- قتل سه نفر در کرمان که برای درمان آمده بودند
- پرونده کلثوم اکبری به کجا رسید؟ / پرونده ای که با سریال پایتخت ۷ دوباره باز شد
- همسر منصوره قدیری خبرنگار ایرنا در انتظار چوبه دار/ حکم قصاص با پرداخت ۸۰۰ میلیون تومان انجام می شود
- حادثه هولناک برای پوریا پورمراد، بلاگر مشهور اینستاگرام + عکس
- مرگ مرموز شیلا شهبازیان در کانادا همچنان بازتاب دارد
- دکتر ساسان علی نیائی فرد و دکتر مریم سیفی کلهر به همراه فرزندشان در سانحه رانندگی جان باختند + عکس
- کشف جسد شیلان شهبازیان، دختر کُرد ایرانی در کانادا
- انفجار و تخریب و آسیب به ۱۲ ساختمان در خیابان قزوین در تهران با ۲۱ مصدوم (ویدئو)
- روزهای قمر در عقرب سال ۱۴۰۴ : آغاز سال نو با نحسی! (جدول)
- خودکشی دوباره دختر جوان یاسوجی بعد از ماجرای تجاوز و فیلم سیاه
دوست مادرم را کشتم، حالا هم اصلا پشیمان نیستم!
پسر جوان که در جنایتی خونین دوست مادرش را با چاقوی آشپزخانه کشته بود صبح دیروز درشعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد
پسر جوان که در جنایتی خونین دوست مادرش را با چاقوی آشپزخانه کشته بود صبح دیروز درشعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از آبان سال 90 همزمان با کشف جسد زن میانسالی بهنام شهناز در آپارتمانش آغاز شد.
خیلی زود تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی بهدستور بازپرس کشیک قتل در محل جنایت حضور یافتند. در نخستین تحقیقات کارآگاهان دریافتند که شب گذشته پسر دوست شهناز بهنام فرهاد 27 ساله در خانه او بوده است. در گام بعدی بهدنبال تحقیقات میدانی فرهاد بهعنوان نخستین مظنون این پرونده تحت بازجویی قرار گرفت.
وی بلافاصله اتهام قتل را پذیرفت اما این درشرایطی بود که او خودش را به دیوانگی زده بود تا ثابت کند در زمان وقوع قتل سلامت روانی نداشته است. اما دیروز این متهم از زندان برای محاکمه به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی هدایت رنحبر وقاضی یزدانپور انتقال یافت.
پس از قرائت کیفرخواست توسط قاضی دهقانی نماینده دادستان، اولیای دم(فرزندان مقتول)درجایگاه ایستادند وخواستار قصاص متهم شدند. سپس متهم جوان پای میز محاکمه ایستاد این بار او درباره علت وقوع جرمش به قضات گفت: من دیوانه نیستم وتا کنون نقش بازی میکردم....
وی ادامه داد: من این زن را کشتم چون روابط زیادی با مردان غریبه داشت. من از وقتی کودک بودم با خاله شهناز که دوست صمیمی مادرم بود رفت وآمد داشتیم اما وقتی متوجه رفتار نامناسبش شدم او را کشتم. این موضوع باعث شده بود که من تصویر بدی از زنان در ذهنم باقی بماند ونسبت به همه زنان مظنون شده بودم... تا اینکه ساعت دوازده شب هجدهم آبان به طرف خانه شهناز حرکت کردم زنگ خانهاش را زدم و گفتم کارت عروسیام را آوردم او در راباز کرد ومن داخل شدم پس از چند دقیقه او رفت و من هم منتظر ماندم تا بخوابد اما بعد او را کشتم و متواری شدم من اندازه سرسوزن پشیمان نیستم او مستحق مرگ بود.
پساز پایان اظهارات متهم قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.