- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
جایگاه سیاست خارجی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده
رونالد ریگان را میتوان یکی از پرتوجه ترین روسای جمهور آمریکا به سیاست خارجی دانست.ریگان با نامیدن شوروی بعنوان امپراتوری شیطانی به مبارزه با این کشور بار ایدئولوژیک وسیع داد.و این تلاش ریگان و همکاران قدرتمندش سرانجام فروپاشی شوروی را در سال 1991 تحقق بخشید.
نواندیش- اکبر مختاری: بررسی تاریخ انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و مرور مناظره های انتخاباتی، مقوله سیاست خارجی را در رسیدن به موفقیت نهایی به عنوان رییس جمهور مهم جلوه می نماید.این موضوع خود سبب ساز سوالات مهمی برای علاقه مندان به سیاست، بخصوص برای افرادی شده است که نسبت به رویکردهای ایالات متحده در سیاست خارجی حساسیت دارند.سوال مهم اینست که آیا اتخاذ رویکرد متفاوت در سیاست خارجی میتواند سبب پیروزی کاندیداهای ریاست جمهوری شود؟ و اینکه آیا سیاست خارجی همیشه در انتخابات ریاست جمهوری تعیین کننده بوده است یا اینکه از دوره ای خاص تاثیر پررنگ تری پیدا کرده است؟
جواب به سوالات فوق بدون توجه به روندهای سیاسی این کشور طی دو قرن گذشته امکان پذیر نیست.ایالات متحده به عنوان سرزمینی با موقعیت جغرافیایی خاص و با فاصله بسیار از دیگر کشورهای قدرتمند همیشه از احساس امنیت نسبت به خطر تجاوز کشورهای خارجی برخوردار بوده است.ویژگی های ژئوپلیتیک و تفکر ساخت درون کشور با کار زیاد و مصرف کم تا اواخر قرن نوزدهم این کشوررا در انزوا در حوزه سیاست خارجی نگاه داشت.دکترین مونروئه مبنی بر انزواگرایی را در این چارچوب میتوان ارزیابی کرد.در پایان قرن نوزدهم با افزایش قدرت اقتصادی آمریکا تفکر گسترش نفوذ به بیرون مرزها قوت گرفت.شکست اسپانیا در زمان تئودور روزولت و کوشش در جهت ایحاد صلح میان روسیه و ژاپن در 1905 را میتوان بخشی از علاقه مندی حاکمان کاخ سفید به اشاعه قدرت آمریکا به فراتر از مرزهای این کشور تلقی کرد.
ریاست جموری وودرو ویلسون و ورود به جنگ جهانی اول را میتوان خیز اصلی برخی از دولتمردان این کشور برای عبور از دکترین انزواگرایی دانست.لیکن با رای کنگره مبنی بر عدم عضویت آمریکا در جامعه ملل باردیگر انزواگرایی جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی این کشور پیدا کرد. حمله جنگنده های ژاپنی به نیروی دریایی ایالات متحده در بندر پرل هاربر در سال 1941 و تلفات وسیع این کشور که برخی تخمین ها آن را بالاتر از دوهزار کشته و زخمی دانستند آمریکا را کاملا از انزواگرایی خارج ساخت.
موفقیت در جنگ جهانی دوم آمریکا را بعنوان یکی از دوابرقدرت موجود در نظام بین الملل تثبیت کرد.از 1945 تاکنون سیاست خارجی آمریکا پراهمیت بوده است چرا که این کشور منافع ملی خویش را ورای مرزهای خود تعریف کرده است.ساختار دوقطبی و جنگ سرد با بدست آوردن سلاح اتمی توسط دولت شوروی سابق در سال 1949 استراتژی بازدارندگی هسته ای را اجتناب ناپذیر ساخت.پس از جنگ جهانی دوم دیگر آمریکا بعنوان رهبر بلوک غرب نمیتوانست به آنسوی مرزهای خویش بی تفاوت باشد.به تبع آن هر رییس جمهوری در دوران جنگ سرد بر سر کار آمد بنوعی توجه ویژه به مقوله سیاست خارجی داشته است.
اگر ترومن کوشید با طرح مارشال خویش برخی کشورهای آسیب دیده اروپا را از گزند رفتن به دامان شوروی، از طریق کمک اقتصادی حفظ کند و با تاکید بر چنین شعارهایی رقیب سیاسی انزوا طلب خویش را شکست داد.ریچارد نیکسون جمهوریحواه نیز با تاکید بر اهمیت جنگ ویتنام و وعده بپایان رساندن آن هوبرت همفری دموکرات را شکست داد.هر چند موفقیت جیمی کارتر بیشتر برپایه توجه بیشتر به سیاست داخلی بود تا خارجی لیکن قطعا شکستش از رونالد ریگان جمهوریخواه را باید بعلت عدم موفقیتش در حوزه سیاست خارجی دانست.جایی که عدم توانایی در آزادی گروگان ها در سفارت این کشور در ایران وی را مورد حمله رقیبان در حزب جمهوریخواه قرار داد و عدم موفقیت کارتر در آزادی گروگانها از او رییس جمهوری یک دوره ای ساخت.
رونالد ریگان را میتوان یکی از پرتوجه ترین روسای جمهور آمریکا به سیاست خارجی دانست.ریگان با نامیدن شوروی بعنوان امپراتوری شیطانی به مبارزه با این کشور بار ایدئولوژیک وسیع داد.و این تلاش ریگان و همکاران قدرتمندش سرانجام فروپاشی شوروی را در سال 1991 تحقق بخشید.از سال 1992تا 2000 نوعی بحران معنا در سیاست خارجی ایالات متحده مشاهده میشود.بطوریکه بیل کلینتون با شعار احمق اقتصاد مهم است توانست بوش پدر را شکست دهد و به بازسازی اقتصاد آمریکا پس از جنگ سرد پرداخت و توانمندی اقتصادی آمریکا را به بالاترین حد ارتقا داد.
با وقوع حادثه یازده سپتامبر و امنیتی شدن آمریکا و نظام بین الملل اساسا سیاست خارجی و مسایل امنیت ملی وجه غالب رقبای انتخاباتی گشت.بطوریکه افزایش نگرانی امنیتی و ترس از تروریسم و حملات تروریستی در میان آمریکاییان ازجورج دبلیو بوش با وجود ضعف در برخی از امور از جمله اقتصادی برنده ای نسبتا قاطع درانتخابات دور دوم در برابر جان کری ساخت.
هر چند باراک اوباما با نقد سیاست خارجی سلف خویش سعی کرد رویکردی متفاوت در پیش گیرد و فاصله از هرگونه درگیری فراگیردر خاورمیانه توسط دولت اوباما را میتوان در این راستا ارزیابی کرد لیکن با وجود خطراتی چون گروه تروریستی داعش و افزایش تحرکات تروریستی این گروه تا اروپای غربی از یکسو و وجود خلا قدرت در منطقه خاورمیانه و برتری غالب آمریکا از نظر نظامی و تعریف موسع از منافع ملی توسط دولتمردان این کشور همچنان سیاست خارجی بعنوان عنصری تعیین کننده برای کاندیداهای دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری باقی خواهد ماند.
*مدرس مدعو دانشگاه و کارشناس ارشد روابط بین الملل
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مطلب شفاف و آگاه کننده ای بود.نوشتن قابل فهم و همه گیر شما عالیست.
عالی بود
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.