- جاسوسی سرلشگر مقربی برای شوروی چگونه لو رفت!؟ + سرنوشت او
- متن کامل آئین نامه اصلاحی همسان سازی حقوق بازنشستگان کشوری، لشکری، فرهنگیان و فولاد توسط دولت منتشر شد + زمان پرداخت مابهالتفاوت
- بالاخره، امشب احکام متناسب سازی شده حقوق بازنشستگان کشوری و فرهنگیان بازنشسته در سایت صندوق بازنشستگی (این لینک) قرار می گیرد
- پس از صدور ، احکام همسان سازی شده حقوق بازنشستگان کشوری و فرهنگیان بازنشسته در این لینک (سایت صندوق بازنشستگی) قرار می گیرد
- دعای توسل ؛ متن کامل و ترجمه / یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ...
- نوحه دشنه بر لب تشنه - حسین فخری ؛ خنجر بر تار حنجر / مداحی ماندگار (ویدئو)
کلید زدن پروژه خشونت انتخاباتی؟
حمله ی اخیر به «سیدعبدالواحد موسوی لاری» وزیر کشور دولت هشتم نشانگر دور تازه یی از فعالیت قانون شکنانه و نابهنجار تندروها علیه چهره ها و جریان های مختلف سیاسی است. به باور بسیاری، این رخداد در آستانه ی انتخابات مجلس دهم در حکم کلید خوردن پروژه ی خشونت انتخاباتی است.
موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات عصر روز پنج شنبه برای سخنرانی در جمع اصلاح طلبان ورامین به این شهر سفر کرد اما هنگام ورود به سالن همایش با تندروهایی روبه رو شد که با سر دادن شعارهایی تند و حمله به وی مانع از سخنرانی این چهره ی سیاسی شدند.
هر چند چنین رخدادهایی تازگی ندارد و بارها شاهد رفتارهای هنجارشکنانه ی تندروها در فضای فعالیت های سیاسی کشور بوده ایم اما این حرکت در مقطع کنونی یعنی چند ماه مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان نشانگر تلاشی است که به حاشیه راندن جریان های سیاسی رقیب و قرار دادن رقیبان زیر چرخ های سنگین جاده سازی اهداف انتخاباتی را دنبال می کند. در اینجا این پرسش مطرح است که چگونه افرادی با زیر پا گذاشتن قانون، سعی می کنند دیدگاه های خود را با ابزارهای خشونت آمیز به دیگران تحمیل کنند؟ در این زمینه توجه به چند نکته لازم است:
1- دست زدن به اقدام های غیرقانونی و بهره بردن از رفتارهای خشونت آمیز در میان افراد و گروه هایی تجویز و به کار گرفته می شود که خود را حق مطلق می دانند و جریان های رقیب را به مثابه موجودات جذامی طرد می کنند. خشونت ورزانِ قانون ستیز این طرد را در راستای پاک سازی اندیشه ها و دیدگاه هایی غیر از نگرش های خود توجیه می کنند و حتی از بیان آن ابایی ندارند.
رفتارهای خشونت طلبانه و نابهنجار گروهای تندرو بیشتر در کشورهای کمتر توسعه یافته رخ عیان می سازد که تحزب در آن ها شکل قوی پیدا نکرده است. هر چند در کشورهای توسعه یافته نیز گروه هایی با عنوان گروه فشار دیده می شود اما در این کشورها به طور معمول تحزب و ساختارهای مردمسالار گروه های فشار را به جریان هایی چون لابی گری سیاسی هدایت می کند و رویه ی خشن آن ها تحول می یابد. این در حالی است که در کشورهای کمتر توسعه یافته به طور معمول تحرک گروه های فشار به شکل خشونت بار است.
2- افراد و جریان های تندرو کمتر از اندیشه ورزی و گفت وگو بهره می برند، به رفتارهای کنشگرانه، مستقیم و خشن اولویت می دهند و همواره سعی می کنند برای متاثر ساختن دیگری دست به اعمال خشونت آمیز بزنند. نکته ی جالب این است که گروه های خشونت گرا به چیزی جز حذف مخالف راضی نمی شوند چرا که هیچ باوری به رقابت سیاسی و تحمل دیدگاه مخالف ندارند. نبود مدارا و رد دیگری نشان از نگرشی همراه با نوعی تصلب و گرفتاری در دایره ی تنگ افکار بسته دارد که ویژگی چنین جریان هایی به شمار می آید.
