- سرقت مبالغ کمک به لبنان توسط طلبه ای بنام شمقدری صحت دارد!؟
- مراسم تشییع حجت الاسلام شوشتری وزیر دادگستری هاشمی و خاتمی (عکس)
- ارشدترین شخصیت نظامی حزب الله ترور شد: محمد ابوحیدر کیست؟
- فرماندار بندرانزلی بخاطر این حرف عزل شد
- همسر معاون شهردار تهران و همدستش به قصاص محکوم شدند
- آخرین اخبار از وضعیت اعتراضات معلمان به گزینش / ملاکهای ارزیابی: شرکت در نماز جمعه، راهپیمایی ها، داشتن دوستان مناسب و…
- حسن روحانی: آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان!
- مهدی زندیه وکیلی استاندار مرکزی تصادف کرد
- حجم ویرانی حمله اسرائیل به محله البساطه بیروت با بمب های سنگرشکن: نعیم قاسم ترور شده یا طلال حمیه!؟ (ویدئو)
چه کسانی از شفاف سازی دولت ناراحتند؟
پیرامون عملکرد دولت آقای روحانی و بررسی کارنامه دولت یازدهم و دوازدهم باید به یک نکته اساسی توجه داشت و آن وضعیت کشور در زمانی است که این دولت زمام امور اجرایی را در دست گرفت. باید توجه داشت به این واقعیت که آقای روحانی کشور را در یک شرایط ویژه که به شدت از لحاظ اقتصادی و بینالمللی تحت فشار بود از دولت قبل تحویل گرفت و با تدبیر و اعتدال کشور را از آن وضعیت بحرانی تا حدی که در توان داشت خارج کرد.
پیرامون شرایط موجود و مشکلات پیش روی دولت تدبیر و امید «آرمان» با اشرف بروجردی فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
به عنوان شخصی که از نزدیک با بدنه دولت در ارتباط است، عملکرد دولت تدبیر و امید را چگونه ارزیابی میکنید و آیا به نظر شما این دولت توانسته در راستای اهداف کلان گفتمان اصلاحات عمل کند؟
پیرامون عملکرد دولت آقای روحانی و بررسی کارنامه دولت یازدهم و دوازدهم باید به یک نکته اساسی توجه داشت و آن وضعیت کشور در زمانی است که این دولت زمام امور اجرایی را در دست گرفت. باید توجه داشت به این واقعیت که آقای روحانی کشور را در یک شرایط ویژه که به شدت از لحاظ اقتصادی و بینالمللی تحت فشار بود از دولت قبل تحویل گرفت و با تدبیر و اعتدال کشور را از آن وضعیت بحرانی تا حدی که در توان داشت خارج کرد. مساله دیگر این است که 5 سال پیش در میان گزینههای مطرح ریاست جمهوری آقای روحانی بهترین گزینه از نظر اصلاحطلبان بوده و هنوز هم بهترین گزینه هستند.
این مطلب درست است که آقای روحانی با حمایت جریان اصلاحات به پیروزی رسیدند و باید به این نکته تاکید کنم که به رغم برخی انتقادها هنوز هم جریان اصلاحات از آقای روحانی حمایت میکند. چرا که آقای روحانی باعث شد پس از یک دوره سخت که اصلاحطلبان به حاشیه رفته بودند، بار دیگر بتوانند در فضای سیاسی کشور حضور یابند و مطالبات خود را بیان کنند. در واقع بحثی که برخی نیروهای سیاسی به نام اصلاح طلبان بر علیه دولت مطرح کردند و به طور ویژه مورد استقبال جریانهای رقیب و منتقد روحانی قرار گرفته است، بیش از آنکه پروژهای سیاسی و مورد اجماع اصلاحطلبان باشد، رویکردی فردی است.
