- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
روايت «زيباكلام» از كساني كه «روحاني» را تحت فشار گذاشته اند
تخريب ها عليه دولت، به صورت روزانه در حال فزوني است. تقريباً هر تصميم، به موج جديدي براي هجمه به دولت منتهي مي شود. ريشه اين وضعيت اعتمادسوز چيست و فرجام اين تخريب ها براي انسجام ملي و اقتصاد ايران چه خواهد بود؟
اين سوالي است که از صادق زيباکلام، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل سياسي پرسيده ايم. او معتقد است اين حجم از تخريب، پيامد شکست سنگين تندروها در انتخابات است. به باور او، هدف نهايي اين اقدامات نيز، انتخابات آتي و کاهش آراي روحاني نسبت به سال 92 است تا نقد و تخريب دولت دوم اعتدال، سهل تر باشد. به باور زيباکلام، تندروها براي رسيدن به اين هدف باکي ندارند که اقتصاد ايران و انسجام ملي را بيش از پيش تضعيف کنند. اين گفت وگو را مي خوانيد.
با توجه به تخريب هاي گسترده اي که عليه دولت صورت مي گيرد، به عنوان يک تحليلگر مسائل سياسي، فکر مي کنيد يک اتاق فکر، براي اجراي هماهنگ تخريب ها وجود دارد؟
ممکن است که اتاق فکري باشد، اما مساله اصولگرايان عموماً و تندروها خصوصاً، چيز ديگري است. اصولگرايان بعد از شکست سنگين در انتخابات مجلس بويژه در تهران، مي توانستند دو رويکرد را در پيش بگيرند؛ آنان مي توانستند اين سوال را با خود مطرح کنند که چرا مردم بويژه در شهرهاي بزرگ، از آنان رويگردان شدند و محبوبيت خود را از دست دادند. طرح اين سوال مي توانست به آسيب شناسي اصولگرايان و بازيابي آنان منجر شود. اما آنان رويکرد دوم را برگزيدند. رويکرد ديگر، بعد از شکست در انتخابات مجلس اين بود که با تمام وجود دولت روحاني را تخريب کنند که اتفاقاً تندروها و نه همه اصولگرايان، همين کار را کردند.
آنان دريافتند که هيچ شانسي براي کسب آراي مردم و پيروزي دوباره در انتخابات رياست جمهوري پيش رو ندارند. به همين دليل به طور منظم، جدي و سنگين دولت روحاني را تخريب مي کنند. آنان در اين تخريب، چند نقطه را نشانه گرفته اند که يکي از آنها برجام است. بسيار تلاش مي کنند تا برجام ناموفق از کار دربيايد و آخرين مجموعه از اين تلاش ها را در داستان FATF ديديم که برخي تلاش مي کنند نگذارند اين روند اجرا شود، درحالي که مي دانيم ايران نمي تواند تعهدات بين المللي خود را زير پا بگذارد. مگر مي توان به تعهدات بين المللي عمل نکرد، اما انتظار داشت که بانک ها و شرکت هاي بزرگ خارجي با اقتصاد ايران تعامل کنند؟ نتيجه خودداري از انجام تعهدات بين المللي اين خواهد بود که اقتصاد جهان با اقتصاد ايران کار نخواهد کرد. در اين صورت، مخالفان دولت، حرف تازه اي خواهند زد و خواهند گفت چرا اقتصاد تکان نمي خورد و چرا 6 ميليون جوان ايراني، همچنان بيکار هستند؟ به عبارت ديگر، از يک سو اجازه نمي دهند دولت روحاني در اقتصاد حرکتي ايجاد کند، سرمايه گذاري شده و شرکت هاي بزرگ به ايران بيايند، از سوي ديگر مرتباً مي پرسند چرا اقتصاد در رکود است؟ اينها شيوه هاي تخريبي تندروها نسبت به آقاي روحاني و دولت اوست.
گفتيد که با وجود اين تخريب ها، تندروها هيچ شانسي براي پيروزي ندارند. پس هدف آنان چيست؟
آنان تلاش مي کنند تا جايي که ممکن است، راي روحاني در انتخابات 96 کاهش يابد تا بگويند که اگر شما در سال 92، 18 ميليون راي آورديد، اکنون راي کمتري کسب کرده ايد و اين، يعني بسياري از حاميان شما برگشته اند. آنان به اين ترتيب دولت دوم آقاي روحاني را از همان ابتدا، ضعيف و ناکارآمد مي خواهند.
ضعف دولت دوم روحاني، چه نفعي براي مخالفان خواهد داشت؟
طبيعي است که در اين شرايط فرضي، آنان راحت تر مي توانند دولت را بکوبند، راحت تر مي توانند با آن رويارويي کرده و دولت را تخريب کنند. زيرا مي دانند که هرچه موفقيت روحاني و دولتش در انتخابات آتي بيشتر و راي او بالاتر باشد، تخريب او سخت تر خواهد بود.
به اين هدف دست خواهند يافت؟
موفق نخواهند شد. بي توجهي ها و ضعف هايي ازاين سو مطرح است اما گمان نمي کنم که تندروها بتوانند موفقيتي به دست بياورند. زيرا خوشبختانه سواد و آگاهي مردم افزايش يافته و مردم به اين سادگي ها تحت تاثير شانتاژها و تبليغات منفي تندروها قرار نمي گيرند.