3- یکی از علت هایی که باعث چنین رخدادهایی در مراسم و مناسبت های سیاسی و اجتماعی مختلف می شود احساس مصونیت افراد و جریان های خشونت طلب است. از این رو برخورد قاطع قضایی و امنیتی با چنین افراد و جریان هایی امری بایسته در راستای جلوگیری از تکرار رخدادهایی از این دست است؛ اقدامی که نتیجه ی آن گسترش اعتماد عمومی و تامین منافع ملی خواهد بود.
بی شک چنین رخدادهایی که بر امنیت عمومی جامعه خدشه وارد می کند و جو ناامنی را در جامعه دامن می زند، در بلندمدت آسیب هایی بزرگتر به همراه خواهد آورد و مشارکت و اعتماد اجتماعی و سیاسی را دچار گسست می کند.
4- در خصوص چنین رخدادهایی مهمترین نکته یی که باید مورد توجه قرار گیرد نزدیکی دور تازه ی خشونت ها با انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان است. بی شک برای داشتن انتخاباتی پرشور نیازمند حضور طیف گسترده یی از اندیشه ها، دیدگاه ها و احزاب سیاسی در این رقابت سیاسی هستیم. این در حالی است که با نگرشی تکسویه و حذفی نسبت به رقبا و جریان های سیاسی نمی توان انتظار انتخاباتی فراگیر و گسترده را داشت.
مشارکت سیاسی در فضای گسترده و متکثر شکل می گیرد چرا که عرصه ی سیاسی بیشتر محل برخورد تفاوت ها و تمایزها است تا گرایش تشابه ها. با این حال، اختلاف نظر و رقابت سیاسی نباید منجر به زیرپا گذاشتن قواعد کنشگری سیاسی و نیز اخلاق در این عرصه شود.
آن چه در دورنمای حوادثی از این دست با توجه به انتخابات پیش رو به چشم می آید نشانه های به آب و آتش زدن برخی جریان ها با هدف اثر گذاری بر روند انتخابات است؛ جریان هایی که در فضای عادی و با توجه به واقعیت های اقبال مردمی به اندیشه ها و گروه های سیاسی از قرار گرفتن در پیشگاه رای ملت بیمناکند.
به نظر می رسد هدفی که جریان های تندرو از طریق اقدام های خشونت بار در آستانه ی انتخابات دنبال می کنند، کنار زدن حریف از رقابت های سیاسی و زیر فشار قرار دادن آن ها است تا شرایطی ناعادلانه و غیرواقعی را در رقابت سیاسی پیش رو پدید آورند.
به بیانی دیگر رفتارهای خشونت آمیز در آستانه ی انتخابات، راهی برای گریز جریان هایی است که شکست خود را پیشاپیش احساس و از همین رو سعی می کنند با فرار به جلو و فرافکنی در فضای سیاسی خود را احیا کنند. این در حالی است که پیروزی در انتخابات از طریق درک قواعد سیاسی و خواست مردم، شناخت واقعیت های کشور و حرکت در مسیر منافع عمومی و ملی، اتکا به تدبیر و تزریق امید بر پیکر جامعه حاصل می شود نه با خشونت و طرد دیگری.
هر چند چنین رخدادهایی تازگی ندارد و بارها شاهد رفتارهای هنجارشکنانه ی تندروها در فضای فعالیت های سیاسی کشور بوده ایم اما این حرکت در مقطع کنونی یعنی چند ماه مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان نشانگر تلاشی است که به حاشیه راندن جریان های سیاسی رقیب و قرار دادن رقیبان زیر چرخ های سنگین جاده سازی اهداف انتخاباتی را دنبال می کند. در اینجا این پرسش مطرح است که چگونه افرادی با زیر پا گذاشتن قانون، سعی می کنند دیدگاه های خود را با ابزارهای خشونت آمیز به دیگران تحمیل کنند؟ در این زمینه توجه به چند نکته لازم است:
1- دست زدن به اقدام های غیرقانونی و بهره بردن از رفتارهای خشونت آمیز در میان افراد و گروه هایی تجویز و به کار گرفته می شود که خود را حق مطلق می دانند و جریان های رقیب را به مثابه موجودات جذامی طرد می کنند. خشونت ورزانِ قانون ستیز این طرد را در راستای پاک سازی اندیشه ها و دیدگاه هایی غیر از نگرش های خود توجیه می کنند و حتی از بیان آن ابایی ندارند.
