- واکنش حسن شماعی زاده به اقدام ترامپ علیه نام خلیج فارس
- جهانگیری: اینجا خلیج فارس است
- ترامپ: ایران ۲ راه بیشتر ندارد، یا تأسیسات آنها دوستانه و یا وحشیانه منفجر خواهد شد!
- اولین واکنش ترامپ به احتمال تغییر نام خلیج فارس
- توضیحات پزشکیان درباره علت کناره گیری ظریف
- توصیه مادر سید ابراهیم رئیسی به پزشکیان: سوار هلیکوپتر نشو!
- سید حسن خمینی: کسانی که بخواهند نام خلیج فارس را تغییر دهند خود را مضحکه کردهاند
- فراخوان دکتر ظریف برای اعتراض به جعل نام خلیج فارس
- عراقچی: اغراض سیاسی برای تغییر نام تاریخی خلیج فارس، نشاندهنده نیت خصمانه علیه ایران است
- لزوم ورود نهادهای امنیتی به موضوع پیامکهای تذکر حجاب/ اظهار بیاطلاعی دولت از مبدا و منبع ارسال پیامکها نشانه ضعف است
چرا احساس بي ثباتي مي كنيم؟ / دكتر محمود سريع القلم

به نظر مي رسد تحليل و شناخت از وضع موجود جامعه ما بسيار اندک است. مديران کار طبيعي خود را انجام مي دهند. اين کار عمدتا پروپاگاندا است. در چنين شرايطي، وظيفه کانوني روشنفکران، تفکيک تحليل از پروپاگاندا است. روي آوردن به نبض جامعه و فکت ها، بهترين روش علمي براي شناخت است. ۳ دليل براي فهم وضع موجود جامعه قابل تصور است:
چرا احساس بي ثباتي مي کنيم؟
۱-کشور ما، کشور افراد است و نه سيستم ها. الفاظي مانند رويه، قاعده، قانون، آيين نامه و چارچوب در توسعه يافتگي کشورها مقدس هستند. اصولا، سيستم ها هستند که توسعه را هدايت مي کنند. اما در پيشبرد بسياري از امور در جامعه ما، در نهايت بايد رضايت افراد را جلب کنيم تا آنکه طبق مقررات و آيين نامه ها عمل کنيم. بي دليل نيست در آلمان، ساعت پنج بعدازظهر همه محل کار خود را ترک مي کنند تا بروند و زندگي کنند. لزومي ندارد تا ۱۲ شب جلسه بگذارند. جلسات فراوان به معناي ناهماهنگي و معرف فقدان رويه و قاعده است. طي ۱۷۰ سال تجربه تحول در کشور، نتوانسته ايم مهم ترين فرآورده مدرنيته که سيستم سازي در همه عرصه ها است را ايجاد کنيم. تقريبا حل هر مساله اي تابع راي، سليقه، خواسته ها، منافع و حتي مزاج افراد است. اين وضعيت به صورت طبيعي فراز و نشيب دارد. انسان ها هميشه حالت هاي ثابتي ندارند و افکار و تمايلات روحي آنها ممکن است در شرايط مختلف متفاوت باشد و تحت الشعاع منافع آني باشد. متکي بودن به افراد، بي ثباتي مي آورد. درحالي که رويه ها و سيستم ها ثبات دارند و شهروندان مي توانند خروجي آنها را پيش بيني کنند. از ۱۳۵۰ به بعد نه تنها به طرف سيستم نرفته ايم بلکه به صورت مقايسه اي با کشورهاي هم تراز خود، غلظت نقش فرد در تصميم گيري، تصميم سازي و حکمراني را به شدت افزايش داده ايم. امروز در جهان، سيستم ها، خطاها را تشخيص مي دهند و نه افراد. بنابراين، بي ثبات هستيم چون با درصد بالا، تحت تاثير قضاوت افراد هستيم نه سيستم ها.
۲- ابهام در سياست گذاري ها. به طور اعجاب آوري، علاقه فراواني داريم در خانواده، در ادارات، در جامعه، همه جا تقريبا، امور را و افراد را کنترل کنيم. کنترل را بر روابط قاعده مند ترجيح مي دهيم. چون کنترل را بر مديريت اولويت مي دهيم، به يک خصلت ضدتوسعه مجهزيم: ابهام. بدون شفافيت در سياست گذاري ها، برنامه ريزي ها و قواعد نمي توان پيشرفت کرد چون شفافيت، اطمينان خاطر مي آورد. به همان دليل که با افراد دمدمي مزاج نمي توان عمارت دوستي ساخت، در شرايط ابهام هم نمي توان برنامه ريزي کرد و آينده اي مطمئن بنا کرد. شهروند و کارآفرين آلماني به ثبات انديشه ها و سياست گذاري ها در مديريت کشور، اطمينان ذهني، رواني و عيني دارد و مي تواند طراحي کند و به ثبات روندها در سال هاي آتي، اعتماد داشته باشد. ما به ابهام علاقه داريم چون مي خواهيم کنترل کنيم. ابهام و کنترل کردن، نقش فرد را افزايش مي دهد و سيستم سازي را مختل مي کند. اکثر کشورها در حوزه هاي امنيتي قابل پيش بيني نيستند. اما در امور اقتصادي، مالي، مالياتي، بانکي، شهري، اجتماعي، مدني، فرهنگي و آموزشي بسيار شفاف هستند. اين شفافيت، ثبات مي آورد.
