- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
اصولگرايان به كجا ميروند: 'از کلاهشاپوييها تا تتلو'
مرجان توحيدي: حميد رسايي، عزتالله ضرغامي و سيدنظامالدين موسوي ايستادهاند تا تقديرنامه و تنديس را به دست اميرحسين مقصودلو يا همان تتلو بدهند، همين تنديس و تقديرنامه را به بهنوش بختياري هم دادند. اين قاب جديد اصولگرايي است؛ قابي که در فضاي مجازي بارهاوبارها چرخيد و عباس عبدي هم در توصيف آن نوشت بهتر است اين عکس را در دفترش به ديوار بزند با اين تيتر که «اگر عوامل ديگر نتوانست اين جماعت را ذوب کند انتخابات بهخوبي توانست».
از حامد زماني تا کلاهشاپوييها
ماجراي دگرديسي جريان اصولگرايي که البته معلوم نيست به کجا ميرود، از تتلو آغاز نشد، بلکه شايد تتلو نقطه اوج اين تغييرات باشد. آغازکننده، حامد زماني بود، خواننده پاپي که مضمون اشعار او موضوعات سياسي روز است. اين چهره برخلاف تتلو از همان ابتدا مورد اقبال جريانهاي رسانهاي اصولگرا، از جمله خبرگزاري فارس قرار گرفت. تقدير شد و تور کنسرت گذاشت. تا اينجا بخش فرهنگي جريان اصولگرا گمان ميکرد که ميتواند بستههاي فرهنگي و سياسي خود را در قالبهاي نو به نسل جديد معرفي کند. اين روند اما کمکم تغيير کرد و سمتوسويي گرفت که ديگر نميشد پيشبيني کرد اصولگرايي با اين تاکتيکها به دنبال تحصيل چه هدفي است. شاهد مثال آن هم حضور «کلاهشاپوييها» در همايشهاي انتخاباتي اصولگرايي بود. قبل از انتخابات مجلس دهم بود که در همايش عطر ياس به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س)، در کنار مصطفي چمران و غلامعلي حدادعادل، جمعيتي با کت و شلوارهاي مشکي، پيراهنهاي سفيد يقهخرگوشي، کلاهشاپو و سبيلهاي پهن و آويزان در سالن ديده ميشدند. بعدها تصاوير اين جمعيت در راهپيماييهاي روز بيستودوم بهمن هم بهوفور ديده شد. کسي دليل احياي حضور اين «تيپ»، آنهم ازسوي جريان اصولگرايي را نميدانست. بااينحال هنوز تا روشدن برگ برنده زمان باقي بود. انتخابات رياستجمهوري ٩٦ و دوقطبي رئيسي و روحاني، جريان اصولگرا را بر آن داشت تا با هر ابزاري به هدف بينديشد؛ حتي با قراردادن خوانندهاي که روزگاري او را مبتذلخوان شمرده بودند، در کنار رئيس توليت آستان قدس رضوي و کانديداي اصلي اين جريان.
از مبتذل تا تواب
آذرماه ٩٢ وقتي اميرحسين مقصودلو بازداشت شد و گاردين در مطلبي به اين بازداشت اشاره کرد، خبرگزاري فارس در مطلبي با عنوان «اشک تمساح گاردين براي يک خواننده مبتذل» نوشت: «... تخلفات و انحرافات اخلاقي اين خواننده رپ زيرزميني اما به همکاري با شبکههاي ماهوارهاي فارسيزبان محدود نميشود و دامنه وسيعتري را نيز دربر ميگيرد». بعد هم در ادامه تصاوير ميهمانيهايي که تتلو در آنها حاضر شده را بهعنوان سند انحراف منتشر کرده بود.
