زياد مشكلاتي است كه ممکن است اتفاق مهمي چون انتخابات را تحت تاثير خود قرار دهد. احتمال اينكه اصلاحطلبان عوامل نامعمول و نامتعارفي را پيش روي اهداف انتخاباتي خود ببينند، اصلا نميتواند احتمالي بعيد قلمداد شود. در همين راستا بايد تاكيد كرد كه مساله مهم، چگونگي نگاه دستگاه نظارتي به ورود چهرههاي اصلاحطلب به انتخابات است. گاهي موجب گلايه جريان اصلاحات ميشوند. البته در انتخابات حضور همه سلایق زمینه مشارکت حداکثری را فراهم میآورد که قطعا نتیجه این انتخابات، انتخاب افراد با گرایشها و تخصصهای مختلف خواهد بود.
چقدر احتمالِ ايجاد فضاي گرم و پرشور مانند انتخابات رياستجمهوري 92 را ميدهيد؟
نهادهايي كه نوعي اطمينان به آينده و البته شعف را در بين مردم ميبينند و همچنين علم به اين قضيه دارند كه مردم عطش دارند تا اتفاقات 2 سال پيش را تداوم ببخشند، به نظر ميرسد در رفتارشان نوعي تسامح و تعادل را بيشتر كنند. پس اينكه نسبت به برخي مسائل نااميدي مطلق داشته باشيم، نميتواند با واقعيات فضاي سياسي و اجتماعي همخوان باشد. به همين دليل انتخابات مجلس دهم قطعا در فضايي رقابتي برگزار خواهد شد.
با تمام اين اوصاف، نميتوان احتمال عدم احراز صلاحیت برخي چهرههاي شاخص اصلاحات را ناديده گرفت.
اصلا قرار نيست كه افراد مورد نظر جبهه اصلاحات به چهرهها و شخصيتهاي محدودي محدود شود. با وجود اينكه امكان عدم احراز صلاحیت وجود دارد، باز هم ميتوان وارد رقابتي جدي با اصولگرايان شد.
ائتلاف با دولتيها. اين حالت براي جریان اصلاحات احتمالي محتمل است يا محال؟
شما در شرايطي چنين پرسشي را مطرح ميكنيد كه اصولا نميتوان گروهي را «دولتيها» ناميد.
منظور چهرههايي است كه اشتراک نظر با اعتداليون دارند. مثلا خانم فاطمه هاشمي يا آقای نوبخت.
همه اين افراد شناسنامه سياسي خاص خودشان را دارند. برای مثال آقاي نوبخت كه سخنگويي دولت را به عهده دارد، عضو فعال و شاخص حزب اعتدال و توسعه است. نكته اين است كه آنها در انتخابات نميتوانند با مهر دولتي وارد شوند و بر اساس، اساسنامه و بايدها و نبايدهاي حزبي به مساله انتخابات ورود ميكنند.
منظور من از پرسش اول اين بود كه امكان دارد اتفاق خرداد 92 در 94 هم تكرار شود، به هرحال همه ميدانند كه كنارهگيري عارف به درخواست رئيس دولت اصلاحات سهم انكارنشدني در برنده شدن آقاي روحاني داشت. آن هم در شرايطي كه محمدرضا عارف با وجهه اصلاحطلبي خودش را در معرض راي مردم قرار داده بود.
جرياني كه هماكنون در قوه مجريه فعاليت دارند، نتيجه همراهي اعتدالگرايان و اصلاحطلبان هستند كه باعث شده تا آقاي حجتي و خانم ابتكار به عنوان اصلاحطلب شناخته شده با امثال علي جنتي و رحمان فضلي كه اصولگرا هستند، با هم همکاری کنند.
جريان اصلاحطلبي يكبار حضوري چندپاره در انتخابات داشت كه نتيجهاش شد 8 سال دولتداري اصولگرايان. پرسش اين است كه آنها در شرايطي كه اوضاع را بهتر از قبل ميبينند، ميتوانند با ليستي واحد به انتخابات مجلس دهم ورود كنند؟
شرايط فضاي سياسي به گونهاي است كه احتمال همنشيني انتخاباتي در بين سليقههاي مختلف سياسي بالاست.
