- آزار دهنده ۲۰۰ زن و دختر فردا در همدان اعدام می شود: محمد علی سلامت کیست!؟
- قتل یکی از مدیران ارشد شهرداری به دست همسرش!
- جزئیات قتل فجیع منصوره قدیری جاوید خبرنگار ایرنا
- توضیحات آموزش و پرورش درباره خودکشی دختر دانشآموز
- آخرین وضعیت مسافران هتل رامتین پس از آتش سوزی: ۲۹ مصدوم راهی بیمارستان شدند
- آتش سوزی در هتل رامتین تهران و وضعیت مسافران + عکس
- ماجرای فرود اضطراری هواپیما در فرودگاه تبریز چیست؟
- آزارجنسی دختر ۱۵ساله توسط کارگردان قلابی
- حکم قصاص آروین قهرمانی اجرا شد
- جزییات دستگیری افغانی مسلح در یافت آباد
ماجراي توبه قهرمان بوكس به خاطر عشق "دختر رزمي كار"
راز سرقت هاي دزد حرفه اي که به خاطر دختر مورد علاقه اش عهد بسته بود خلاف نکند با دستگيري 2 جيب بر فاش شد.
راز سرقت هاي دزد حرفه اي که به خاطر دختر مورد علاقه اش عهد بسته بود خلاف نکند با دستگيري 2 جيب بر فاش شد. به گزارش «ايران»، همه چيز بعد از آزادي از زندان در يک درگيري اتفاقي با يک دختر رزمي کار در منطقه شوش شروع شد. مرد جوان در اين ماجرا دلباخته دختر شد و تصميم گرفت جريان زندگي اش را تغيير دهد.اوايل فروردين سال 94 سيروس 41 ساله با گذراندن دوران محکوميتش به اتهام سرقت از زندان آزاد شد، در حالي که همه زندگي اش را از دست داده و به قول خودش منفي صفر شده بود.
سيروس جوان قوي هيکل و ورزشکاري بود که به گفته خودش در دوران سربازي 2 بار قهرمان بوکس ارتش شده و قهرماني کشور و آسيا را نيز در کارنامه ورزشي اش داشت ولي به خاطر هيجان و طمع به دست آوردن پول زياد دست به دزدي زد تا اينکه همسر اولش او را لو داد.
دزد جوان با اين شعار که فقط بايد به آدم هاي ثروتمند دستبرد زد، دزدي هاي کمي را انجام داده اما پول زيادي به جيب زده و صاحب خانه، ويلايي در شمال و خودرويي لوکس شده بود و همه زندگي اش را براي فرار از دست پليس به نام همسر اولش کرده بود تا اينکه سال 92 همسرش همه دارايي اش را تصاحب کرد.زن سيروس که به خاطر اختلاف با همسرش و خانواده او احساس خطر مي کرد تصميم گرفت قبل از اينکه شوهرش براي طلاق به دادگاه برود او را به عنوان سارق حرفه اي لو دهد. پليس نيز با ورود به خانه سيروس و کشف اموال دزدي و دستگاه گنج ياب وي را راهي زندان کرد. بدين ترتيب همسرش نيز همه سرمايه اش را به چنگ آورد.سيروس پس از حدود دو سال وقتي از زندان آزاد شد هيچ پولي نداشت به قدري هم زمين خورده بود که به خودکشي فکر مي کرد ولي در تاريک ترين لحظات زندگي اش يعني 5 روز پس از آزادي روزنه اميدي در زندگي اش باز شد.وي براي ديدن يکي از بستگانش به خيابان شوش رفته بود که ناگهان با دختر جواني روبه رو شد. دختر رزمي کار با گاردي که گرفته بود رو به سيروس کرده و در حالي که او را با نام ديگري صدا کرد و گفت: « خوب پول هايمان را بالاکشيدي و....»سيروس که با ديدن اين صحنه شوکه شده بود ابتدا براي در امان ماندن از ضربات احتمالي دختر رزمي کار در برابر او گارد گرفت اما سپس با لحني آرام به دختر جوان گفت: خانم به خدا اشتباه گرفته اي. اين بار منصوره پس از دقت بيشتر متوجه اشتباهش شد و از سيروس عذرخواهي کرد و به مسيرش ادامه داد.اما همين چند لحظه کافي بود تا سيروس به گفته خودش يک دل که نه صد دل عاشق او شود و به بهانه پيگيري ماجراي کلاهبرداري از دختر جوان توانست ارتباطش را با او نزديک کند. بدين ترتيب مشخص شد مرد جواني حدود 20 ميليون تومان از دختر جوان کلاهبرداري کرده و متواري شده است.
آشنايي منصوره و سيروس ادامه داشت تا اينکه جوان بوکسور تصميم به ازدواج با او گرفت و با گذشت زمان و به آرامي سرنوشت تلخ زندگي اش را براي دختر جوان بيان کرد. اين در حالي بود که دختر نيز به سيروس که تحصيلکرده، سابقه دار و چرب زبان بود علاقه مند شد.سيروس از همان موقع به خاطر علاقه شديد به منصوره توبه کرد و تصميم گرفت زندگي آرام و سالمي بسازد. بنابراين در نخستين گام زندگي به دامداري تعطيل شده پدرش رفت و با خريد چند راس گاو و گوسفند شروع به کار کرد اما خيلي زود دام هايش به خاطر بيماري تلف شدند. بنابراين او پس از ورشکستگي مسير جديدي براي پولدار شدن انتخاب کرد.
مرد جوان براي شروع کار به پول نياز داشت. پس اين بار به سراغ دوستانش که موادمخدر مي فروختند رفت و خرده فروش شد.سيروس با اين ادعا که چون موادمخدر صنعتي زندگي افراد را تباه مي کند فقط در خريد و فروش ترياک فعاليت مي کرد به دليل اينکه مشتريانش افراد سن بالاو پولدار بودند پول خوبي از اين کار به دست مي آورد اما از آنجا که راه کج هيچ وقت به مقصد نمي رسد خيلي زود رازهايش فاش و دستگير شد.
دستگيري عجيب
10 خرداد امسال ماموران پايگاه سوم پليس آگاهي تهران به دستور بازپرس علي وسيله ايرد موسي از شعبه پنجم دادسراي امور جنايي تهران براي دستگيري 2 جوان جيب بر به خانه اي در جنوب پايتخت رفته بودند که ميزبان و جوان قوي هيکلي را نيز در مخفيگاه آنها دستگير کردند.نفر سوم کسي نبود جز سيروس که ادعاي بي گناهي مي کرد اما وقتي نزد بازپرس پرونده ايستاد با بيان سرنوشت زندگي اش گفت: اين 2 مرد از من مواد مي خواستند و زماني که به مخفيگاهشان رفتم ماموران پليس وارد عمل شدند و تنها کاري که توانستم انجام بدهم اين بود که مواد را داخل جوي آب بيندازم. نامزد سيروس که براي ديدن او به دادسرا آمده بود در حالي که اشک مي ريخت به بازپرس گفت سيروس مرد مهربان و دل پاکي است با اينکه خانواده ام با شنيدن دستگيري اش شوکه شده اند اما مي خواهم با او زندگي کنم و با هم زندگي خوبي داشته باشيم.بنابر اين گزارش، بازپرس پروند نيز دستور داد سيروس براي تحقيقات بيشتر در اختيار ماموران پايگاه سوم پليس آگاهي تهران قرار گيرد و به اين ترتيب سيروس وارد مرحله ديگري از زندگي پرماجرايش شد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.