- سحر دولتشاهی به سریال «کندو» پیوست
- واکنش نرگس آبیار به توقیف «سووشون»/ با احترام به خطوط قرمز رسمی کشور پیش رفتیم
- بهنوش طباطبایی و ترلان پروانه در پشت صحنه سریال توقیف شده «سووشون» (عکس)
- پرتره جذاب و آتلیهایِ هدی زینالعابدین پربازدید شد(عکس)
- اعلام وضعیت جسمانی تتلو پس از خودکشی
- سریال سووشون توقیف شد
- ناگفته های جالب مونا کرمی از ازدواجش با سپند امیرسلیمانی؛ ترس از ازدواج و پاسخ فوری به خواستگاری!
- دیدار علی دایی و ابی (+عکس)
- ژست جالب و صمیمیت خاص رضا عطاران و شبنم قربانی (عکس)
شکایت "بازیگر مشهور ايرانى" از پدرش به خاطر آدمربایی
پدر بازیگر مشهور تلویزیونی که متهم است در یک سناریو، پسرش را ربوده و به زور به کمپ ترک اعتیاد روانه کرده است، در جلسه رسیدگی ادعا کرد فکر میکرده پسرش معتاد است؛ اما پسر گفتههای پدر را رد کرد.
به گزارش شرق، چندی پیش یکی از بازیگران مشهور، به اداره پلیس مراجعه و از پدر و دایی خود درباره آدمربایی شکایت کرد. او به بازپرس گفت: سال ٩٢ پدرم دچار مشکلات مالی شد؛ برای همین نزدیک ٨٥ عدد سکه را که در جشنوارههای مختلف بهعنوان جایزه دریافت کرده بودم، به پدرم دادم. مدتی بعد، زمانی که ازدواج کردم، از پدرم خواستم بدهیاش را پس بدهد؛ اما او به حرفهای من توجه نکرد و به خاطر اینکه آبروی من را ببرد، با داییام نقشه کشیدند من را به زور اسلحه به کمپ ترک اعتیاد ببرند و وانمود کنند من معتاد هستم.
این بازیگر درباره روز حادثه گفت: در خانه خواب بودم، ناگهان پدر و داییام همراه با مرد غریبهای بالای سرم آمدند و به زور میخواستند من را سوار آمبولانس کنند و به کمپ ببرند. آنها قبلا هم با من این کار را کرده بودند؛ اما من از ترس آبرویم از آنها شکایت نکردم.
بهاینترتیب، با توجه به شکایت این بازیگر و سایر مدارک موجود در پرونده، کیفرخواستی علیه متهمان صادر و پرونده در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. ابتدای جلسه، شاکی در جایگاه حاضر شد و شکایت خود را بار دیگر مطرح کرد.
متهم در دفاع از خود گفت: مدتی بود به رفتار پسرم مشکوک شده بودم و فکر میکردم به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده است. به همین دلیل، موضوع را با برادر همسرم در میان گذاشتم و از او کمک خواستم و تصمیم گرفتیم او را به کمپ ترک اعتیاد ببریم.
پس از آن، دایی این بازیگر در جایگاه ایستاد و گفت: مدتی پیش، خواهرم با چشمانی اشکآلود به خانه ما آمد و از من خواست به پسرش که معتاد است، کمک کنم؛ برای همین از دوستم که مدیر یک کمپ ترک اعتیاد بود، کمک خواستم و همراه با او خواهرزادهام را به کمپ بردیم. با پایان گفتههای دایی شاکی، مادرش برابر قضات ایستاد و گفت همسر و برادرم دروغ میگویند. پسر من اعتیاد ندارد؛ اما همسرم قبلا به مواد مخدر معتاد بود و برای همین بیشتر اوقات
توهم دارد.
با پایان گفتههای متهمان و شاکی، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.