رپ در ناوشکن دماوند
تتلو دو سال بعد؛ يعني سال ٩٤، اما در عين ناباوري بر عرشه «ناوشکن دماوند» ظاهر شد و ترانهاي را به همان سبک رپ روي عرشه و با همراهي تعدادي از سربازان ارتش و با حرکات مخصوص اين سبک اجرا کرد، با محتوايي درباره انرژي هستهاي. مجوز اين کليپ را مؤسسه فرهنگي- هنري اوج گرفته بود؛ سازماني که در دوره دولت يازدهم مخالفتهاي خود با سياست خارجي روحاني را در قالب بيلبوردهاي تبليغاتي و ساخت کارتون به رخ کشيده بود. در انتهاي اين کليپ از نيروي دريايي ارتش و دريادار سياري، فرمانده نيروي دريايي تشکر شده بود. دريادار سياري بعدا در مصاحبهاي با جامجم آنلاين گفته بود بهخاطر اين کليپ مؤاخذه شده است، اما توضيحي درباره محتواي اين مواخذه نداده بود. او گفته بود: «ما براي اجرا در ناو دماوند به آنها مجوز داديم، البته شرط گذاشتيم که آنها پس از ساخت کليپ و پيش از پخش، آن کليپ را به ما نشان بدهند، متأسفانه کليپ را پيش از پخش به ما نشان ندادند».
حمايت از تتلو
انتشار اين کليپ اگر با نقد برخي اصولگرايان همراه شد، اما حمايت و هوراي برخي چهرههاي تندرو اين جريان و وابسته به جريان پايداري را برانگيخت. بهعنواننمونه وحيد يامينپور در توصيف کليپ هستهاي نوشته بود: «... مصرف فرهنگي نوجوانان و بخشي از جوانان ما معطوف به همين سلبريتيهاست. به نظرم از بسياري از کارهاي دخترپسري که شانس پخششدن از تلويزيون را دارند، بهتر است. يادمان باشد از هرکسي به اندازه خودش بايد انتظار داشت». سايت الف، متعلق به احمد توکلي هم از اين کار تمجيد کرده و در يادداشتي نوشته بود:«... (تتلو) توانست با ارائه موزيکويدئوي انرژي هستهاي تصويري جديد از خود ارائه دهد که در نتيجه آن زمينه افزايش مقبوليت او در جامعه هنري و بين جوانان دوستدار دستاوردهاي شاخص و راهبردي کشور مهيا شد».
بازداشت و وساطت جديدي
باوجود اين تعريفوتمجيدها اما تتلو باز هم بازداشت شد؛ شهريور ٩٥. گفته شد تتلو پس از احضار در دادسراي فرهنگ و رسانه اتهام خود را تشويق فساد و فحشا عنوان کرده بود. مقصودلو بعد از آن در پيج خود به بازپرس پرونده مطالبي را عنوان کرده بود که به اتهام توهين به قاسمزاده (بازپرس پروندهاش) بازداشت شد.
او بعد از اين بازداشت که زمان زيادي هم به طول نينجاميد، تصويري از ديدارش با عباس جديدي را منتشر کرد. عباس جديدي درهمينباره به روزنامه خبر ورزشي گفته بود: «خانواده آقاي تتلو وقتي با شاکي پرونده مواجه و متوجه ميشوند ايشان کشتيگير و گوششکسته هستند، براي وساطت و گرفتن رضايت به بنده مراجعه کردند... ايشان(قاسمزاده) را از قبل و زماني که کشتي ميگرفتند، بهعنوان يک قهرمان بااخلاق و پهلوان ميشناختم و با مراجعه حضوري، نهتنها روي مرا زمين نينداختند، بلکه با اعلام رضايتشان، زمينه آزادي تتلو را فراهم کردند».