اصلاحطلبان دفاع از روحانی را تا پایان دوره ریاست جمهوریاش جزو برنامه راهبردی خود میدانند. این حمایت در حالی است که بسیاری از اصلاحطلبان همچنان در حاشیه قرار دارند و به کار گرفته نشدهاند. بنابراین حمایتشان از روحانی به هیچ وجه ناشی از معادلات قدرت نیست. بر همین اساس اعتقاد دارم که اصلاحطلبان از اینکه روی شخصی همچون آقای روحانی سرمایهگذاری کردند پشیمان نیستند چرا که ایجاد فضایی برای مطرح شدن دوباره گفتمان اصلاحطلبی، نتیجه اعتماد به روحانی بود. همه آنچه گفته شد به این معنا نیست که اصلاحطلبان هیچ نقدی را به عملکرد دولت وارد نمیدانند یا برنمیتابند. نقد عملکرد نهادها طبیعیترین حق شهروندان است و به شفافسازی بیشتر و اصلاح امور کمک میکند. البته گروههایی همچون دلواپسان وجود دارند که میخواهند آقای روحانی به موفقیت دست پیدا نکند. این گروهها رسانه، روزنامه و تریبونهایی که مخاطبان بسیاری دارد را در اختیار دارند اما مهم این است که امتحانشان را پس دادهاند.
به نظر شما جریان دلواپس در این سالها چه هدفی را با چه انگیزهای دنبال کرده است و آیا دولت توانسته است نسبت به رفتارهای کارشکنانه این جریان انحصارطلب واکنشی مناسب از خود نشان دهد؟
مخالفان دولت در شرایط کنونی پس از شکستهای پیاپی در انتخابات و از دست دادن جایگاهی که در مدیریت اجرایی کشور داشتند و از طرف دیگر سقوط پایگاه اجتماعی آنان به نوعی دچار سرخوردگی شدند. دلواپسان در هیچ برههای به دنبال مطالبات ملی نبوده و نیستند و تنها دغدغه آنها تسلط بر امور سیاسی و اجتماعی است. برای این افراد منافع شخصی فراتر از منافع ملی است و به همین جهت در اکثر مواقع منافع ملی را فدای منافع گروهی و شخصی خود کردهاند و بارها دیدهایم که با بحران آفرینیهای سیاسی، اجتماعی و حتی بینالمللی، منافع کشور و نظام را به خطر انداختهاند و به همین جهت است که باید گفت بهرغم ادعاهایی که این افراد دارند متاسفانه هرگز دلسوز نظام اسلامی و کشور نبوده و نیستند. در واقع آنها در عدم توفیق دولت و تحقق وعدههای آقای روحانی نقش بسزایی دارند زیرا از همان روز اول در مباحث مختلف سیاسی اجتماعی و بینالمللی علیه دولت یازدهم و دوازدهم سم پاشی تبلیغاتی میکردند و تا آنجایی که در توان داشتند مانع تراشی کردهاند و هنوز هم دست از این اعمال خود بر نداشتهاند. یکی از مهمترین خصیصههای دولت روحانی شفاف سازی است به این معنی که آقای روحانی بسیار مایل هستند در همه امور شفاف و روشن با مردم سخن بگویند و مردم را در جریان امور قرار دهند در حالی که مخالفان دولت نشان دادهاند با ملت شفاف نبودهاند. اگر خصوصیت ذاتی دولت اصلاحات را در ایجاد مردمسالاری دینی و تحقق جامعه مدنی بشناسیم دولت تدبیر و امید را باید به تحقق آرمان شفافسازی شناخت. اما همانطور که در دوره اصلاحات با بحران سازیهای مختلف بر سر راه دولت مانع ایجاد شد، امروز نیز مخالفان دولت و بخشهای تندرو و افراطی برای تحقق آرمان دولت در ایجاد فضای شفاف با هدف مبارزه با فساد و رانتخواری و ویژهخواری، مانعتراشی میکنند. با نگاهی به دورهای که دلواپسان در قدرت اجرایی کشور حضور داشتند به این واقعیت دست مییابیم که آنها در شفاف سازی و جلب اعتماد ملی شکست خوردهاند و نتیجه مدیریت آنان پروندههای فسادهای گسترده اقتصادی است که هنوز هم مفتوح هستند و هرازگاهی بخشی دیگر از آن فسادها افشا شده و پروندهای جدید از سوء مدیریت آنان در محاکم قضائی باز میشود. بنابراین از رفتارهای بحران آفرین جریان مخالف دولت به این نتیجه میرسیم که آنها با هرگونه شفاف سازی و بیان حقایق توسط دولت و اصلاحطلبان مخالف هستند و طبیعی است که در مسیر شفاف سازی کشور ایجاد مانع کنند. البته پیش از این هم گفتهام که آقای روحانی به عنوان رئیس دولت دلش نمیخواهد فضای جامعه دچار تلاطم و آشفتگی شود لذا برای آرام نگه داشتن کشور گاهی اوقات نکاتی را مطرح میکنند و بیاناتی کنایهوار دارند.
