- زمان واریز مستمری فروردین ماه مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی
- هجوم حفاران غیرمجاز به امامزاده ها در تعطیلات نوروز/ گنج یاب ها امامزاده عرب را گودبرداری کردند
- آب شرب انتقالی یزد به مدار برگشت / استاندار: شهروندان از برگزاری تجمع خودداری کنند / مجازات عاملان تعرض به خط انتقال آب در دستور کار است
- وضعیت قرمز صندوقهای بازنشستگی؛ بازنشستگان مخابرات و تامین اجتماعی، فرهنگیان بازنشسته و... 70 تجمع برگزار کردند!
- احکام فطریه: رقم دقیق زکات فطریه ۱۴۰۴ / زمان پرداخت و چه کسانی از آن معاف هستند؟
- مزرعه پرورش کروکودیل در ملایر (عکس)
- دعای وداع با ماه مبارک رمضان صحیفه سجادیه؛ + ترجمه و فضیلت
- محمود نیکویه درگذشت
- صدای جیغ زنی که در آتش میسوزد یا صدای اجنه؟/ «جنگل جیغ»، مکانی اسرارآمیز و وهمآلود در ایران
- اعلام مبلغ فطریه و کفاره در سال ۱۴۰۴
در سوگ پر پر شدن ۱۷۶ آرزو؛ چه سهمگین زخمی بود!
«یک سوژههایی انگار این قدر سنگین هستند که انگشتهایت نمیکشد بنویسیشان. هواپیمای اوکراین هم از همان سوژهها بوده و هست. فقط دلم میخواهد زل بزنم به زمین و با انگشت پرز فرش فتیله کنم و اشک بریزم.»
در بخشی از یک یادداشت در روزنامه جام جم به قلم حامد عسکری، شاعر و نویسنده، آمده است: «تاریخ پر است از این رنجهای عجیب. پارسال همین روزها بود که خاکسترنشین شدیم. حاجقاسم را زده بودند. انگار توی خواب یک مشت خورده باشد توی آبگاهت. نفسمان قطع بود که خبر رسید یک هواپیما حوالی تهران به زمین افتاده. مجازی ترکید. روزهای تلخی بود. چند روز گذشت. آب پاکی ریختند روی دستمان. پرواز اوکراینی که ۱۷۶ مسافر داشت و میرفتند برای فردایشان. برای آرزوهایشان برنامهای بریزند. پرپر شدند، مظلومانه و غریب. حالمان خیلی بد شد. سه روز همه گفتند سقوط بوده و نبوده. به آن لبخندها. به آن برنگشتنها. به آن گم شدن میان آلبوم عکسها که فکر میکنم کامم تلخ میشود. زخمی که مرهم و التیامی برای آن نیست و هر سال قرار است با داغش بسوزیم و بسازیم.
میشد مقصر یا مقصران را یافت؟ نمیدانم. میشد چند نفر برای تسلای دل مردم و خانوادهها استعفا کنند از مسئولیتشان؟ کارکردی داشت؟ آن را هم نمیدانم. من فقط میدانم این قدر حس و حال تلخی داشتیم از لحظه شنیدن خبر این که پدافند خودمان زد که دنیا روی سرمان آوار شد. این که کلی مسئولان آمدن و قاطعانه گفتند سقوط بوده و بعد فهمیدیم نبوده و این خیلی حالمان را بد کرد. در این یک سال خیلیها گفتند که سراغی از خانوادههای داغدار گرفته نشده، شاید هم از بعضی از خانوادهها گرفته شد اما خانوادهها آن قدر داغدار بودند که پس زدند. ما خودمان را تا قیامت همدل و همداغ این خانوادهها میدانیم و قطعا در دادگاه صالحه اگر قصور و تقصیری بوده مقصر یا مقصرانش باید محاکمه و مجازات بشوند.
راستش یکوقتهایی از شغل روزنامهنگاری بدم میآید. یک سوژههایی انگار این قدر سنگین هستند که انگشتهایت نمیکشد بنویسیشان. هواپیمای اوکراین هم از همان سوژهها بوده و هست. فقط دلم میخواهد زل بزنم به زمین و با انگشت پرز فرش فتیله کنم و اشک بریزم.»