- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
اهمیت ائتلاف سازی منطقه ای برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: چرا "روسیه و ترکیه" بهترین گزینه های موجود هستند؟
اکنون در دوران پسا هژمونیک و در شرایطی که به نظر می رسد قدرت آمریکا به عنوان تنها ابر قدرت در حال کاهش و بر عکس قطب های جدیدی مثل چین، روسیه در حال سر بر آوردن هستند به نظر می رسد پس از این ائتلاف های بین المللی در مناطق مختلف جهان از اهمیت بیشتری برخوردار باشند.
پرهام غنی-نواندیش: در بعد نظری و حتی آکادمیک ما اغلب واژه ها را در معنا و مفهوم درست خود به کار نمی بریم و حتی در موارد بسیاری واژه ها را به جای یکدیگر به کار می بریم که البته شاید بخش عمده آن به محدودیت های زبانی ما در مقابل زبان اصلی متون روابط بین الملل برگردد. یکی از این واژه ها مفهوم ائتلاف که بعضا با اتحاد یکسان در نظر گرفته میشود.
در روابط بین الملل ائتلاف به همپوشانی منافع بین دو دولت یا بیشتر گفته می شود که در مقطعی باعث همکاری دو طرف برای دستیابی به هدفی مشترک می گردد در حالی که اتحاد جنبه های گسترده تری دارد.
در نظام بین الملل به دلیل ذات حاکم بر آن که دوستی و دشمنی دائمی معنا و مفهوم ندارد آنچه ما مشاهده می کنیم بیشتر از جنس همین ائتلاف است چرا که کمتر دو کشوری را می توان یافت که در همه حوزه ها با یکدیگر هم نظر باشند.
این مقدمه را عرض کردم تا پیش از ورود به بحث پاسخ این سوال که ما با روسیه و ترکیه هم نظر نیستیم را داده باشم و تلویحا اشاره کنم که برای تشکیل ائتلاف لزوما نیازی به همگرایی کامل در تمامی سطوح نیست، در شرایط فعلی و با توجه به اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی اینجانب معتقدم که روسیه و ترکیه می توانند بیشترین همپوشانی منافع را با ما در زمینه تامین امنیت منطقه و حفظ ژئوپلوتیک خاورمیانه داشته باشند. بنابراین این دو کشور تنها گزینه های پیش روی ما برای ائتلاف سازی منطقه ای و موازنه قدرت در مقابل آمریکا، عربستان و اسرائیل به حساب می آیند.
به طور کلی یکی از نشانه های پویایی سیاست خارجی هر کشوری توانایی آن در ایجاد ائتلاف ها است، ما در طول 40 سال گذشته به دلایل مختلفی چون حاکمیت نظام دو قطبی و تلاش برای بر هم زدن نظم حاکم طبیعی بود که امکان عضویت در ائتلاف ها و شکل دادن به آن ها برایمان فراهم نبود.
امروز خروجیهای ژئوپلیتیک خاورمیانه عمدتاً تحت تأثیر اختلافات، رقابتها و تفاوتهای کشورهای قدرتمند خاورمیانه است، ولی درعینحال، رقابتهای جهانی و اروپایی آمریکا و روسیه که قطبهای موجود خاورمیانهای را تقویت میکنند، نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. اکنون در دوران پسا هژمونیک و در شرایطی که به نظر می رسد قدرت آمریکا به عنوان تنها ابر قدرت در حال کاهش و بر عکس قطب های جدیدی مثل چین، روسیه در حال سر بر آوردن هستند به نظر می رسد پس از این ائتلاف های بین المللی در مناطق مختلف جهان از اهمیت بیشتری برخوردار باشند.
در حال حاضر نظم منطقه اي خاورمیانه نیز در کنار نظام بین الملل در دوران گذار به سر مي برد به طوري كه شاهد بي ثباتي و شكل گيري بلوك هاي قدرت جديدي بين كشورهاي منطقه هستيم. تلاش آمريكا براي به سرانجام رساندن طرح خاورميانه بزرگ و نزديك شدن عربستان و اسرائيل حكايت از شكل گيري يك بلوک قدرت جديد در منطقه خاورميانه دارد، که هدف اصلی خودش را ضدیت با ایران و منزوی ساختن ما قرار داده است.