رفتارهای خشونت طلبانه و نابهنجار گروهای تندرو بیشتر در کشورهای کمتر توسعه یافته رخ عیان می سازد که تحزب در آن ها شکل قوی پیدا نکرده است. هر چند در کشورهای توسعه یافته نیز گروه هایی با عنوان گروه فشار دیده می شود اما در این کشورها به طور معمول تحزب و ساختارهای مردمسالار گروه های فشار را به جریان هایی چون لابی گری سیاسی هدایت می کند و رویه ی خشن آن ها تحول می یابد. این در حالی است که در کشورهای کمتر توسعه یافته به طور معمول تحرک گروه های فشار به شکل خشونت بار است.
2- افراد و جریان های تندرو کمتر از اندیشه ورزی و گفت وگو بهره می برند، به رفتارهای کنشگرانه، مستقیم و خشن اولویت می دهند و همواره سعی می کنند برای متاثر ساختن دیگری دست به اعمال خشونت آمیز بزنند. نکته ی جالب این است که گروه های خشونت گرا به چیزی جز حذف مخالف راضی نمی شوند چرا که هیچ باوری به رقابت سیاسی و تحمل دیدگاه مخالف ندارند. نبود مدارا و رد دیگری نشان از نگرشی همراه با نوعی تصلب و گرفتاری در دایره ی تنگ افکار بسته دارد که ویژگی چنین جریان هایی به شمار می آید.
3- یکی از علت هایی که باعث چنین رخدادهایی در مراسم و مناسبت های سیاسی و اجتماعی مختلف می شود احساس مصونیت افراد و جریان های خشونت طلب است. از این رو برخورد قاطع قضایی و امنیتی با چنین افراد و جریان هایی امری بایسته در راستای جلوگیری از تکرار رخدادهایی از این دست است؛ اقدامی که نتیجه ی آن گسترش اعتماد عمومی و تامین منافع ملی خواهد بود.
بی شک چنین رخدادهایی که بر امنیت عمومی جامعه خدشه وارد می کند و جو ناامنی را در جامعه دامن می زند، در بلندمدت آسیب هایی بزرگتر به همراه خواهد آورد و مشارکت و اعتماد اجتماعی و سیاسی را دچار گسست می کند.
4- در خصوص چنین رخدادهایی مهمترین نکته یی که باید مورد توجه قرار گیرد نزدیکی دور تازه ی خشونت ها با انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان است. بی شک برای داشتن انتخاباتی پرشور نیازمند حضور طیف گسترده یی از اندیشه ها، دیدگاه ها و احزاب سیاسی در این رقابت سیاسی هستیم. این در حالی است که با نگرشی تکسویه و حذفی نسبت به رقبا و جریان های سیاسی نمی توان انتظار انتخاباتی فراگیر و گسترده را داشت.
مشارکت سیاسی در فضای گسترده و متکثر شکل می گیرد چرا که عرصه ی سیاسی بیشتر محل برخورد تفاوت ها و تمایزها است تا گرایش تشابه ها. با این حال، اختلاف نظر و رقابت سیاسی نباید منجر به زیرپا گذاشتن قواعد کنشگری سیاسی و نیز اخلاق در این عرصه شود.
آن چه در دورنمای حوادثی از این دست با توجه به انتخابات پیش رو به چشم می آید نشانه های به آب و آتش زدن برخی جریان ها با هدف اثر گذاری بر روند انتخابات است؛ جریان هایی که در فضای عادی و با توجه به واقعیت های اقبال مردمی به اندیشه ها و گروه های سیاسی از قرار گرفتن در پیشگاه رای ملت بیمناکند.
به نظر می رسد هدفی که جریان های تندرو از طریق اقدام های خشونت بار در آستانه ی انتخابات دنبال می کنند، کنار زدن حریف از رقابت های سیاسی و زیر فشار قرار دادن آن ها است تا شرایطی ناعادلانه و غیرواقعی را در رقابت سیاسی پیش رو پدید آورند.
به بیانی دیگر رفتارهای خشونت آمیز در آستانه ی انتخابات، راهی برای گریز جریان هایی است که شکست خود را پیشاپیش احساس و از همین رو سعی می کنند با فرار به جلو و فرافکنی در فضای سیاسی خود را احیا کنند. این در حالی است که پیروزی در انتخابات از طریق درک قواعد سیاسی و خواست مردم، شناخت واقعیت های کشور و حرکت در مسیر منافع عمومی و ملی، اتکا به تدبیر و تزریق امید بر پیکر جامعه حاصل می شود نه با خشونت و طرد دیگری.
ايرنا
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.