- رابطه عاشقانه در خیابان گاندی به خون کشیده شد
- تجاوز چهار مرد افغان به پسر ۱۶ساله در حاشیه تهران / صدور حکم برای دو نفر
- تعرض به زنان به بهانه شرکت در مراسم ترحیم
- ماجرای تجاوز ۳ پسر جوان به دو دختر نوجوان
- قتل آتشین پدر در خواب عصرگاهی با نقشه شیطانی دختر جوان
- همسرم با ازدواج دوم من مخالف بود؛ دستهایش را به صندلی بستم و او را خفه کردم
- قاضی صلواتی در مشهد حاشیه ساز شد!
- پلیس: خودرو های داخلی نمی توانند جان سرنشینان را نجات دهند!
- دستور رئیس کل دادگستری آذربایجان غربی برای پیگیری سریع قتل عام خانواده مهابادی
- تیراندازی در بجنورد به یک خانم با یک فوتی و ۳ مصدوم
ایران نوشت:ساعت 7:30 دقیقه صبح دوشنبه 15 خرداد، بازپرس کشیک جنایی تهران از سقوط دختر جوانی در یکی از خیابانهای محله مشیریه خبردارشد.
همزمان باشروع تحقیقات مشخص شد دختر جوان شب گذشته میهمان خانه پسر مورد علاقهاش بوده اما صبح روزحادثه به علت نامعلومی از طبقه سوم خانه قدیمی سقوط کرده و جان باخته است.
بنابراین سعید پس از بازداشت و برای بازجویی به شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شد. پسر 24 ساله زمانی که در مقابل بازپرس محسن مدیرروستا ایستاد گفت: «حدود یک ماه قبل با میترا درشبکههای مجازی آشنا شدم و بعد ازآن شماره تلفنها رد و بدل شد. دو هفته از این آشنایی مجازی میگذشت که با میترا قرارملاقات حضوری گذاشتم. اوکه دانشجو بود دریک شرکت خصوصی هم منشیگری میکرد. دوستی ما ادامه یافت تا اینکه میترا از مشکلات خود و خانوادهاش گفت.
او خواستگار داشت و مادرش اصرار داشت که دخترش با همان پسر ازدواج کند. اما میترا مخالف این ازدواج بود. این رابطه ادامه داشت تا اینکه شنبه گذشته به دنبال میترا رفتم، او میخواست به خانه خالهاش برود. اما خالهاش خانه نبود. برای همین ما در خیابانها پرسه میزدیم. ساعتی از شب گذشته بود که تصمیم گرفتم میترا را به خانه خودمان ببرم. آن شب میترا نزد خواهرم ماند و فردا صبح باهم از خانه خارج شدیم و به سراغ یکی از دوستانش رفتیم. بعد از آن از میترا خواستم به خانه برگردد اما قبول نکرد و دوباره در خیابانها چرخیدیم و درنهایت شب باز هم به خانهمان رفتیم و با خودم گفتم فردا هر طور که شده میترا را به خانهشان میبرم. روز دوم حال میترا خوب نبود و زمانی که او را به خانه بردم بدتر شد و با خواهرم او را به درمانگاه بردیم و به او سرم زدند. ساعت حدود 6 صبح دوشنبه بود که به خانه برگشتیم.
میترا به اتاق خواهرم رفت و من هم در پذیرایی دراز کشیدم. خسته بودم و بشدت خوابم میآمد.همان موقع میترا برای آب خوردن از اتاق خارج شد و لحظاتی بعد صدای خواهرم را شنیدم که میگفت میترا رفته پشت بام. خودم را با عجله به طبقه سوم رساندم اما دیر رسیدم چراکه او خودش را به پایین پرتاب کرده بود.
در ادامه پسر جوان آزاد شد و تحقیقات تخصصی برای مشخص شدن علت حادثه همچنان ادامه دارد.
لینک کپی شد
نظر شما