- رقم نجومی قرارداد جدید کنعانی زادگان و پورعلی گنجی با پرسپولیس لو رفت
- سیدورف گزینه سرمربیگری استقلال را معرفی کرد+ عکس
- بررسی صحنه مشکوک بازی استقلال - ملوان در فوتبال برتر و پخش مکالمه داوران؛ عمری ناقلاست!
- واکنش عارف آقاسی به خبر انتقال به پرسپولیس و مذاکره با استقلال در برنامه فوتبال برتر
- خبر امیدوار کننده مهدی قایدی برای هواداران درباره احتمال بازگشت به استقلال در برنامه میثاقی
- رونمایی از پنج خرید جدید استقلال که جویباری وعدهاش را داد + اسامی
- روایتی تازه از ماجرای تجاوز ورزشکاران ایرانی به دختر بیست ساله کرهای
- مدیر مشترک برنامه با سیدورف کار خودش را کرد: رضا رضایی گزینه خط حمله استقلال شد!
- لیست خروج پرسپولیس بیشتر از ۶ نفر شد!
- شاه ماهی نقل و انتقالات در تور استقلال
مدافع سابق پرسپولیس: یک روز صبح دیدم همه فحش می دهند که چرا برانکو را آنفالو کردی؟!
یک روز صبح بیدار شدم و دیدم کلی مسیج وجود دارد، انگار یک سری کوک شده بودند که بدون این که چیزی را بدانند، بیایند و فحاشی کنند؛ این بخشی از توضیح صادق محرمی درباره ماجرای آنفالوی برانکو در اینستاگرام است.

به گزارش ورزش سه، تنها 4 ماه تا یک سالگی لژیونر شدن صادق محرمی باقی مانده است. 8 ماه پیش پس از صعود دراماتیک به یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا با پیراهن پرسپولیس، محرمی که دیگر رمقی برای خوشحالی نداشت، روی شانه های همبازیانش دور ورزشگاه آزادی چرخید و با چشم های خیس با هواداران پرسپولیس خداحافظی کرد.
برانکو جزو فالوئینگ هایم نبود
یکی از داستان هایی که در یک سال اخیر برای محرمی رخ داد، ماجرای فالو و آنفالوی برانکو ایوانکوویچ بود. او در این باره توضیح داد: خودتان راجع به آدم هایی که در اینستاگرام هستید اطلاع دارید که هرکاری کنید یک چیزی از آن در می آورند. من هم تا جایی که توانستم در مصاحبه هایم سعی نکردم کسی را گول بزنم و هرچیزی که بوده را گفتم، آن موقع هم که پیشنهاد داشتم گفتم شرایط اینطوری است و شاید بروم و شاید هم نه. حالا این ها نمی دانم دوست دارند یک چیزی در بیاورند. من اصلا آقای برانکو را (جزو فالوئینگ ها) نداشتم، چون تا جایی که می دانستم پیج دست خودشان نیست و اهمیتی هم برایشان ندارد و مثل بقیه بچه های تیم (فقط 4-5 نفر ایشان را فالو کرده اند) پیجشان را نداشتم.
دفاع راست سابق پرسپولیس همچنین گفت: یک روز صبح بیدار شدم و دیدم کلی مسیج وجود دارد. انگار شما یک سری آدم را کوک می کنید که بروند و حرف بزنند بدون این که حتی فکر کنند و بدانند داستان چیست. من از وقتی رفتم به صورت مستقیم نه ولی با ایشان در ارتباط هستم. ایشان سعی می کند به من کمک کند، من ایشان را خیلی دوست دارم و خیلی به من کمک کرده اند مگر می شود بیایم همچین کار کنیم؟ چیزی که بود من هم تعجب کردم و نمی دانستم چه عکس العملی نشان بدهم.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.