- ماجرای فوت هدیه فلاح، دختر جوان در جنگل عباسآباد بهشهر چه بود؟
- درگذشت ۲ قاضی کهگیلویه و بویراحمدی در یک سانحه تصادف + عکس
- ماجرای فوت هدیه فلاح 18 ساله در جنگل های بهشهر چیست؟
- مرگ تلخ دختر ۲۸ ساله در کیش + عکس
- ناگفته های پرونده قتل همسر ناصر محمدخانی؛ شهلا جاهد همدست داشت؟
- روایت یکی از قربانیان پرونده متجاوز سریالی در تهران
- قتل سه نفر در کرمان که برای درمان آمده بودند
- پرونده کلثوم اکبری به کجا رسید؟ / پرونده ای که با سریال پایتخت ۷ دوباره باز شد
- همسر منصوره قدیری خبرنگار ایرنا در انتظار چوبه دار/ حکم قصاص با پرداخت ۸۰۰ میلیون تومان انجام می شود
- حادثه هولناک برای پوریا پورمراد، بلاگر مشهور اینستاگرام + عکس
دختر جوان در دام شيطاني
دختر جوان که پس ازآشنايي خياباني با مرد ميانسال، فريب حرف هاي اين شياد را خورده بود نمي دانست چه سرنوشت شومي درانتظارش است
دختر جوان که پس ازآشنايي خياباني با مرد ميانسال، فريب حرف هاي اين شياد را خورده بود نمي دانست چه سرنوشت شومي درانتظارش است.به گزارش «ايران»، مريم اغلب روزها به بوستاني نزديک خانه شان در يکي ازمحله هاي شمال شهر مي رفت تا کمي قدم زده باشد وهم روزنامه و مجله بخواند. دخترجوان يک روز که درحال قدم زدن بود به طوراتفاقي با مردي به نام کيارش آشنا شد. مرد ميانسال خوش چهره، توجه مريم را حسابي جلب کرده بود.
چند روز پس ازاين آشنايي کيارش که خود را مجرد معرفي کرده بود به دختر جوان ابراز علاقه کرد. رابطه آنها هر روز صميمي تر مي شد تا اينکه کيارش ازعشق وعلاقه شديد به مريم سخن گفت واز او خواستگاري کرد.
چندي بعد هم کيارش، دخترجوان را به بهانه آشنايي با خانواده اش به خانه دعوت کرد. مريم پس ازشنيدن اين پيشنهاد به فکر فرو رفت اما سرانجام با شنيدن حرف هاي عاشقانه مرد مورد علاقه اش قبول کرد که به ديدن خانواده کيارش برود، اما زماني که مريم وارد خانه آنها شد هيچ کس را آنجا نديد. اما همان موقع کيارش به اوگفت: پدرومادرش براي چکاب به بيمارستان رفته اند وخيلي زود بازمي گردند. بعدهم بلافاصله به سراغ يخچال رفت وازمريم با يک ليوان شربت پذيرايي کرد، اما همين که دختر جوان شربت را نوشيد از هوش رفت و وقتي هم به هوش آمد تازه متوجه شد در دام يک شيطان صفت افتاده است. اين درحالي بود که کيارش با تهديد ازاو خواست به رابطه اش ادامه دهد و فکرشکايت راهم ازسرش بيرون کند.اما مريم که زندگي اش را تباه شده مي ديد خيلي سريع به دادسراي جنايي تهران رفت و از او شکايت کرد.بدين ترتيب پرونده اي در شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران تشکيل شد و بازپرس آرش سيفي دستور بازداشت متهم را صادر کرد. وي پس از دستگيري گفت: «زماني که با مريم در پارک آشنا شدم به او دل بستم و تصميم گرفتم به هرشکل ممکن با او ازدواج کنم. اما چون متاهل بودم مي دانستم که مريم با اطلاع ازاين موضوع بي شک پاسخ منفي به من مي دهد. براي همين او را به بهانه اي به خانه ام دعوت کردم تا مجبور شود با من ازدواج کند!»
با اعتراف هاي کيارش، او روانه بازداشتگاه شد تا تحقيقات در اين خصوص ادامه يابد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.