- کیهان ول کن دولت پزشکیان نیست؛ حمله با بهانه جدید + تصویر
- دیدار مولوی عبدالحمید با پزشکیان انتقادبرانگیز شد
- سرقت مبالغ کمک به لبنان توسط طلبه ای بنام شمقدری صحت دارد!؟
- مراسم تشییع حجت الاسلام شوشتری وزیر دادگستری هاشمی و خاتمی (عکس)
- ارشدترین شخصیت نظامی حزب الله ترور شد: محمد ابوحیدر کیست؟
- فرماندار بندرانزلی بخاطر این حرف عزل شد
- حکم قصاص برای همسر معاون شهردار تهران و همدستش
- آخرین اخبار از وضعیت اعتراضات معلمان به گزینش / ملاکهای ارزیابی: شرکت در نماز جمعه، راهپیمایی ها، داشتن دوستان مناسب و…
- حسن روحانی: آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان!
پيشنهاد به اصلاحطلبان: كانديداي پوششي كنار روحاني
مرتضي الويري، از مشاوران رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و از چهرههاي سياسي اصلاحطلب طي گفتوگويي به بررسي وضعيت انتخاباتي اصلاحطلبان پرداخت. الويري معتقد است كه به سه دليل بايد يك كانديداي اصلاحطلب هم به ثبت نام در انتخابات بپردازد تا در صورت بروز اتفاق پيش بيني نشده اصلاحطلبان در ميدان رقابت حاضر باشند. او در اين گفتوگو كه با خبرآنلاين انجام شده است كانديداي پوششي را با هدفي غير از رقابت با حسن روحاني پيشنهاد ميدهد.
منافع ملي ما با حضور آقاي روحاني به عنوان رييسجمهوري بيشتر تامين ميشود تا با حضور يك فرد اصلاحطلب. علت آن هم روشن است؛ كانديداي ايدهآلي كه بخواهيم از جريان اصلاحطلبان معرفي كنيم شانس تاييد صلاحيت ندارد. دليل ديگر اينكه در فضاي موجود با توجه به زمينههاي اعتدالي كه آقاي روحاني مطرح كرده و توانسته بخشهايي از جامعه را با خود همراه كند، رقابت كردن با ايشان، شانس رايآوري را پايين ميآورد و دليل آخر اينكه برنامههاي آقاي روحاني چه در سياستهاي بينالمللي، چه در مسائل اقتصادي و چه در مسائل فرهنگي، بسياري از ديدگاهها و نظرات اصلاحطلبانه دوستان ما را تامين ميكند.
ترديدي ندارم كه ايدهآلهايي داريم كه به هيچوجه در دوره آقاي روحاني برآورده نشده است اما ما در دنياي ايدهآلها و آرمانها زندگي نميكنيم بلكه مقاطعي را سپري ميكنيم كه بايد ميليمتري جلو برويم. براي همين تكيه من آن چيزي است كه در مقام اجرا و عمل در اولويت ما قرار ميگيرد.
موضوع نامزد پوششي در كنار آقاي روحاني به صورت جدي در ميان دوستان ما مطرح بود. به سه دليل ما احتمال ميداديم و ميدهيم كه آقاي روحاني را در صحنه انتخابات نداشته باشيم. اول آنكه خودش نيايد، مثلا به او گفته شود آمدنت به مصلحت نيست يا فشارها آنقدر زياد شود كه او بگويد من نيستم. دليل دوم اينكه ما در مورد تصميم شوراي نگهبان نميتوانيم برآورد روشني داشته باشيم، وقتي چهار سال پيش ميبينيم آقاي هاشميرفسنجاني ردصلاحيت ميشود ميتوانيم احتمال دهيم با دلايلي كه اصلا براي ما روشن نيست و نخواهد شد صلاحيت آقاي روحاني را هم زير سوال ببرند. پس با توجه به عملكرد گذشته شوراي نگهبان اين اتفاق محتمل است. مساله سوم اين است كه بنا به دليلي كه الان قابل محاسبه نيست ممكن است فضاي كلي جامعه به ضرر آقاي روحاني تغيير كند. ما به كرات در كشورهاي جهان سوم اين اتفاق را ديديم و نه تنها در كشورهاي جهان سوم، بلكه حالا امريكا هم جلوي چشم ما است. در كشور ما هم ممكن است در آن روزهاي آخر ناگهان يك شايعه معادلات را به هم بزند و آراي اقشار فرودست را به طرف خاصي متمايل كند. به اين سه دليل دوستان ما به صورت جدي به فكر مطرح كردن افرادي هستند كه اين افراد، نه در عرض آقاي روحاني، بلكه در طول ايشان مطرح ميشوند. به عبارت ديگر اينها مطرح نميشوند كه با آقاي روحاني رقابت كنند و آراي او را بشكنند. بلكه مطرح ميشوند كه اگر يكي از سه عاملي كه اشاره كردم اتفاق افتاد دست ما خالي نباشد.