در چنين شرايطي به نظر مي رسد یکی از گزینه های پیش رو جمهوری اسلامی برای حفظ امنیت منطقه ای به کار گیری سیاست ائتلاف برای برقراری موازنه قدرت در مقابل بلوک مقابل باشد، این مهم نیز جز با به کار بردن دیپلماسی فعال و یافتن زمینه های همگرایی با کشورهای منطقه چون ترکیه و حتی قطر به اضافه همراه شدن با یکی از قدرت های مداخله گر اصلی به نام روسیه میسر نخواهد شد.
در حال حاضر هر دو كشور روسیه و ترکیه از انگيزه هاي خوبي براي پيوستن به اين ائتلاف بر خوردارند، روسيه طي ساليان اخير سعي داشته بر نقش خود در خاورميانه بيافزايد و خودش را بار ديگر در مقابل آمريكا تعريف نمايد. اگرچه بسیاری روسیه را شریک قابل اطمینانی نمی دانند، اما روس ها بار ها نشان داده اند كه نسبت به تغيير ژئوپلتيك خاورميانه حساس بوده و خواستار ثبات و حفظ مرزهاي خاورميانه به شكل فعلي هستند.
از سوي ديگر تركيه نيز اگرچه يك عضو ناتو است و سياست خارجي چندان قابل پيش بيني ای ندارد به علاوه اینکه زمینه های واگرایی ای هم در سوریه با ایران و روسیه دارا است اما این کشور به وضوح نشان داده در موضوعي مثل حفظ ژئوپلتيك خاورميانه بسيار حساس است چرا كه مساله كردستان به عنوان بخش مهمي از برنامه تغيير جغرافياي سياسي خاورميانه بزرگترين چالش امنيتي اردوغان به حساب مي آيد.
از سوی دیگر سخنان اخیر ولیعهد سعودی در مطرح کردن ایران و ترکیه به عنوان محورهای شرارت نیز نشان می دهد که زمینه های همکاری دو کشور بیش از گذشته محیا است و ایران ترکیه می توانند منافع مشترک خود را از طریق این همکاری تامین نمایند.
ترکیه در کنار ایران به عنوان تنها کشور غیرعرب خاورمیانه و به دلیل داشتن نظامی سیاسی سکولار که به دنبال گسترش ایدئولوژی افراطی سنی نیست می تواند گزینه خوبی برای تعامل با ما باشد. از سوی دیگر مساله کردستان به عنوان موضوعی مشترک بین دو طرف و تلاش برای جلوگیری از توطئه استقلال این متطقه نیز فرصت همکاری خوبی را مهیا می سازد.
شاید بسیاری این نظر را مطرح کنند که روسیه و ترکیه در بزنگاه ها به رویاروی با آمریکا و متحدانش تن نخواهند داد و پشت ما را خالی می کنند، اما باید به این عزیزان گوشزد نمود که منظور از ایجاد این ائتلاف جنگیدن یا آماده شدن برای جنگ با طرف مقابل نیست چرا که اساسا رویکرد تهاجمی جایگاهی در دکترین سیاست خارجی جمهوری اسلامی نداشته و اگر هم گاهی سیاست خارجی ما این چنین به نظر آمده به دلیل تهدیدات امنیتی و جایگاه ویژه ژئوپلتیک ما بوده است.
از سوی دیگر رابطه داشتن ترکیه و روسیه با آمریکا نه تنها ایراد نیست حتی شاید در مواقعی به کمک ما نیز بیاید و ما از این کشورها به عنوان کانالی ارتباطی در آینده استفاده کنیم چرا که عرصه روابط بین الملل قابل پیش بینی نیست و هیچ کس نمی تواند بگوید که فردا چه پیش خواهد آمد.
به هر حال آنچه مسلم است ذکر این نکته است که در عرصه نظام بین الملل هر کشوری به دنبال منافع خودش بوده و در این حوزه گاهی دو دو تا پنج تا هم می شود، اینکه ما بتوانیم در هر شرایطی چگونه از بهترین فرصت ها استفاده کرده و مناسب ترین رویکرد را اتخاذ کنیم دیگر به توانایی دیپلماسی ما بر می گردد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.