تقريباً هر اقدام دولت از برجام تا FATF، از سوي تندروها به خيانت تعبير مي شود. اين خيانت پنداري همه جانبه، چه پيامدي براي اعتماد و انسجام ملي خواهد داشت؟
متاسفانه، متاسفانه و باز هم متاسفانه، تنها چيزي که براي تندروها مهم نيست، آينده کشور و سرنوشت جوانان است. اگر به قدر ذره اي، آينده کشور براي تندروها و تخريبگران اهميت مي داشت، نبايد به خود اجازه مي دانند اين طور برجام را بکوبند يا با FATF اين گونه برخورد کنند. وقتي تندروها با اين حجم و شدت دولت را تخريب مي کنند، در واقع آينده کشور را به چالش مي کشند.
وقتي در سياست داخلي ما، برجام تا اين اندازه زير سوال مي رود، اين امر چه پيامي براي سرمايه گذاران خارجي خواهد داشت که مايل به حضور در ايران هستند؟
وقتي تندروها اين پيام را به غربي ها مي دهند که فکر نکنيد روحاني کاره اي است يا دولتش اقتداري دارد، يا با اقدامات خود به غربي ها مي گويند فکر نکنيد ما اجازه مي دهيم که شما براحتي در ايران سرمايه گذاري کنيد، در واقع با اين کار خود، امنيت را تخريب کرده و به شرکت هاي بزرگ غربي مي گويند که در ايران امنيت اقتصادي و سرمايه گذاري وجود ندارد. مي بينيد اکنون در ايران، يک شخصيت منطقه اي براحتي مي تواند سخنراني کند که فلان شرکت غربي حق ندارد به استان يا شهر ما بيايد و سرمايه گذاري کند. اين رفتارها بشدت از اعتبار بين المللي دولت و نظام جمهوري اسلامي، مي کاهد.
برخي معتقدند گستره مخالفت ها با دولت روحاني، نشان مي دهد که در 8 سال پيش از آن، اتفاقاتي در کشور رخ داد و برخي تمايل ندارند آن فضا شکسته شود؟
مساله فساد هم بسيار مهم است. زيرا بسياري از ناحيه فسادها، به چيزهايي دست يافتند و اتفاقاً يکي از دلايل ايستادگي در مقابل روحاني، همين مساله است. به عبارت ديگر، برخي به دليل بسته شدن راه فساد، با روحاني و دولتش مخالفت مي کنند. لذا مي توان گفت همه مخالفت ها با دولت روحاني، سياسي و ناشي از نگراني براي شکست در انتخابات آتي نيست، بلکه برخي از آنها، تلاش براي انتقام گيري از دولت است، دولتي که راه سوء استفاده هاي اين عده را بسته است.
برخي سياسيون معتقدند کار دولت روحاني، سخت تر از دولت اصلاحات است، زيرا دولت اصلاحات، تنها با فشارهاي سياسي مواجه بود، اما دولت يازدهم علاوه بر آن، با فشارهاي اقتصادي هم رو به رو است.
همين طور است. روحاني هم از ناحيه کساني که از نظر اقتصادي جلوي سوء استفاده هايشان بسته شده، تحت فشار است و هم با مخالفاني رو به رو است که دليل مخالفت شان، صرفاً سياسي است.
يکي از اهداف سياسي مخالفان دولت، انجام عمليات ايذايي است تا شايد بتوانند روحاني را از نظر رواني کلافه کنند و به زعم خود، روحاني به جايي برسد که بگويد نخواستم دوباره رئيس جمهوري شوم و عطاي رئيس جمهوري را به لقايش بخشيدم. اين يکي ديگر از اهداف تندروهاست تا شايد به اين ترتيب بتوانند آقاي روحاني را از نامزدي در انتخابات آتي يا ايستادگي در برابر آنان در انتخابات رياست جمهوري منصرف کنند.
احتمال موفقيت اين راهبرد تندروها را چقدر محتمل مي دانيد؟
چندان جدي نمي دانم. زيرا آقاي روحاني بيدي نيست که از اين بادها بلرزد، رهبري اصلاحات هم بيدي نيستند که با اين بادها بلرزند. آقاي روحاني بايد بسيار قرص و محکم اعلام کند که با وجود همه خرابکاري هايي که تندروها انجام مي دهند، منافع و مصالح ملي ايجاب مي کند که براي دور دوم هم نامزد شوم و در انتخابات حضور يابم.
آيا مخالفان کسي را دارند که بتواند مقابل روحاني بايستد؟
تنها کسي که مي تواند تا حدودي آراي رقبا را تجميع کرده و تاحدودي رقيب روحاني باشد، احمدي نژاد است. البته هيچ کدام از نامزدهاي احتمالي اصولگرايان، هيچ شانسي ندارند و روحاني با دست بسته هم آنان را شکست خواهد داد.
البته اصولگرايان دچار اختلاف شده اند که اساساً مي توانند درباره نامزدي به نام احمدي نژاد با هم گفت وگو کنند يا خير.
اين اختلاف وجود دارد و جدي هم هست. باوجود اين، اصولگرايان به اين سادگي ها قدرت را رها نمي کنند و براي آنکه بار ديگر به قوه مجريه بازگردند، بسياري از آنان بدشان نمي آيد که از احمدي نژاد حمايت کنند.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.