- قرارداد اورونوف با پرسپولیس به این شرط تمدید می شود
- کارشناس داوری بازی پرسپولیس - مس سونگون؛ یک پنالتی سوخت؟!
- خلاصه بازی پرسپولیس 3 - مس سونگون 0 (فیلم) - 1 آذر
- احتمال حذف استقلال و پرسپولیس از آسیا!
- خیابانی همزمان از خجالت بیرانوند و بازیکنان تیم ملی درآمد!
- گاف بد باشگاه پرسپولیس درباره اوستون اورونوف
- توضیح گاریدو در مورد دلیل خط خوردن بازیکن پرسپولیس و تغییر ترکیب
- خیانتی در پرسپولیس که به زودی اعلام میشود!
فرنوش شيخي، نه «همسر کاوه رضايي»
نيلوفر حامدي
در باب حفظ شخصيت حقيقي و حقوقي انسانها
موضوع لژيونرشدن فرنوش شيخي در هفته گذشته، يکي از داغترين خبرها در حوزه ورزش زنان بود. مليپوش سابق واليبال ايران که پس از ازدواج با کاوه رضايي، فوتباليست سابق آبيها، از تيم ملي خداحافظي کرد و همراه همسرش به بلژيک رفت، با پيشنهاد بازي براي يکي از باشگاههاي اين تيم روبهرو شد؛ پيشنهاد سادهاي که بهخاطر مسئله حجاب ورزشکار ايراني با حرفوحديثهاي زيادي روبهرو شد. درحالحاضر هم اگرچه همه از نهاييشدن اين توافق ميگويند، اما تا به امروز قراردادي بين باشگاه و شيخي امضا نشده است. اما موضوع اين گزارش تنها لژيونرشدن شيخي نيست. در همان ابتداي ماجرا که رسانهها از اين پيشنهاد مينوشتند، همه تيترها از عبارت «همسر کاوه رضايي» خبر ميداد. رسانههاي زيادي اين خبر را کار کردند و نکته عجيب اينکه بيشتر آنها بهجاي استفاده از نام سوژه اصلي اين خبر، ترجيح ميدادند او را با نام همسرش معرفي کنند. توجيهشان هم اين بود که رضايي شخصيت مشهورتري است و اين موضوع به ديدهشدن بيشتر خبر کمک ميکند و در نهايت به سود خود شيخي است. از طرف ديگر برخي هم توضيح ميدادند که اين پيشنهاد بهخاطر کاوه اتفاق افتاده است و توجيه اين بود که مسئولان باشگاه شارلوا به فرنوش پيشنهاد بازي دادند، اما چون همسر او در تيم فوتبالشان بازي ميکند، با او آشنا شدند و در تمريناتشان دعوتش کردند. با همين توجيه تصميم بر اين ميشد که نام فرنوش بهطورکلي نهتنها از تيتر، بلکه از زير تيترها هم حذف شود تا همسر مشهورش جايش را بگيرد.
وقتي با همين افراد از رسوخ عجيب افکار جنسيتزده در ذهنهاي تکتکمان صحبت ميکنيم، حرفمان را غيرمنطقي توصيف ميکنند و برخي مدعي ميشوند که شورش را درآوردهايم، اما مسئله اينجاست که فرنوش شيخي خودش داراي هويت مستقلي است؛ بازيکن سابق تيم ملي واليبال ايران که در آخرين حضورش همراه با اين تيم توانست عنوان بهترين دفاع روي تور را در مسابقات انتخابي قهرماني جهان کسب کند. بازيکني که همواره يکي از مؤثرترين مهرههاي تيم ملي بوده است. فارغ از بُعد فني، فرنوش چهره به قول امروزيها سلبريتي هم محسوب ميشود. صفحه اينستاگرامش حدود ١٥٠هزار فالوئر دارد. در دو سال اخير به برنامههاي تلويزيوني بسيار زيادي، از جمله خندوانه دعوت شده بود و اينها همه نشان از اوج محبوبیتش داشت. بدونشک او بهعنوان يک ورزشکار زن در کشور ما از شهرت کمتري در مقايسه با همسر فوتباليست استقلالياش برخوردار است، اما آيا اين حقيقت به معناي کتمانکردن کلي نام حقيقي و حقوقي اوست؟ در پاسخ به افرادي که از ديدهشدن بيشتر اين خبر و کمک به شيخي دم ميزنند، ميگوييم: پس او و دختران زيادي مثل او چه زماني خودشان بايد ديده شوند؟ اگرچه برخي با اين توضيحات قانع نميشوند و مدام ميگويند مگر سر جريان زهرا نعمتي، ورزشکار پارالمپيکي ايران، در درگيري با همسرش و ممنوعالخروجي نميگفتيد همسر زهرا نعمتي؟ مگر خيليها به پيمان رجبي، ورزشکار سابق دووميداني ايران، نميگويند همسر ليلا رجبي؟ پس ايراد در چيست؟ ايراد در آنجاست که فرنوش شيخي از زمان ازدواج ديگر نام خودش را از دست داده است. نگاهي به رسانهها بيندازيد. از ارديبهشت امسال به اينطرف چند بار خبر او را با نام خودش کار کردهايم؟
زماني زن در اين جامعه جزء مايملک مرد بود. حتي نامش را «متعلقه» ميگذاشتند. اگرچه الان آن دوران گذشته است. اگرچه زنان ايراني درحالحاضر در بسياري از شغلهاي تا به ديروز تماما مردانه فعاليت ميکنند، اگرچه دانشگاههاي ما مملو از دانشجويان زن است و رشتههايي مثل کشتي و وزنهبرداري و بوکس هم حالا ورزشکار زن دارد. آيا بايد قبول کنيم ذهن و فکر ما هنوز هم زنستيز و مردسالار است؟
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.