- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
چرا حضور زنان در ورزشگاه را سیاسی و امنیتی می کنیم؟
«دغدغهها و مشکلات اصلی بانوان ما، ازدواج و تأمین جهیزیه و اشتغال و تحصیل است، نه رفتن به ورزشگاه. حضور در استادیومها برای تماشای مسابقات، فقط برای یک عده معدود محدود شکم سیر لاقید، مهم است.» این عبارات را افراد و رسانههایی که به محض مطرح شدن حضور زنان در ورزشگاه،چهارستون بدنشان میلرزد، بیان میکنند. چنان هم حرف میزنند که گویی این مطالب را با مشقت زیاد کشف کردهاند و کسی قبل از آنها به افتخار چنین کشفیاتی دست پیدا نکرده است.
«دغدغهها و مشکلات اصلی بانوان ما، ازدواج و تأمین جهیزیه و اشتغال و تحصیل است، نه رفتن به ورزشگاه. حضور در استادیومها برای تماشای مسابقات، فقط برای یک عده معدود محدود شکم سیر لاقید، مهم است.» این عبارات را افراد و رسانههایی که به محض مطرح شدن حضور زنان در ورزشگاه،چهارستون بدنشان میلرزد، بیان میکنند. چنان هم حرف میزنند که گویی این مطالب را با مشقت زیاد کشف کردهاند و کسی قبل از آنها به افتخار چنین کشفیاتی دست پیدا نکرده است.
محمد مهاجری روزنامهنگار در روزنامه ایران نوشت: دست برقضا نویسنده این سطور هم با این دوستان همراه است که تماشای بازی فوتبال فلان دو تیم، مسأله اصلی بانوان جامعه ما نیست. حتی اگر از اکثر همین خانمهایی که بلیت روز پنجشنبه استادیوم آزادی را خریدهاند سؤال کنید، آنها هم خواهند گفت آنقدر مشکل و گره در زندگیشان هست که رفتن به ورزشگاه در میان آنها گم است! پس چه اتفاقی افتاده که این موضوع به مسأله آنها تبدیل شده؟
محمد مهاجری روزنامهنگار در روزنامه ایران نوشت: دست برقضا نویسنده این سطور هم با این دوستان همراه است که تماشای بازی فوتبال فلان دو تیم، مسأله اصلی بانوان جامعه ما نیست. حتی اگر از اکثر همین خانمهایی که بلیت روز پنجشنبه استادیوم آزادی را خریدهاند سؤال کنید، آنها هم خواهند گفت آنقدر مشکل و گره در زندگیشان هست که رفتن به ورزشگاه در میان آنها گم است! پس چه اتفاقی افتاده که این موضوع به مسأله آنها تبدیل شده؟
پاسخ این سؤال از شدت سادگی، به ذهن نمیآید و آن این است که ورزشگاه رفتن زنان را مخالفان موضوع، به یک پدیده بغرنج تبدیل کردهاند. پارهای از روی دلسوزی میگویند اگر خانمها در استادیوم حضور پیدا کنند، چون مردها ممکن است حرفهای رکیک بر زبان آورند، اخلاق زنها خراب میشود! خب معلوم است اگر خانمها در استادیوم از شنیدن چنین حرفهایی اذیت شوند دفعه بعد نمیروند. وانگهی مگر همین حرفهای رکیک در کوچه و خیابان و... رد و بدل نمیشود و گفتن آنها سند خورده است به نام استادیوم؟
از سوی دیگر عدهای گمان میکنند این کار، منجر به ساختارشکنی میشود. کدام ساختارشکنی؟ همین خانمها اتوبوس و مترو سوار میشوند، سینما و پارک و کوه میروند و در هریک از اینها احتمال ساختارشکنی وجود دارد. چرا برای آنها نگران نیستیم؟
و سخن آخر آنکه، واقعاً حضور زنان در ورزشگاه، مسأله اصلی آنها نیست اما از بس یک جریان سیاسی خاص در آن دمیده است، عدهای را سر لج آورده و میخواهند قضیه را به رو کم کنی سیاسی تبدیل نمایند.
همان جریان سیاسی که میخواهد لج طرف مقابل را دربیاورد با تهمت و توهین، آتش دعوا را شعلهور میکند و مسألهای که براحتی قابل حل است، به گره کور تبدیل میکند.
هنر، این نیست که موضوعات ساده اجتماعی را سیاسی کنیم، بعدش به آن رنگ جناحی بپاشیم، سپس به دعوا و بلبشو تبدیل کنیم و سرانجام از آن قصه امنیتی بسازیم. آنگاه برای حل کردن آن مجبور شویم پای امریکا و دشمنان داخلی و خارجی را وسط بکشیم و... از همان اول، با صبر و حوصله میتوان موضوع را از شاخ و برگهای سیاسی و... تهی کرد و به گونهای برخورد کرد که موضوع بتدریج به تحلیل برود.
مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد:
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.