تغييرات محسوس
تتلو بعد از اين آزادي بود که کمکم در تصاوير و پستهايي که منتشر ميکرد، تغييراتي را ايجاد کرد. او از مخاطبانش که از مرز چهار ميليون نفر گذشته و عمدتا نوجوان و جوان محسوب ميشوند، ميخواست تا نماز صبح خود را بخوانند و قضا نکنند. يا در نمونهاي ديگر، با انتشار بخشي از آيات ١٠٢ و ١٠٣ سوره نسا، در پيج خود چنين تفسيري از اين آيات نوشت: «خواهش ميکنم اين يه صفحه رو معنيش رو بخونيد تا به معجزه قرآن پى ببريد!! تمام اين حرفا و پستاى اين چند وقته خلاصه ميشه تو همين يه صفحه !! دشمن كارى ميكنه كه از اسلحه و اسباب و لباس جنگ خود غفلت كنيد (حجاب) (انرژى هستهاى) تا اونارو كنار بذاريد و بتونه بارانى از بيمارى رو براتون بفرسته!! و دشمن ميخواد كه بين ما تفرقه بندازه تا يهو بهمون حملهور شه!! خواهش ميكنم غرور و تعصب بىجا رو بذارين كنار و فقط يك بار به حرفايى كه اين چند وقته زدم فكر كنيد و معني همين يك صفحه از قرآن رو بخونيد !! خواهش ميكنم». او پستهاي متعددي را درباره حجاب و مباحثي از اين دست، منتشر کرد و بعد هم در کنار رئيسي ظاهر شد؛ گويي اين مقدمهچيني براي اين حضور لازم بوده است. حضور تتلو در کنار توليت آستان قدس رضوي، موجي از نارضايتي را در ميان چهرههاي سنتي اصولگرا ايجاد کرد؛ اگرچه چهرههاي نوگراي اين جريان، تصور ميکردند با اين وسيله ميتوانند تبليغات را عليه رئيسي خنثي کرده و جمعي از رأياوليها را هم به سمت خود سوق دهند؛ اما چنين نشد.
رئيسي و تتلو
رئيسي در اولين گفتوگوي خود بعد از انتخابات، ديدارش با تتلو را چنين توصيف کرده بود: «.. با اينکه بعد از نماز بايد با عجله به سمت پرواز ميرفتم؛ اما نشستم و سه تا چهار دقيقه او را به خاطر ترانهاي که براي امام رضا(ع) خوانده بود، تحسين و تشويق کردم و رفتم... خيلي متأسف شدم وقتي شنيدم تصاوير نامناسبي از گذشته که او از آنها اعلام برائت کرده، با طراحي همان اتاق عمليات رواني بهطور گسترده در فضاي مجازي پخش شد. خُب، اين کار خيلي زشت و حرام بين و اشاعه فحشا از جواني است که اظهار ميکند من توبه کردهام. اين گناهي عظيمتر است».
تتلو بهطور رسمي متن يا صوت يا ترانهاي که بوي توبه بدهد، منتشر نکرده است. تنها تغييراتي در مضامين برخي از پستهاي خود داده است، آنهم يکي در ميان. هنوز هم عاشقانه ميخواند و کليپهاي او از شبکههاي ماهوارهاي پخش ميشود؛ با اين تفاوت که اکنون يک جرياني پشت اوست که او را تواب معرفي ميکند. در همان جشن فارس، قاب جديدي هم از تتلو ارائه شد. تصويري که تتلو وقتي از کنار بختياري رد ميشود، دستش را به سبک مذهبيها و سياسيها به نشانه ارادت به سينه ميگذارد و سرش را به زير مياندازد.
توضيح رسايي
حميد رسايي دقيقا به همين مطلب اشاره کرده و در کانال خود نوشت: «آقاي موسوي (مديرعامل خبرگزاري فارس) با خنده گفت حالا که آمديد، ميخواهيم در زمان تقدير از آنها روي جايگاه، شما را هم دعوت کنيم تا در کنار دوستان ديگر، هديه آنها را بدهيد، موافقايد؟ خنديدم و گفتم بالاخره لنگهکفش هم در بيابان نعمت است! گفت از اين بابت ميگويم که تتلو را هم به جايگاه دعوت ميکنيم. گفتم مگر تتلو جزام دارد که من از او بترسم و دوري کنم... آقاي مقصودلو گذشتهاي داشته که از آن گذشته، اظهار پشيماني کرده... اگر به صفحات مجازياش مراجعه کنيد، نهتنها اثري از آن گذشته نميبينيد، بلکه تلاشش براي جبران آن قابل ديدن است...». رسايي ادامه داده است: «با صراحت و بدون لکنت ميگويم که امثال اين خواننده با اين ظاهر متفاوت اما پشيمان از گذشتهاش و پرتلاش براي جبران آن، شرف دارد بر برخي از انقلابيهاي با ريش اما پشيمان از گذشته...؛ چه آنها که در صف اصولگراياناند و چه آنها که در صف اصلاحطلباناند، چه آنها که عمامه به سر دارند و چه آنهايي که کروات به يقه».
