- مرگ بحث برانگیز یک پزشک دیگر: علت فوت دکتر سمیرا آل سعیدی چیست!؟
- عکس وایرال شده از تجمع حمایت از طرح عفاف و حجاب در قم
- انتقاد میرسلیم از عدم رعایت شان رئیس جمهور در سفر پاکستان
- توضیح سردار رادان درباره نقش رئیسی در طرح نور و حجاب: رئیس جمهور حساب رای را نکرده؛ ایستاده تا حیا، دین و عفت در جامعه ساری و جاری باشد
- جهانگیری: مگر آقایان قبل از مجلس فعلی نگفتند ما خیزش برای حل مشکلات اقتصادی هستیم؟ پس چه شد!؟
- همسر آیت الله سیدمصطفی خمینی دار فانی را وداع گفت
- حق با آقاي ذوالنور است!
- «دیپلماسی مخفیانه» در دستور کار ایران و آمریکا
- آيا تصادفي است كه هر گاه كفگير خزانه به ته ديگ ميخورد دستي از غيب ميآيد و نرخ ارز را بالا ميبرد!؟
- واکنش محسن برهانی به حکم اعدام توماج صالحی
شرق نوشت: «کنایه تازه سعید جلیلی به نامه سیدمحمد خاتمی به دولت وقت آمریکاست که به نامه ۲۰۰۳ معروف شد. در همه این سالها، اصولگرایان بابت این نامه بهشدت به رئیس دولت اصلاحات و اصلاحطلبان تاختهاند و آن را ننگین یا نامهای که ایران را به آمریکا فروخت، خواندهاند. این در حالی است که محمود احمدینژاد در همه سالهایی که بر سر کار بود و بعد از آن، بیش از هشت نامه به رؤسای جمهور آمریکا نوشته و یکدهم این نقدها را نیز دریافت نکرده است.»
نامهای که در سال ۲۰۰۳ به واسطه «تیم گولدیمن»، سفیر وقت سوئیس در تهران، نوشته شد، بعد از مدتها دوباره در سال ۸۷ از سوی «دنیس راس»، مشاور ارشد جورج بوش پدر و پسر، فرستاده ویژه کلینتون در مسائل خاورمیانه و مشاور خارجه باراک اوباما، در مجله نیوزویک چاپ شد. چاپ مجدد این نامه در همان زمان رسانههای اصولگرا را بر آن داشت تا تیتر بزنند: «تأیید نامه محرمانه». دنیس راس، مشاور وقت خارجه باراک اوباما، همان زمان انتشار مجدد نامه گفته بود: «هر چه واشنگتن تمایل بیشتری به تماس مستقیم با ایران نشان دهد، کشورهای دیگر هم با افزایش فشارها راحتتر کنار میآیند. ضمنا اروپاییها نگراناند اگر از حجم روابط تجاری خود با ایران کم کنند، چین جای آنها را پر خواهد کرد. در این صورت، همراهکردن چینیها میتواند این نگرانی را از بین ببرد. البته چماقهای محکم باید با هویجهای خوشطعم در توازن باشند. ما باید به شرط تغییر رفتار ایران که نهتنها مسئله هستهای بلکه مشکل تروریسم را هم شامل شود، باید مشوقهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی به آنها پیشنهاد کنیم.»
این سخنان راس در حالی بود که حمیدرضا آصفی، معاون وقت پارلمانی وزارت امور خارجه، در زمان ارسال نخستین نامه احمدینژاد به بوش گفته بود: «به این قبیل نامهنگاریها باید از دو منظر نگاه شود؛ یکی تشریح دیدگاهها و مواضع جمهوری اسلامی ایران و دوم تأثیر آن در افکار عمومی دنیا. گاهی اوقات رسانههای غربی مجال انتشار دیدگاهها و مواضع ایران را نمیدهند اما نامه به بوش در حد گسترده در نشریات آمریکا و اروپا منعکس شد.»
صادق خرازی درباره نامه خاتمی به دولت آمریکا گفته بود: «در سال ۲۰۰۳ دیوار بیاعتمادی بلندی میان ایران و آمریکا وجود داشت و هر لحظه ممکن بود آمریکا به ما حمله کند. به همین خاطر به پیشنهاد من، دولت هشتم نامهای به آمریکا نوشت و همراهیاش با برخی سیاستهای خاورمیانهای آمریکا مثل سازش در فلسطین و لزوم تبدیل حزبالله لبنان به یک حزب سیاسی و شفافسازی فعالیتهای هستهای ایران را اعلام کرد اما دیوار بیاعتمادی میان ایران و آمریکا بهقدری بلند بود که آمریکاییها حتی نامه را بررسی نکردند.»
محمدحسین عادلی، سفیر ایران در لندن نیز به بیبیسی گفته بود: «آن نامه برای آمریکاییها فرستاده شد تا نشان دهد ما آماده گفتوگو و حل معضلات هستیم. این اقدام در راستای سیاستهای محمد خاتمی بود که میخواست همه راههای مسالمتآمیز را بیازماید.»
اصولگرایان در حالی نامه وقت رئیس دولت اصلاحات را همچنان بهشدت تقبیح میکنند که در آن بهطور مشخص اهداف، خواستهها و منافع ایران تشریح شده بود. برخلاف نامههای شعاری، کلیشهای و نصیحتوار محمود احمدینژاد که مشخص نیست با چه هدفی نوشته میشود.
در بخشی از این نامه آمده بود: «آمریکا حمایتهایی که برای تغییرات سیاسی بهطور مستقیم در حال انجام هستند، دیگر انجام ندهد. لغو تمام تحریمها، تمام تحریمهای تجاری، پولهای بلوکهشده و لغو دستیافتن به WTO. عراق: تعقیب و پیگرد منافقین؛ حمایت از بازگرداندن اعضای منافقین به ایران، حمایت از برگرداندن ایرانیهایی که در عراق هستند. ترکیه به شمال عراق حمله نکند. احترامگذاشتن به آداب و رسوم ایرانیان و احترامگذاشتن به روابط مذهبی دیرینه ایران و نجف و کربلا.