با توجه به آینده نامعلوم برجام و احتمال خروج آمریکا از این معاهده و تشدید تحریمها، به نظر شما دولت باید چه سیاستی را در پیش گیرد تا آثار منفی این مساله در جامعه کمتر نمایان شود؟
بحث خروج از برجام وقتی مطرح میشود باید از دو زاویه مورد بررسی قرار گیرد. یکی اینکه طرف مقابل از برجام خارج شود و دیگری این است که ایران از این معاهده خارج شود. هر کدام از این دو وضعیت خاص خود را در پی خواهد داشت. ایران هرگز از این معاهده خارج نمیشود مگر آنکه اقدام علیه برجام از طرف مقابل در لغو آن صورت گیرد. ما بر اساس باورها و اعتقادات دینی و مذهبی خود مبنی بر پایبندی به عهد و پیمان و توصیه به وفای عهد، همچنان بر سر این توافق بوده و هستیم اما طرف مقابل تا امروز به عهد خود وفا نکرده است و به تعهداتی که در برجام ذکر شده جامه عمل نپوشانده و درست برخلاف آنچه که در این معاهده بینالمللی ذکر شده رفتار کرده است. بر اساس آموزههای دینی و مذهبی اگر کسی که با او عهدی میبندید به عهد و پیمانش پایبند نباشد، شما دیگر ملزم به پایبندی به آن پیمان نیستید.
بنابراین اگر آمریکا به هر دلیلی این معاهده را نقض کند باید ما این حق را برای خود محفوظ بدانیم که دست به اقدام متقابل بزنیم اما باید هرگونه اقدام متقابل بر اساس منطق و در نظر داشتن منافع کشور باشد و از هرگونه اقدام هیجانی که تبعات سنگین برای کشور داشته باشد برحذر بود. البته به طور حتم اگر برخی در صدد افزایش فشار و تشدید تحریمهای ظالمانه علیه کشور باشند ما نیز برای عبور از این وضعیت تدابیر ویژهای خواهیم داشت.
چندی پیش دلواپسان و حامیان آنان به خودرو وزیر امورخارجه حمله کرده و آقای ظریف را متهم به دروغگویی کردند. همچنین در رسانهها و مطبوعات خود آقای ظریف را به دلیل مذاکراتی که در برجام داشته ناکارآمد معرفی کردند. به نظر شما آیا دستگاه دیپلماسی کشور در خصوص برجام ضعیف و ناکارآمد وارد شده است؟
برجام یک مساله شخصی نبود که مسئول آن آقای ظریف یا آقای روحانی باشد. برجام نتیجهای بود که همه ارکان نظام و در راس آن رهبر انقلاب در خصوص آن اتفاق نظر داشتند و نمیتوان گفت که یک نفر و حتی یک دولت در این خصوص تصمیم گیرنده بوده بلکه حاصل خرد جمعی و تصمیم کلی نظام بوده است. در ماجرای برجام مشاهده کردید این گروه از هیچ تلاشی برای تخریب دولت و آقای روحانی کوتاه نیامد و امروز هم در قالبهای دیگری همان رویکرد خودشان را نشان میدهند. معتقدم موضوع دستهای پشت پرده بسیار واضح و روشن است.