۳- تاثير سياست خارجي بر زندگي مردم. دوره روابط دولت ها تقريبا پايان يافته است؛ امروز عصر شبکه سازي است. شبکه سازي با شرکت ها، موسسات، مراکز تحقيقاتي و بنيادها. شبکه ها کارها را پيش مي برند. اکثر دولت ها، ارتباط اين شبکه ها را تسهيل مي کنند. نگاه سنتي به روابط بين الملل و راضي کردن يا تقابل با دولت ها انديشه اي است که به قرن گذشته تعلق دارد. سياست خارجي يعني شبکه سازي با جهان، يعني روان کردن ارتباطات ميان شبکه هاي توليدي، علمي، نوآوري داخلي با هم قطاران بين المللي خود. آنهايي که توليد مي کنند مي خواهند بياموزند از هر فردي، از هر مليتي، از هر قومي. توانايي مهم است و نه مليت و محل تولد. در جهان شبکه ها، مهارت مهم است، نه جغرافيا. وقتي سياست خارجي مبتني بر رهيافت روابط بين الدول باشد، دچار فراز و نشيب مي شود و به درگيري هاي لفظي و امنيتي منجر مي شود. آلماني ها اهميت نمي دهند چه فردي و با چه روحيه اي در کاخ سفيد است؛ آنها با هزاران شبکه توليدي، علمي، آموزشي، فناوري و بازارها در جامعه آمريکا کار مي کنند. اين نوع رهيافت، ثبات مي آورد، منافع مشترک تعريف مي کند و از خصلت هاي منفي فردي مانند عصبانيت، مزاج، پيش داوري و سوءبرداشت فاصله مي گيرد. نگاه ما به سياست خارجي متعلق به واقعيات امروز جهاني نيست و با فرض هاي قديمي، مديريت مي شود. اين نگاه بسيار فراز و نشيب دارد و به صورت ساختاري، شبکه ها را از هم جدا مي کند و نتيجه آن بي ثباتي و درگيري هاي مدت دار مي شود. سياست خارجي براي بهره برداري از امکانات بيروني است. هند شايد بهترين و موفق ترين نمونه باشد. از شرق، چين، ژاپن، روسيه، دنياي عرب و جهان غرب استفاده مي کند تا شاخص هاي زندگي و کار را در داخل بهبود بخشد. سياست خارجي با ثبات به معناي ارتباط با شبکه هاي توليدي، علمي و فناوري است.
اصلي در روان شناسي سياسي است به نام Groupthink. اين مفهوم به اين معنا است: عده اي که مثل هم فکر مي کنند، مثل هم برداشت مي کنند و منافع مشترک دارند، وقتي تصميم سازي مي کنند خطاها و اشتباهات فراواني را بدون آنکه آگاه باشند مرتکب مي شوند.
خروجي گروه هاي منسجم، عموما دچار آسيب است چون تمامي زواياي يک موضوع را نمي بينند، اطلاعات ناقص است و اعضاي گروه براي حفظ انسجام آن گروه، يکديگر را نقد نمي کنند. در فضاهاي تصميم سازي، اگر نظر متفاوت و مخالف وجود نداشته باشد، تصميم سازي مختل است. براي آنکه ثبات ايجاد کنيم بايد در نوع تصميم گرفتن و تصميم سازي تجديد نظر کنيم و در جلسات، تکثر برداشت ها و ديدگاه ها را گرد هم آوريم تا از همه زوايا، موضوعات را ببينيم. جان اف کندي اين گونه تصميم مي گرفت: پيرامون يک موضوع، از درون دولت و از بيرون دولت، مخالف و موافق موضوع را گرد يک ميز بزرگ جمع مي کرد. خود دور از همه در گو شه اي مي نشست و به جدل فکري اين گروه گوش مي کرد. يادداشت برمي داشت. سوالات خود را مي نوشت. در انتها، آنها را مطرح مي کرد. سپس با شنيدن تمامي ديدگاه ها و پاسخ به سوالات خود، تصميم مي گرفت. اگر از اين روش و اين گونه روش ها براي تصميم سازي بهره نبريم، از جهاني که با سرعت قابل توجهي درحال حرکت است عقب مي مانيم. مديريت توام با کنترل و ابهام به فقر و انزوا منجر مي شود.
دنياي اقتصاد
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.