- تصویر پربازدید از سحر دولتشاهی در حال ورزش در باشگاه (عکس)
- مجری معروف به خاطر پیروزی ترامپ از آمریکا رفت
- آهنگ نگرانتم ، میثم ابراهیمی (موزیک ویدئو) + متن شعر ترانه
- چهره جدید فرحناز منافی ظاهر بازیگر پدرسالار (عکس)
- تشییع باشکوه ابراهیم قادری در مهاباد + عکس
- نقد فیلم گلادیاتور ۲ ( Gladiator II ) و نمرات آن
- تغییر شگفت انگیز چهره بازیگر سریال تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» در فرانسه (عکس)
- رخنمایی بهنوش طباطبایی با تمی متفاوت (عکس)
- چکامه چمن ماه در ایران؛ بازیگر معروف جم تی به ایران برگشت
- مهراوه شریفی نیا و الناز ملک در پشت صحنه زخم کاری در استانبول / عکس
معرفی سریال چرنوبیل: رتبه اى بالاتر از «بازی تاج و تخت» و «بریکینگ بد»
الف-محمدعلى آتش سودا: معرفی سریال چرنوبیل
Chernobyl
محصول آمریکا و انگلستان، 2019
شبکه HBO
ژانر: درام، تاریخی
امتیاز: 9.7 از 10
نویسنده: کریگ مازین
کارگردان: جوهان رِنک
بازیگران: جرد هریس، استلان اسکارسگارد، پل ریتر، جسی باکلی، امیلی واتسون
ماجرای سریال: داستان سریال با تصویر مردی مسن به نام والری لگاسف (جرد هریس) که در حال ضبط حقایقی پنهانی در بارهی مقصران فاجعهی چرنوبیل است، آغاز میشود. لگاسف بعد از آنکه دور از مامور مخفی کاگ ب نوارهای ضبط شدهاش را در یک شکاف دیواری در کوچه پنهان میکند، به خانه بر میگردد و خود را دار میزند. با برگشت به دو سال و یک دقیقه قبل، داستان با تصویر نمایی درونی از سانحهای در نیروگاه هستهای چرنوبیل در نیمه شب 26 آوریل 1986 ادامه مییابد. مهندس شیفت نیروگاه به مافوق خود دیاتلف (پل ریتر) خبر از وقوع انفجاری در هستهی مرکزی نیروگاه میدهد، اما دیاتلف که نمیخواهد این اتفاق را باور کند، آن را یک آتشسوزی ساده قلمداد میکند و افرادی را برای گزارش عینی از سانحه به آنجا میفرستد که این کار به مرگ آن متخصصان میانجامد. بعد از ورود آتشنشانان به محل نیروگاه، یکی از آنان قطعهی گرافیت را میبیند و بر دست میگیرد و بعد از چند ساعت شروع به استفراغ می کند و بدنش تاول میزند و نهایتا میمیرد. روند کشته شدن آدمهایی که به هر دلیل به نیروگاه میآیند اعم از آنها که وظیفهی اداری دارند تا کسانی که به مامورتی میدانی اعزام میشوند یا مردمی که برای تماشای آتشسوزی میآیند، ادامه پیدا میکند تا زمانی که به تدریج خود والری لگاسف که مشخص شده یک دانشمند هستهای است و سپس مقامات بالاتر از جمله یک مسئول ارشد هستهای به نام بوریس شربینا (استلان اسکارسگارد) و رهبر شوروی سابق یعنی میخائیل گورباچف (دیوید دنیک) هم وارد ماجرا میشوند.
