- قالیباف: انتصاب ظریف تخلف و غیرقانونی است!
- انتصاب استاندار جدید کرمانشاه: منوچهر حبیبی کیست؟
- دیدار پزشکیان با فیلسوف مشهور (+عکس)
- پایان ممنوع الکاری و محرومیت چند چهره سینمایی (عکس)
- لحظه انفجار ناشی از حمله اسرائیل در محل بازی وحید شمسایی و خداداد عزیزی در لبنان (ویدئو)
- اولین حضور «مسعود پزشکیان» در یک سالن کنسرت (تصاویر)
- میرسلیم: چرا دستگاه های امنیتی به پسرم کمک نکردند، او روحیه حساسی دارد! / او هیچ ارتباطی با منافقین نداشت
- چه کسی مانع قالیباف است؟
- ظریف: ترک میز مذاکره ضد منافع ملی است / اعلام رفتار و سیاست ایران در دوره ترامپ
نامه ای به مسوولان عالی: مدیرانی از جنس «مهرورزان» و جوانانی با «دل خون»
چرا باید خون دل را جوانان حامی دولت بخورند و در انتخابات ها از کتک خوردن گرفته تا نصب بنر و فراخوان ها و کمپین های بزرگ تبلیغاتی گرفته تا برگزاری مراسم ها و همایش به دست انان انجام شود و در پایان جز یک ابلاغ مشاوره ساده که نانی ندارد و دیگر نامی هم ندارد چیزی عاید جمع اندکی از انان نشود؟
نواندیش- سام سکوتی بداغ: رونوشت به تمامی انانی که دل در گروه رشد کشور دارند و تحت عنوان نیروهای حامی دولت تعریف می شوند.
پس از پشت سر گذاشتن خرداد نود و دو که یکی دیگر از حادثه های قشنگ خردادی توسط مردم رقم خورد چشم همه به کابینه تدبیر و امید بود که که لیست وزرا اگر چه خیلی خنده بر لبان فعالان سیاسی ننشاند اما ناراحت کننده هم نبود و با معرفی سریع ان به مجلس توپ در زمین نمایندگان منتخب مردم در بهارستان بود که نشان دهند خیلی حاضر نیستند با دولت مماشات کنند و در همان اغاز کار وزرای پیشنهادی اموزش و پرورش، علوم، و ورزش موفق نشدند از سر مجلس عبور کنند پس از ان هم سه وزیر به پای استیضاح کشیده شدند که وزیر علوم دولت از کابینه جدا شد.
پس از موضوع وزرا و کابینه دولت مدیران ارشد استانی و مدیران کل دیگر چالش دیگر دولت بود که هم سعی می کرد نمایندگان را خیلی ناراحت نکرده باشد( برخلاف دولت پیشین که رسما از مدیران درخواست کرده بود به نظر نمایندگان عمل نکنند) و هم نیروهای مردمی را دلسرد نکند.
موضوعی که مرا به انشای این سطور واداشت نگرانی امروز نیروهای حامی دولت از برخی حرف و حدیثها در مورد عزل و نصب ها در سطح استان های شمالی است که زنگ های بیشماری را یه صدا در اورده است، هم زنگ های خطر برای دولت که اگر چنان انتصاب هایی صحت داشته باشد و هم اصراری که بعضا در مورد حفظ برخی نیروهای نزدیک به دولت گذشته در مدیریت های کلان وجود دارد.
چرا باید نیروهایی که هشت سال در چرخه مدیریتی به بازی گرفته نشدند و به دلیل انتساب به یک خط فکری مورد بی مهری قرار گرفتند امروز هم به دلایل غیر قابل درک بیرون گود باشند و انان که در ان زمان مسوول تبعید همین دسته از مدیران بودند بازهم بر سر قدرت بمانند، چرا باید مدیر کلی که حوزه فعالیت خودش را رها کرده است و به عنوان یک لیدر انتخاباتی در شهرستان ها مشغول جمع اوری اراست استانی را جولانگاه خود بدانند و کسی را یارای برخورد نباشد؟
چرا باید خون دل را جوانان حامی دولت بخورند و در انتخابات ها از کتک خوردن گرفته تا نصب بنر و فراخوان ها و کمپین های بزرگ تبلیغاتی گرفته تا برگزاری مراسم ها و همایش به دست انان انجام شود و در پایان جز یک ابلاغ مشاوره ساده که نانی ندارد و دیگر نامی هم ندارد چیزی عاید جمع اندکی از انان نشود؟
در دولت تدبیر و امید و اعتدال چرا باید نیروهای حامی دولت نگران داشتن فرمانداری از جنس مهرورزان باشند و یا انانی فرمان در دست داشته باشند که منع رطب می کنند و چنان در روزهای پایانی رطب چیدن زیاده روی در خوردن بکند که
طعم شکرش تا پاستور هم برسد؟
هرکه پا کج می نهد خون دلش ما می خوریم
شیشه ناموس عالم در بغل داریم ما
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۳
دیگرا ن کاشتند وماخوردیم ؛ما بکاریم تا دیگران بخورند.
ما کاشتیم ودیگران خوردند دیگران می کارند و ما می خوریم
ما کاشتیم ودیگران خوردند دیگران می کارند و ما می خوریم
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.