جریان مخالف دولت که از این معاهده ناراحت و خشمگین است، تنها به این دلیل است که روزهای سخت تحریم برای آنان سراسر منفعت بود و تحریمها برای عدهای از آنان سودهای سرشاری به ارمغان آورد. بنابراین طبیعی است که از روز اول با برجام مخالفت کنند و علیه این معاهده بینالمللی تبلیغات منفی به راه بیندازند. بنابر این باید با ایجاد فضای شفاف از بروز دوباره فسادهای اقتصادی کلان که در گذشته شاهد آن بودیم جلوگیری به عمل آوریم و نگذاریم بار دیگر عدهای با سوء استفاده از چنین موقعیتهایی که کشور و ملت درگیر مشکلات اقتصادی هستند، از راههای گوناگون اموال ملت را چپاول کنند و از قبل مشکلات کشور سودهای کلان به دست آورند.
با توجه به حوادث دیماه عدهای بر این عقیده بودند که پایگاه اجتماعی اصلاحات متزلزل شده است. با توجه به مسائل پیرامون این وقایع جایگاه اجتماعی گفتمان اصلاحات را چگونه ارزیابی میکنید؟
ماجرای دی ماه به اعتقاد من سیاسی نبود. البته با برنامهریزی و حمایت جریان مخالف دولت این اعتراضات شروع شد اما به سرعت کنترل اوضاع از دست آنان نیز خارج شد و به دست دشمنان انقلاب افتاد. اعتراضات دی ماه حاصل مشکلات شدید اقتصادی و اجتماعی بود. مشکلاتی که به دلیل سوء مدیریت چندین ساله در کشور به وجود آمده و آثار و تبعات آن را در جامعه به صورت معضلات اجتماعی، بیکاری، فقر و فساد میبینیم. این مطلب را نمیتوان قبول کرد که برخی میگویند در اعتراضات دی ماه مردم از اصلاحطلبان عبور کردند. در حوادث دی ماه بحث اصلاحطلب و اصولگرا مطرح نبود گرچه شعارهایی در این زمینه داده شد اما واقعیت مطالبات مردمی بود که میخواستند صدایشان شنیده شود. این یک واقعیت انکار ناپذیر است که جامعه امروز ما حال و روز خوبی ندارد. حوادث دی ماه یک زنگ خطر برای مسئولان کشور بود تا صدای مردم را بشنوند و نسبت به مطالبات مردم بیتفاوت نباشند. باید به شرایط جامعه و وضعیت بینالمللی ایران توجه شود و این نکته نیز در نظر گرفته شود که هر مطالبهای براساس نیازهای مبتنی بر واقعیتها و ظرفیتهای متن جامعه مطرح شود، در غیر این صورت جز ایجاد فضای متشنج نتیجهای به بار نخواهد داد.
یکی از مباحثی که دولت تدبیر و امید بر آن همواره تاکید داشته است موضوع جریان آزاد اطلاعات و عدم محدود سازی جامعه و فضای مجازی بوده است اما امروز مردم شاهد هستند که گویا آقای روحانی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی در این زمینه اختیار چندانی ندارد و یک پیامرسان با بیش از 40 میلیون نفر فیلتر میشود. نظرتان را در این خصوص بفرمائید.