(در مورد احتمال كنار رفتن روحاني از كانديداتوري): به هر حال ايشان با شرايط دشواري مواجه است. فشارهاي مختلفي به ايشان از منابع قدرت وارد ميشود كه ممكن است اين فشارها ايشان را به يك تصميمگيري ديگر بكشاند. اين نامزد پوششي تقريبا همان روند ثبت نام آقاي روحاني در سال 92 است كه وقتي آقايهاشمي ردصلاحيت شد، حاميانش پشت سر روحاني قرار گرفتند.
مثلا كسي مانند آقاي جهانگيري تاييد صلاحيت ميشود و ميتواند وارد ميدان شود. آقاي عارف هم همينطور. زيرا قبلا تاييد صلاحيت شده و اكنون هم عضو مجمع تشخيص مصلحت است كه مهر تاييد رهبري را دارد. ميتوان روي افراد ديگري فكر كرد. اگر مردم روي دنده لج بيفتند، اين افراد ميتوانند راي بياورند. اگر مردم ببينند دستهايي در كار است كه با حذف يا جوسازي عليه فردي ميخواهند فرد ديگري را تحميل كنند، عكسالعمل قاطع و غيرمنتظره از خود نشان ميدهند. در سال 76 هم با همين استدلال به آقاي خاتمي راي دادند در حالي كه كسي او را نميشناخت. همان سال دو هفته قبل از انتخابات من خدمت آقاي كروبي بودم. ايشان ميگفت فكر ميكني ما نميدانيم خاتمي راي نميآورد؟ ما يقين داريم. ميگفت تو كه روبهروي من نشستهاي، اگر كسي بگويد اين الويري نيست، اصغرزاده است من هم ميگويم خاتمي راي ميآورد. ميخواست به تعبير خودش مثال لري بزند كه من شيرفهم شوم. ميگفت خاتمي سه چهار ميليون راي ميآورد و ما ميتوانيم بگوييم كه ما هم هستيم و حقوقمان بايد رعايت شود. اما يك مرتبه ديديم كه 20ميليون راي آورد.
من قبول دارم كه آقاي عارف بايد تصوير بيروني خود را اصلاح كند. اتفاقا چند روز پيش كه ايشان را ديدم، گفتم تصويري كه در بيرون از شما ترسيم شده، تصوير مورد انتظار بسياري از رايدهندگان به شما نيست. البته اطلاعاتي كه ما از عارف داريم غير از اين تصوير است. آقاي عارف حتي تا ساعت 11 و 12 شب وقت ملاقات ميگذارند تا افراد را منسجم كنند. وقت ايشان در مجلس و فراكسيون لببهلب پر است و فعاليت ميكند. مديريت فراكسيون خيلي دشوار است چراكه هر كسي مقتضيات خاص خود را دارد. در نظر بگيريد كه آقاي عارف چقدر بايد زمان بگذارد تا هماهنگي ايجاد كند. رياست فراكسيون و نمايندگي مجلس مثل وزارتخانه يا ساير كارهاي مديريتي نيست. من زماني كه شهردار بودم اگر يك معاونم با من سازگاري نداشت عوضش ميكردم ولي وقتي در مجلس رييس كميسيون برنامه و بودجه بودم نميتوانستم اين كار را انجام دهم براي اينكه شأن نمايندگي فرق ميكند. حرفي بزني ميگويند تو يك نماينده هستي و من هم يك نماينده. شأن برابر داريم. در اين شرايط كار بسيار دشوار است و از عهده هر كسي برنميآيد. چنين فردي يا بايد آنقدر شخصيت كاريزماتيكي باشد كه اگر يك اشاره كند، همه قلبا و عملا تمكين كنند كه در مجلس هيچ كس چنين جايگاهي ندارد؛ يا بايد ساعتها وقت بگذارد و صحبت كند تا بتواند نظرات را جلب كند.