دیدگاه: سریال چرنوبیل برگرفته از ماجرای واقعی بزرگترین سانحهی اتمی تاریخ یعنی انفجار نیروگاه هستهای چرنوبیل است که در 26 آوریل 1986 رخ داد. علت این سانحه خطای انسانی متخصصان ارشد نیروگاه بود. متصدیان رآکتور برای انجام آزمایش قطعی برق، سیستم ایمنی رآکتور را غیرفعال و کندکنندههای نوترون را از آن خارج کردند. هدف کارشناسان این بود که ببینند توربینهای نیروگاه در هنگام قطع برق میتوانند برق کافی را برای تداوم فعالت نیروگاه تامین کنند یا خیر. اما با افت بیش از حد نیروی برق، انفجاری در هستهی نیروگاه رخ میدهد که به بروز فاجعهی چرنوبیل میانجامد. سریال «چرنوبیل» در بارهی چگونگی وقوع این فاجعه و واکنش آدمهایی که به نحوی با آن مرتبط شدند و نیز نحوهی برخورد یک سیستم بسته همانند حکومت شوروی در مواجهه با این قبیل بحرانهاست. مطابق داستان سریال مسئولان جزء و کل سیستم، در نخستین واکنشهای خود قبل از هر چیز، پرهیز از درز خبر و زیر سوال رفتن توانایی و آبروی علمی خود را در نظر گرفتهاند. تاخیر در اعلام سطح خطر و آلودگی هوا به مواد رادیواکتیو در همان ساعات و روزهای اولیه باعث بیمبالاتی مردم و کارگران نسبته به حفافظت خود شد؛ اشتباهی که در نتیجهی آن و به مرور بیش از بیست هزار نفر را به کام مرگ کشاند. تاخیر سه سالهی حکومت شوروی در تقاضای کمک جهانی نیز باعث گسترش دامنهی آلودگی در سطح وسیعی از اوکراین و روسیه و قارهی اروپا شد. در کنار اینها البته احساس مسئولیت برخی کارگزاران حکومت مانند بوریس شربینا و نبوغ و حس تعهد برخی دانشمندان هستهای مانند خود والری لگاسف و یک زن فیزیکدان به نام اولانا خومیوک (امیلی واتسون) ناکارآمدی کلیت سیستم را تا اندازهای جبران میکند.
سازندگان سریال «چرنوبیل» در بازسازی فضای تیره و تار زندگی در شوروی سابق بسیار عالی عمل کردهاند. همچنین این سریال تصویری کمرنگ از چگونگی کنترل مردم و کارگزاران شوروی از سوی جریانات امنیتی این کشور به مدیریت کا گ ب را نشان میدهد. اما تمرکز اصلی آن بر نشان دادن عواقب یک سانحهی اتمی است که در این بخش آنقدر مهارت به خرج داده شده که برخی بخشهای سریال به اندازهی هزاران مستند ارزش دارد. بینندگان سریال از همان ابتدا در جریان تعدادی اصطلاح علمی مربوط به دانش هستهای و انفجار اتمی قرار میگیرند، اما تحمل این بخشها به دیدن جلوههایی بسیار واقعنما از عواقب یک سانحهی اتمی میارزد.
سریال «چرنوبیل» یک تراژادی بدون قهرمان است. البته هستند کسانی مانند شربینا و خومیوک و لگاسف که با فداکاری میکوشند از عوارض فاجعه بکاهند، اما این فداکاری از سوی حکومت حمایت و تایید نمیشود و بنابراین ضریب تاثیر اندکی دارد.
بازیهای سریال «چرنوبیل» موثر است اما به شخصه بازی و نیز شخصیت استیلان اسکارسگارد کارکشته را که خیلی خوب در نقش یک کارگزار حکومتی جا افتاده است، بیشتر دوست داشتم. این کارگزار از یک سو باید وفاداری و تعهد خود به حکومت شوروی را حفظ کند و از سوی دیگر در مقابل واقعیاتی که دو دانشمند هستهای به رخ او میکشند، دست و بالش بسته است. شخصیت محوری دیگر یعنی والری لگاسف با بازی جرد هریس هم که در همان آغاز داستان خودش را دار میزند و بعد با فلاشبک سریال به گذشته، به ماجرا باز میگردد، شخصیتی قابل تامل است. مطابق اطلاعات سریال وی به دلیل احساس ناتوانی از تحمل واقعیاتی که میبایست پنهان نگه میداشت، خودش را در سال 1988 به دار زده است. از سوی دیگر تنها سه سال بعد از این خودکشی یعنی در سال 1991 حکومت سوسیالیستی شوروی فروپاشید، پس میتوان نتیجه گرفت که آدمها برای خودکشی نباید عجله کنند.
سریال«چرنوبیل» امتیاز باورنکردنی 9.7 از 10 را در سایت IMDB کسب کرده است که آن را بالاتر از تمام سریالهای تلویزیونی از جمله «بازی تاج و تخت» و «بریکینگ بد» قرار میدهد. فارغ از این رتبهی درخشان که به نظرم به مرور زمان کمتر خواهد شد، «چرنوبیل» سریالی است متفاوت که هنر اصلی سازندگانش این است که توانستهاند بدون استفاده از عناصر سینمایی محبوب عامه مثل اکشن و خشونت و...، اثری با استقبالی اینچنینی بسازند.