- ساعت اوج ترشح هورمون تستوسترون و اثرات جنسی آن / راهکارها و غذاهای افزایش دهنده برای مردان و کاهش دهنده در زنان
- چرا زیر چشم سیاه میشود؟ / علت گودی زیر چشم و درمان آن
- برای سرفه چی خوبه !؟ / ۲۵ درمان ساده
- چگونه گوشی را به تلویزیون وصل کنیم!؟ / نحوه اتصال موبایل آیفون و اندروید
- خواص انگشتر حرز امام جواد (ع) چیست!؟
- ماجرای آشنایی مولانا و شمس / از عشق نافرجام کیمیا خاتون تا گوهر و کرا خاتون!
- شاهکار بی نظیر هوش مصنوعی؛ ضرب المثلهای ایرانی به تصویر بدل شدند! (عکس)
- ثواب و فضیلت سوره یس ؛ بهترین سوره برای اموات و اهل قبور + متن و ترجمه سوره یاسین / یس ﴿١﴾ والقرآن الحکیم ﴿٢﴾ انک لمن المرسلین ﴿٣﴾
- دعای آمرزش و شادی روح اموات: اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ + ترجمه
دادگاه مرحوم میثم عبادی از جانباختگان حوادث پس از انتخابات 88 صبح روز گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
شرق: دادگاه مرحوم میثم عبادی از جانباختگان حوادث پس از انتخابات 88 صبح روز گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. میثم عبادی، نوجوان 17سالهای بود که 24خرداد 88 دو روز بعد از انتخابات، با اصابت گلوله از ناحیه شکم درگذشت. به گفته مصطفی ترکهمدانی، وکیلمدافع اولیایدم مرحوم میثم عبادی، قرار شده دیه از بیتالمال به اولیایدم پرداخت شود.
ترکهمدانی به «شرق» گفت: با توجه به اینکه در این پرونده متهم وجود ندارد و متهم به قتل شناسایی نشد بر اساس ماده 487 قانون مجازات اسلامی درخواست کردیم دیه مقتول از بیتالمال مسلمین پرداخت شود. نماینده دادستان هم موافقت کرده و بهزودی دادگاه رای صادر میکند.
پدر میثم عبادی درباره روز حادثه به «شرق» گفت: «آن روز میثم بههمراه دوستانش از خانه خارج شد، حدود ساعت 17 خواهرش با او تماس گرفت و گفت که امروز روز مادر است و هرچه زودتر بیا تا برای مادرمان کادو بگیریم، میثم هم موافقت کرده بود، البته مادر خودش فوت کرده. ساعت 10شب از گوشی من که دست میثم بود تماس گرفتند و گفتند فرزندتان تیر خورده. میثم رفت پیش مادرش و دیگر هم برنگشت.» پدر میثم درباره حکم دادگاه و دریافت دیه هم گفت: «اگر کل تهران را هم به من بدهند برایم ارزشی ندارد. من به خاطر بیماریای که داشتم، نمیتوانستم کار کنم برای همین او که تازه سهماه بود پا به 17سالگی گذاشته بود درس را رها کرده بود و در یک کارگاه خیاطی کار میکرد، من بعدا متوجه شدم که او دو ماهی بود که دیگر به مدرسه نمیرفت. میثم عصای دستم بود، عصای دستم را از من گرفتند.»
لینک کپی شد
نظر شما