از کاه کوه ساختند
محمدصالح جوکار، از نمايندگان اصولگراي مجلس، هم با بيان اينکه بعضي اين جريان را بزرگ كردهاند و از كاه كوه ساختهاند، به «شرق» گفت: «اميرحسين مقصودلو فردي هنجارشكن بوده، حال به آغوش جامعه برگشته، آيا او را بايد طرد كرد؟ او به نظام و كشور خدمت كرده و الان شهروند خوبي شده است». او با بيان اينکه «درِ توبه براي همه باز است»، گفت: «ما مسئول بهشت و جهنم رفتن مردم نيستيم. فقط در چارچوب قانون اساسي حركت ميكنيم. به عنوان مسلمان وظيفه ارشاد داريم و به خاطر اعمال گذشته نبايد شخصي را طرد كرد».
تحليل عباس عبدي
عباس عبدي هم با اشاره به همان تصويري که تتلو تنديس را از حميد رسايي دريافت ميکند، نوشته است: «آنهايي که هنوز به اهميت انتخابات به عنوان يک عامل مهم تغيير در باورها و ارزشها ايمان نياوردهاند، اين عکس را هر روز چند بار ببينند. اصولگرايي را ميتوان به پيش و پس از اين عکس طبقهبندي کرد. احتمالا اين عکس را بدهم در قطع مناسب چاپ کنند و در دفترم بزنم با اين تيتر که اگر عوامل ديگر نتوانست اين جماعت را ذوب کند، انتخابات بهخوبي توانست.
به قول مارکس در مانيفست در توصيف مدرنيته: «هر آنچه سخت و استوار است، دود ميشود و به هوا ميرود». اين جماعت که نه سخت است و نه استوار؛ براي دودکردنشان، کوشش براي کسب چند رأي ناقابل و البته حلال کافي است. ضمنا علامت تاج را بر کلاه و آستين بالازده را نزد آقاي تتلو ببينيد تا همه چيز روشن شود».
دگرديسي با چه هدفي
جريان اصولگرا در اين دگرديسي به سمت گزينهها و برنامههايي ميرود که زماني در قبح آنها مينوشته يا در خيابان براي برخورد با آن ظاهر ميشده است. محصول اين تغييرات، مسعود دهنمکي است که دگرديسي داشت و به عرصه فيلمسازي روي آورد. براي فيلمهايش فرش قرمز پهن کرد و در قاب تصاوير، در کنار بازيگراني با تيپهاي خاص قرار گرفت. حالا صداوسيماي ملي، اگرچه هنوز در نشاندادن آلات موسيقي احکام شرعي را مدنظر قرار ميدهد، جريان اصولگرايي در انتخابات سراغ رپری زيرزميني ميرود و از او براي تأمين مقاصد انتخاباتياش استفاده ميکند. اينها اگرچه تاکتيکهاي انتخاباتي جريان اصولگرا بود که نتوانست نتيجه دلخواه آنها را به دست دهد؛ اما در کليت ماجرا نشان از پوستاندازي در سبک زندگي جرياني دارد که خود هم نميداند به چه سمتي در حرکت است. هنوز يک شاخه اين اصولگرايي روز عفاف و حجاب را با دادن گل به زنها در خيابانها گرامي ميدارد و يک شاخه ديگر آن، به دنبال توجيه براي استفاده از يک رپر زيرزميني است تا بتواند به مقصود برسد با هر روشي؛ مصداق هدف وسيله را توجيه ميکند؛ يعني دست يازيدن به رپري که تمام بدنش خالکوبي است، آستينهايش را بالا زده و از حميد رسايي تنديس دريافت ميکند و روي کلاه خود علامت تاج دارد تا با اين آرم بخواهد خود را سلطان موسيقي ايران معرفي کند.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.