- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
رفتار خصمانه با هاشمى
مسيح مهاجرى در جمهورى اسلامى نوشت:
در پنجمين سالگرد فقدان آيتالله هاشمي رفسنجاني، درباره اينکه چرا تکاپوئي رسمي و حاکميتي براي بزرگداشت او که دوست و دشمن عنوان «رکني از ارکان انقلاب اسلامي» بودن را شايستهاش ميدانند، صورت نگرفت، سه نوع اظهارنظر ديده شده است. عدهاي گفتند چون با حاکميت زاويه داشت و عدهاي گفتند هاشمي نيازي به چنين تکاپوئي ندارد و گروه سوم گفتند بزرگداشت هاشمي سودي براي حاکميت ندارد و لذا انگيزهاي براي تکاپوي رسمي ايجاد نميکند.
کاري به اينکه کداميک از اين سه نظريه درست است نداريم ولي اين واقعيت را نميتوان انکار کرد که هيچ کشور و ملتي نميتواند رکني از ارکان خود را فراموش کند يا به فراموشي بسپارد. بسياري از بزرگان، آقاي هاشمي رفسنجاني را «شناسنامه انقلاب» ناميدهاند. تعبير «نزديکترين يار امام» نيز يکي ديگر از القابي است که عدهاي از صاحبنظران و مطلعان به آقاي هاشمي رفسنجاني دادهاند. انکار اين واقعيتها نميتواند مشکلي از منکران حل کند کمااينکه مسکوت گذاشتن ياد و خاطره و خدمات اين مرد بزرگ نيز کمکي به آنها نخواهد کرد.
آنچه در اين موضوع بسيار مهم است و کسي نميتواند به مصاف آن برود اينست که افتخارات هيچ ملتي را نميتوان انکار کرد يا به فراموشي سپرد. علاوه بر اين، تلاشهاي رسمي براي ناديده انگاشتن بزرگان به عکس خود تبديل ميشود کمااينکه تبليغات افراطي نيز ضدتبليغ ميشود و نتيجه عکس ميدهد. بنابراين، نبايد نگران فقدان تکاپوي رسمي براي بزرگداشت آيتالله هاشمي رفسنجاني بود. چه بخواهند و چه نخواهند آقاي هاشمي رفسنجاني بخشي از تاريخ انقلاب اسلامي و تاريخ ايران است که با برجستهترين خطوط و حروف نوشته شده و هيچ قدرتي نميتواند آن را زايل کند. اينکه ميبينيم به جاي تکاپوي بزرگداشت، تکاپوئي براي طرد کردن و از چشم انداختن او در جريان است، خود نشانه مطرح بودن و غيرقابل انکار بودن اوست. هرگز با کسي که نيست دشمني نميکنند، نفس دشمني کردن نشانه وجود کسي است که ديده ميشود و ديدن او موجب نگراني کساني است که خود را مکلف به دشمني کردن با او ميدانند.
در کنار اين واقعيتها، دو نکته بسيار روشن را ميتوان ديد که يکي باعث خوشحالي است و ديگري قابل تأمل.
نکته اول اينست که تکاپوي غيررسمي براي زنده نگهداشتن ياد و خاطره آيتالله هاشمي رفسنجاني نه فقط در سالروز فقدان وي بلکه در تمام فصول جريان دارد. وقتي بحران داخلي پيش ميآيد، ميگويند جاي هاشمي رفسنجاني خالي که مرد بحرانها بود و اگر الآن در ميان ما بود اين بحران را مهار ميکرد. وقتي خارجيها بحران ميآفرينند، گفته ميشود اگر هاشمي رفسنجاني بود ميدانست چگونه بايد با آن برخورد کرد و يا اصولاً اجازه نميداد چنين بحراني به وجود بيايد. وقتي سخن از دفاع مقدس به ميان ميآيد کسي نميتواند قطعهاي از آن را بدون يادآوري نقش هاشمي رفسنجاني توصيف کند، حتي رسانه ملي هم ناگزير است نقش او را يادآوري کند و اگر نکند توسط مردم سرزنش ميشود که چرا واقعيات دفاع مقدس را سانسور ميکند و اصولاً بدون هاشمي رفسنجاني، گزارشهاي رسانه ملي ناقص ميمانند. همهی ما طبعاً حق داريم هاشمي را هم نقد کنيم، اما بايد توجه داشته باشيم که نقد با نفي تفاوت دارد. در قانونگزاري، در اجرائيات، در تحکيم سياست خارجي، در عمران و آباداني، در صنعت، در صنايع دفاعي، در حمايت از حقوق کارگران، زنان، حقوق شهروندي و در زيرساختهاي کشور کسي نميتواند نقش هاشمي رفسنجاني را انکار کند. چنين شخصيتي را نه کسي ميتواند به ياد نياورد و نه کسي ميتواند سانسور کند. همين واقعيت است که باعث خوشحالي حقطلبان است.
نکته دوم که قابل تأمل است اينست که چرا با چنين شخصيت برجسته و تأثيرگذار و خدومي، رفتار خصمانه ميشود؟ در کشورهاي آزاد، براي مطرح کردن افراد برجسته برنامهريزيهاي فوقالعادهاي صورت ميگيرد تا الگوئي براي نسلها باشند و افتخاري براي کشورشان ثبت شود. ما با سانسور کردن افتخارات خودمان و برخورد خصمانه با آنها چه هدفي را دنبال ميکنيم؟ اين سياست، علاوه بر اينکه جواب نميدهد، بازخورد منفي آن گريبانگير خودِ عاملان اين سياست ميشود. آنها بايد بدانند شناسنامه انقلاب را نميتوان سانسور کرد.