بحث فیلترینگ شبکههای اجتماعی و به خصوص فیلتر شدن تلگرام کاملا یک برنامه حساب شده در جهت ناکارآمد نشان دادن دولت روحانی بود. همانطور که قبلا هم اشاره کردم منافع عدهای در بحرانآفرینی تامین میشود. اجبار مردم به استفاده از پیامرسان داخلی کاری بیهوده است چرا که این تشخیص با خود مردم است که از کدام پیامرسان استفاده کنند. البته ما هم دوست داریم از پیامرسان داخلی استفاده کنیم اما نه پیامرسانی که با رانتهای ویژه در جهت فربه کردن افرادی خاص به وجود آمده باشد و با محدود کردن مردم به وسیله فیلترینگ بخواهند برای خود جذب مشتری کنند. به طور قطع همانطور که وزیر ارتباطات گفته بودند نمیتوان در مقابل جریان سریع اطلاعات و فناوری مانع ایجاد کرد. در همین چند روز اخیر هم مردم بار دیگر از فیلترشکنهایی استفاده میکنند که این روزها در اختیار همه قرار دارد و به طور قطع این روند فیلترینگ ادامه پیدا نخواهد کرد و احتمالا به زودی به حال قبل بازخواهد گشت. اینکه میگویند به تقاضای مردم این پیامرسان فیلتر شده حرف درستی نیست چرا که آنان نمیتوانند از طرف مردم حرف بزنند. کسی میتواند سخنگوی مردم باشد که اقبال عمومی به او وجود دارد. در مقابل نیز در صورتی میتوانند مدعی باشند صدای مردم هستند که این مساله به محک آزمایش گذاشته شود؛ بنابراین باید مشخص شود کسانی که میگویند صدای مردم هستند بر چه مبنایی نمایندگی خود را از جانب مردم اعلام میکنند. راهاندازی شبکههای اجتماعی داخلی و پیامرسانهای داخلی بسیار کار پسندیده و مفیدی است، البته به شرط آنکه در انحصار عدهای خاص قرار نداشته باشد و فضای یک رقابت سالم ایجاد شود و از طرف دیگر این پیامرسانها بتوانند اعتماد مردم را نیز به دست آورند. مسئولان قبل از آنکه بخواهند دست به اقدامات اینچنینی بزنند باید با مردم حرف بزنند و دغدغههای مردم را برطرف کنند. مردم نباید احساس نا امنی و خطر کنند. برخی متاسفانه مردم را محرم نمیدانند و رفتارهای خصمانه نسبت به مردم دارند. برخی بدون در نظر گرفتن مصالح کشور و نظام تنها راه تقابل با مردم را در پیش گرفتهاند بدون آنکه به تبعات این برخوردها بیندیشند. اگر آنگونه که این افراد مدعی هستند، حفظ نظام در اولویت قرار دارد، بنابراین برای حفظ نظام باید برای مردم و خواستههای مردم ارزش قائل بود و آنان را تحت لقای خیمه نظام حفظ کرد. لازم است به همه کسانی که برخوردهای سلبی با مردم و جامعه دارند توصیه کرد که برای حفظ نظام دست از این رفتارها بردارند و مردم را بیگانه نپندارند و با مردم گفتوگو کنند تا از مشتعل شدن تنشهای خاموش جلوگیری کنند.
ارزیابی شما از عملکرد شورای شهر تهران به عنوان منتخبان شهروندان و اقبال گفتمان اصلاحات در حوزه مدیریت کلانشهر تهران چیست؟
اصلاحطلبان در شورای شهر تا این لحظه هماهنگ و یکدست ظاهر شدند و به رغم مشکلات فراوانی که با آن مواجه بودند، توانستند تا امروز عملکرد خوبی از خود نشان دهند. البته استعفای نابهنگام آقای نجفی مشکلات زیادی برای شورای شهر ایجاد کرد اما شورای شهر توانست با مدیریت صحیح از بروز اختلافات جلوگیری کند و حتی منافع شهر و شهروندان را فدای منافع گروهی و جناحی خود نکردند و سعی دارند با تمام ظرفیتهای موجود نسبت به انتخابی اصلح جهت مدیریت کلانشهر تهران اقدام کنند. البته مشکلات امروز شورا نباید مانعی بر سر راه مبارزه با فساد و تخلفات صورت گرفته در شهرداری ایجاد کند چرا که برخورد با متخلفان و کسانی که با سوء استفاده از موقعیتهای خود به مردم خیانت کردهاند و اموال عمومی را تصاحب کردهاند از مطالبات اصلی شهروندان است.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.