- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
کرونا و تأملی دیگر بر ضرورت معاصریت فهم تاریخ
نواندیش / دکتر سید ابوالفضل رضوی ، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه خوارزمی تهران:به نظر میرسد، تاریخشناسی و کارآمدی دانش تاریخ، تا هنگامهای که دغدغهای معطوف به زمان حال در خود نداشته باشد، ازشأن شایستهای برخوردار نخواهد بود. تردیدی نیست که وجه تبیینی تاریخ و چگونگی و چرایی رخداد مسائل و موضوعات تاریخی در فضای گفتمانی گذشته رخ داده و با هر گستره و میزان تأثیری، پایان پذیرفته و به خودی خود برای زمان حال چندان کارآمد نیست. گذشته تاریخی و بازتاب معرفتی آن، حاصل کنش مردمی است که در آن بازه زمانی و شرایط تاریخی و فهم قسری حاصل از آن میزیستند. از این رو، هدف کافی در تاریخشناسی به شمار نمیرود و شرایط یگانهای قلمداد میشود که به شرط تکرار و حداقل همسانی میتوان از آن بهره گرفت. منتها با اندکی تأمل آشکار میشود که گذشته مورد نظر و تجربۀ زیسته مربوط بدان، در هنگام وقوع، هیچ اشاره و التفاتی به ازمنه بعدی ندارد و در بهترین حالت فهم معرفتی آن و به اصطلاح برداشت مورخانه از این تجارب، ممکن است نیم نگاهی به آینده داشته باشد. بنابراین، آمال تاریخشناسان هر عصری (که پس از سپری شدن فضای گفتمانی و ملاحظات زمانی میتواند عنوان مورخ به خود بگیرد) در وهله اول متوجه نیازها و مسائل مبتلابه عصر آنهاست و تلقی و برداشت خاص ایشان از نیازها و مسائل موجود جامعه را در خود دارد. به طور طبیعی برداشت مذکور تنها برداشت ممکن و اندیشه ورزی مطلق نیست و مورخ هم، چنین ادعایی ندارد. منتها همه برداشتها و تلقیهای عصری دربارۀ یک مسأله یا موضوع، در یک وجه با یکدیگر مشترکند و آن اینکه ناظر به دغدغهها و مسائل مربوط به تجربههای زیسته زمان خویشند.
از این حیث، فارغ از مقتضیات و شرایط موجود؛ هر تاریخشناسی که در عصر حاضر زندگی میکند قادر است حسب دانش و بینش، انگارههای معرفتی، بینامعرفتی و حتی فرامعرفتی خویش، با مسائل و دغدغههای موجود در مواجهه قرار گیرد و برداشت معرفتی خویش را ارائه دهد. چنین برداشتهایی بهعنوان حاصل ذهنی تاریخشناس که پس از ارائه در محافل علمی، در دیالوگ و دیالکتیک دیگر تاریخشناسان، ماهیت بینالاذهانی با ویژگیهای پارادایمی خاص خود پیدا میکند، از جمله ویژگیهای طبیعی تاریخشناسی قلمداد میشود.
از این رو، نفی یا طرد مبادرت یا دعوت به چنین رویکردی که قسمی از فعالیتهای تاریخشناسانه به حساب میآید چندان جایگاهی ندارد. تاریخشناس به مانند هر عالِم دیگری در علوم انسانی میتواند بر زمینهها و پیامدهای دغدغهای همچون بیماری «کرونا» ( نه از حیث تخصصیِ در دستور کار پزشکان و پژوهشهای درمانی) در وجوه مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی بدنی آن و اینکه مثلاً آیا بیشتر کهنسالان، میانسالان، زنان، مردان یا کودکان را آلوده میکند تمحض کرده و برداشتهای خود را به محک اندیشه ورزی دیگران بگذارد. در این مسیر، بیتردید آشنایی تاریخشناس با گذشته و نمونههای مشابهی که در ذهن دارد به کمک وی میآید و او را قادر میسازد که برداشتهای منطقی و کارآمدتری ارائه دهد.
ممکن است برداشت و حاصل معرفتی تاریخشناسان، به هر علتی، مورد استقبال و کاربرد قرار نگیرد و چه بسا مورد بیمهری نیز واقع شود، اما این مسأله به این مهم که تاریخشناس میتواند به مسائل و دغدغههای موجود جامعه بپردازد و نظرگاه خود را به بوته آزمایش گذارد، آسیبی وارد نمیکند. پرداختن به زمان حال و فضای گفتمانی معاصر نه تنها عیب تاریخشناسی نیست بلکه فخر و احتیاجی است که اگر خودشیفتگی دیگران هم جایی برای آن قائل نباشد، نباید از آن را رها کرد. اگر دیگران به هر علتی به برداشتها و اندیشهورزی تاریخشناسان احساس نیاز نکنند و حسب فراهم نبودن زمینههای به کارگیری توصیههای ایشان، شرایطی حاکی از یأس و نومیدی پدید آید، نباید دلسرد شد و در لاک گذشتهگرایی فرو رفت. چراکه تاریخشناسان بهتر از هرکسی میتوانند عرصه تاریخشناسی را تعیین کنند و ضرورت پیوند خود با فضای گفتمانی اکنون را در حکم مسألهای بنیادین(به فرض هم که دیگران نپذیرند) به فال نیک بگیرند.