مجموعهاي از نمايندگان خوشفكر و كاردان در كنار عارف دارند تلاش ميكنند. ولي ميخواهم بگويم اين قضاوت كه از بيرون ميشود با اتفاقي كه در درون ميافتد فرق دارد. من بر اساس اطلاعاتي كه از درون دارم و به نقل از كساني كه اكنون با آقاي عارف كار ميكنند اين را ميگويم. ميگويند عارف واقعا وقت ميگذارد و بسيار خوب عمل ميكند. در مجموع و با توجه به رقابتها و نبود مشوقها فراكسيون اميد خوب كار ميكند. آثار آن را در راي اعتماد به وزرا يا انتخاب نمايندگان براي مسووليتهاي خاص مشاهده ميكنيم و اين نشانه آن است كه هيات رييسه فراكسيون اميد و در راس آن عارف خوب كار ميكنند.
منافع ملي ما با حضور آقاي روحاني به عنوان رييسجمهوري بيشتر تامين ميشود تا با حضور يك فرد اصلاحطلب. علت آن هم روشن است؛ كانديداي ايدهآلي كه بخواهيم از جريان اصلاحطلبان معرفي كنيم شانس تاييد صلاحيت ندارد. دليل ديگر اينكه در فضاي موجود با توجه به زمينههاي اعتدالي كه آقاي روحاني مطرح كرده و توانسته بخشهايي از جامعه را با خود همراه كند، رقابت كردن با ايشان، شانس رايآوري را پايين ميآورد و دليل آخر اينكه برنامههاي آقاي روحاني چه در سياستهاي بينالمللي، چه در مسائل اقتصادي و چه در مسائل فرهنگي، بسياري از ديدگاهها و نظرات اصلاحطلبانه دوستان ما را تامين ميكند.
ترديدي ندارم كه ايدهآلهايي داريم كه به هيچوجه در دوره آقاي روحاني برآورده نشده است اما ما در دنياي ايدهآلها و آرمانها زندگي نميكنيم بلكه مقاطعي را سپري ميكنيم كه بايد ميليمتري جلو برويم. براي همين تكيه من آن چيزي است كه در مقام اجرا و عمل در اولويت ما قرار ميگيرد.
موضوع نامزد پوششي در كنار آقاي روحاني به صورت جدي در ميان دوستان ما مطرح بود. به سه دليل ما احتمال ميداديم و ميدهيم كه آقاي روحاني را در صحنه انتخابات نداشته باشيم. اول آنكه خودش نيايد، مثلا به او گفته شود آمدنت به مصلحت نيست يا فشارها آنقدر زياد شود كه او بگويد من نيستم. دليل دوم اينكه ما در مورد تصميم شوراي نگهبان نميتوانيم برآورد روشني داشته باشيم، وقتي چهار سال پيش ميبينيم آقاي هاشميرفسنجاني ردصلاحيت ميشود ميتوانيم احتمال دهيم با دلايلي كه اصلا براي ما روشن نيست و نخواهد شد صلاحيت آقاي روحاني را هم زير سوال ببرند. پس با توجه به عملكرد گذشته شوراي نگهبان اين اتفاق محتمل است. مساله سوم اين است كه بنا به دليلي كه الان قابل محاسبه نيست ممكن است فضاي كلي جامعه به ضرر آقاي روحاني تغيير كند. ما به كرات در كشورهاي جهان سوم اين اتفاق را ديديم و نه تنها در كشورهاي جهان سوم، بلكه حالا امريكا هم جلوي چشم ما است. در كشور ما هم ممكن است در آن روزهاي آخر ناگهان يك شايعه معادلات را به هم بزند و آراي اقشار فرودست را به طرف خاصي متمايل كند. به اين سه دليل دوستان ما به صورت جدي به فكر مطرح كردن افرادي هستند كه اين افراد، نه در عرض آقاي روحاني، بلكه در طول ايشان مطرح ميشوند. به عبارت ديگر اينها مطرح نميشوند كه با آقاي روحاني رقابت كنند و آراي او را بشكنند. بلكه مطرح ميشوند كه اگر يكي از سه عاملي كه اشاره كردم اتفاق افتاد دست ما خالي نباشد.
(در مورد احتمال كنار رفتن روحاني از كانديداتوري): به هر حال ايشان با شرايط دشواري مواجه است. فشارهاي مختلفي به ايشان از منابع قدرت وارد ميشود كه ممكن است اين فشارها ايشان را به يك تصميمگيري ديگر بكشاند. اين نامزد پوششي تقريبا همان روند ثبت نام آقاي روحاني در سال 92 است كه وقتي آقايهاشمي ردصلاحيت شد، حاميانش پشت سر روحاني قرار گرفتند.