حتي اصلاحطلبان با اصولگرايان؟
بله! وضعيت به گونهاي است كه همه «تشكيل مجلس مقتدر» را «بايدي» ميدانند كه حتما بايد به وقوع بپيوندد. دقيقا به همين دليل دغدغههايي واحدي بين اصولگراها و اصلاحطلبها به وجود آمده است و به همین دلیل امكان دارد براي جلوگيري از ورود چند باره تندروها به بهارستان، تصميمشان اين باشد كه در برخي از حوزهها با كانديداي واحدی را به کارزار انتخابات بفرستند. البته اين امكان در شهرهاي كوچك بيشتر است و مساله تهران با شهرهاي ديگر فرق دارد. برای مثال علي مطهري قطعا از جانب اصلاحات نسبت به خيلي از چهرههاي اصولگرايي، ترجيح اصلي است. روي خوش نشان دادن به مطهري دقيقا مثل همان تصمیمی است كه جبهه اصلاحات با مصلحتسنجي حسن روحاني را نسبت به محمدرضا عارفي كه يكي از مهرههاي برجسته اصلاحطلبي است، اولويت اصلي دانست كه تبعات مثبت چنين رويكردي در دو سال گذشته براي همه روشن شده است.
به نظر ميرسد رقابت در انتخابات مجلس بين ميانهروهاي اصولگرايي و اصلاحات با تندروهاست.
دقيقا. به نكته خوبي اشاره كرديد. اگر قرار باشد اصولگرايان فقط اصلاحطلبان را رقيب اصلي خود بدانند و جريان اصلاحات هم فكرش را معطوف به اصولگرايان كند، فضا براي توفيق نسبي تندروها فراهم ميشود. به همين دليل با توجه به اينكه اين دوره بايد دوره شكست تندروها باشد عقل و منطق حكم ميكند كه دو طيف تاثيرگذار سياسي بيشتر از هميشه مصلحتسنجي كنند تا عقلانیت و منطق بیشتر بر اجرای امور حکمفرمایی کند. پس اصولگرايان و اصلاحطلبان بايد رقابت را براي انتخابات بعدي بگذارند و در حال حاضر فقط به فكر ريشه كن كردن كارشكنان باشند، كارشكناني كه در هر شرايطي فقط به اين فكر هستند كه منافع سياسي و گروهی خود را پيگيري كنند.
مشخصا ميتوان شاهد ائتلاف نسبي علي لاريجاني با اصلاحطلبان بود؟
آقاي لاريجاني ممكن است در مواردي با جريان اصلاحطلبي هم نظر باشد اما با وجود اينكه حساب وی را جدا از تندروها ميدانيم، باز هم نميتوان اميد به همنشيني او با چهرههاي منتسب به اصلاحطلبان داشت.
شما اشاره پررنگي به تندروها داريد. قانون نانوشتهاي اينطور حكم ميكند كه اين گروه در شرايطي موفق ميشوند كه انتخابات در فضايي سرد برگزار شود. دقيقا به همين دليل اين نگراني به وجود آمده كه اوضاع را به سمت چالش ببرند تا بلكه مردم رغبت چنداني براي حضور در پاي صندوقهاي راي نداشته باشند و در نتيجه، بتوانند به مجلس راه پيدا كنند.
نكته اين است كه تندروها هيچگاه راحت نمينشينند و به همين دليل اين نگراني وجود دارد كه هزينهساز شوند. تندورها خطر بسيار بزرگي هستند و در فضاي فعلي مسئوليت شماره يك ما شكست دادنشان است. آنها حتما در اين چند ماه باقي مانده تا انتخابات تلاش خواهند كرد طوري وانمود كنند كه حوزه عملکردشان خدشهناپذير است و ميتوانند به راحتي برنده انتخابات مجلس و هر انتخابات ديگري باشند. بنابراين بايد از رفتارهايي كه باعث دلسردي مردم ميشود، جلوگيري كنيم تا نتوانند اهداف خود را عملي كنند.
اصولگرايان چندپاره هستند و وحدت را روياي محال ميبينند. اين شرايط آنها چقدر براي اصلاحطلبها مهم است؟
اصولگرايان هم ميتوانند با يك ليست وارد انتخابات شوند و هم اين احتمال ميرود كه با دو يا حتي چند ليست. اگر جريان اصلاح طبي و اعتدالگرا بتوانند مانند سال 92 عمل كنند، اتفاقي كه در انتخابات يازدهمين دوره قوه مقننه رخ داد، در انتخابات مجلس دهم هم تكرار خواهد شد. درباره اصولگرايان اين را هم بايد گفت كه تندروها دنبال آناند كه همه سلايق ديگر جریان اصولگرايي را راغب به همراهي با خودشان كنند كه اين اتفاق، اتفاقِ خوبي نيست.
پيشبينيتان از انتخابات مجلس چیست؟
نميشود صراحتا گفت كه چه نتيجهاي حاصل خواهد شد. اما در برههاي هستيم كه مهمترين هدف بايد ريشه كن كردن تندروها باشد، حتي اگر قرار باشد اين هدف با همنشيني اصلاحطلبان و اصولگرايان محقق شود. تندروها براي هزينهسازي كمين كردهاند و ضروری است تا شرايط شكستشان را فراهم سازیم.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.