مثلا كسي مانند آقاي جهانگيري تاييد صلاحيت ميشود و ميتواند وارد ميدان شود. آقاي عارف هم همينطور. زيرا قبلا تاييد صلاحيت شده و اكنون هم عضو مجمع تشخيص مصلحت است كه مهر تاييد رهبري را دارد. ميتوان روي افراد ديگري فكر كرد. اگر مردم روي دنده لج بيفتند، اين افراد ميتوانند راي بياورند. اگر مردم ببينند دستهايي در كار است كه با حذف يا جوسازي عليه فردي ميخواهند فرد ديگري را تحميل كنند، عكسالعمل قاطع و غيرمنتظره از خود نشان ميدهند. در سال 76 هم با همين استدلال به آقاي خاتمي راي دادند در حالي كه كسي او را نميشناخت. همان سال دو هفته قبل از انتخابات من خدمت آقاي كروبي بودم. ايشان ميگفت فكر ميكني ما نميدانيم خاتمي راي نميآورد؟ ما يقين داريم. ميگفت تو كه روبهروي من نشستهاي، اگر كسي بگويد اين الويري نيست، اصغرزاده است من هم ميگويم خاتمي راي ميآورد. ميخواست به تعبير خودش مثال لري بزند كه من شيرفهم شوم. ميگفت خاتمي سه چهار ميليون راي ميآورد و ما ميتوانيم بگوييم كه ما هم هستيم و حقوقمان بايد رعايت شود. اما يك مرتبه ديديم كه 20ميليون راي آورد.
من قبول دارم كه آقاي عارف بايد تصوير بيروني خود را اصلاح كند. اتفاقا چند روز پيش كه ايشان را ديدم، گفتم تصويري كه در بيرون از شما ترسيم شده، تصوير مورد انتظار بسياري از رايدهندگان به شما نيست. البته اطلاعاتي كه ما از عارف داريم غير از اين تصوير است. آقاي عارف حتي تا ساعت 11 و 12 شب وقت ملاقات ميگذارند تا افراد را منسجم كنند. وقت ايشان در مجلس و فراكسيون لببهلب پر است و فعاليت ميكند. مديريت فراكسيون خيلي دشوار است چراكه هر كسي مقتضيات خاص خود را دارد. در نظر بگيريد كه آقاي عارف چقدر بايد زمان بگذارد تا هماهنگي ايجاد كند. رياست فراكسيون و نمايندگي مجلس مثل وزارتخانه يا ساير كارهاي مديريتي نيست. من زماني كه شهردار بودم اگر يك معاونم با من سازگاري نداشت عوضش ميكردم ولي وقتي در مجلس رييس كميسيون برنامه و بودجه بودم نميتوانستم اين كار را انجام دهم براي اينكه شأن نمايندگي فرق ميكند. حرفي بزني ميگويند تو يك نماينده هستي و من هم يك نماينده. شأن برابر داريم. در اين شرايط كار بسيار دشوار است و از عهده هر كسي برنميآيد. چنين فردي يا بايد آنقدر شخصيت كاريزماتيكي باشد كه اگر يك اشاره كند، همه قلبا و عملا تمكين كنند كه در مجلس هيچ كس چنين جايگاهي ندارد؛ يا بايد ساعتها وقت بگذارد و صحبت كند تا بتواند نظرات را جلب كند.
مجموعهاي از نمايندگان خوشفكر و كاردان در كنار عارف دارند تلاش ميكنند. ولي ميخواهم بگويم اين قضاوت كه از بيرون ميشود با اتفاقي كه در درون ميافتد فرق دارد. من بر اساس اطلاعاتي كه از درون دارم و به نقل از كساني كه اكنون با آقاي عارف كار ميكنند اين را ميگويم. ميگويند عارف واقعا وقت ميگذارد و بسيار خوب عمل ميكند. در مجموع و با توجه به رقابتها و نبود مشوقها فراكسيون اميد خوب كار ميكند. آثار آن را در راي اعتماد به وزرا يا انتخاب نمايندگان براي مسووليتهاي خاص مشاهده ميكنيم و اين نشانه آن است كه هيات رييسه فراكسيون اميد و در راس آن عارف خوب كار ميكنند.
اعتماد
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.