- مدیر شهرداری تهران: دوربینهای اماکن هک شده نه دوربینهای ترافیکی!
- جواد امام: تصمیمگیران آب، حسابداری و الهیات خواندهاند
- واکنش رسمی به شایعه استعفای رئیس جمهور و معاون اول
- شهروند اسرائیل از دوست دخترش برای ایران جاسوسی می کرد
- خطیبزاده: مذاکره با آمریکا در شرایط کنونی «مذاکره مسلح» خواهد بود
- رونمایی از کتاب خاطرات معاون اولی جهانگیری با سخنرانی ظریف، طیبنیا، نهاوندیان و لعیا جنیدی + زمان برنامه
- توضیح یوسف پزشکیان درباره انتصاب سقاب اصفهانی
- سیاستورزی فضیلتی مدنظر سید محمد خاتمی چیست؟
- دو مقصد موشکهای ایران در صورت حمله احتمالی اسرائیل
چرا «کالاها» به دستور وزیر کشور توجهی نکردند!؟
غلامرضا بنی اسدی در جمهوری اسلامی نوشت:
"فقط 4 قلم کالا (مرغ، تخم مرغ، لبنيات و روغن) در اثر اين طرح گران ميشود." اين خلاصه صحبتهاي وزير کشور است که در سال پيش بدان تصريح کرد. چيزي که کليپِ آن اين روزها – در سالگردِ آن سخنان - در فضاي مجازي ميچرخد. حالا همه ميتوانند معناي کلمه "فقط" را از نو فهم کنند هرچند از همان روز اول همه چيز معلوم بود.
اين جمله را به موتورهاي جستجو ميسپارم و گزارههاي مختلف را پيش رويم ميگذارد از جمله روايتِ خبرگزاري فارس را. به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاري فارس، احمد وحيدي وزير کشور امروز (سهشنبه 20 ارديبهشت) در ارتباط مستقيم تلويزيوني اظهار داشت: "مرغ، تخم مرغ، لبنيات و روغن اقلامي است که قيمت آن با هدفمند شدن يارانهها و با حذف ارز ترجيحي تغيير پيدا خواهد کرد و هيچ کالاي ديگري حق و اجازه گران شدن ندارد، البته مجوزي هم براي گران کردن ندارند."
وزيرکشور آن روز تأکيد و تصريح کرده که ديگر کالاها "حق"، "اجازه" و البته "مجوزي" هم براي گران کردن ندارند. امروز که يک سال از آغاز ماجرا ميگذرد، زمين و زمان شاهدند که همه کالاها بدون "حق، اجازه، و البته مجوز" تا توانستهاند گران شدهاند! شايد اگر آقاي وزير ميفرمود "حق ندارند گران کنند" يک مقدار احتياط ميکردند. چون مرجع ضمير به انسان به عنوان صاحبان کالا برمي گشت اما وقتي گفتند حق ندارند "گران شوند!" گران شدند چون کالا زبان دستور را نميفهمد.
اصلا بازار جز زبان عرضه و تقاضا هيچ زبان ديگري را نميفهمد. از قديم هم همين بوده است و تا قيامت هم همين خواهد بود. عرضه و تقاضا زبان بينالمللي بازار است. تا با اين زبان با بازار سخن نگوئيم، جوابي نخواهيم شنيد چنان که امروز نميشنويم. بياجازه و بدون مجوز دارند گران ميشوند. کاش آن روز صداي خبرگان اقتصادي شنيده ميشد. نشد آن روز اما کاش امروز تدبيري کنند و همتي و با زبان بازار با آن تعامل کنند تا شايد اين تورم را - که افسار پاره کرده است - بشود دوباره مهار زد.
خدا کند با کالا به زبان افزايش توليد سخن بگويند تا گراني يک مقدار دست و پايش را جمع کند. باور کنند حضرات که حال جامعه ناخوش است. از ناخوش احوال هم نميتوان اميد کارهاي بزرگ داشت. معيشت مردم را تامين کنيد، معادِ خودشان را تضمين خواهند کرد. بسياري از اين رفتارهاي نارواي اجتماعي و سويههاي سياه گريز از معارف و معرفتها هم به همين شلوغي بازار گراني برميگردد. نانِ مردم را تأمين و تضمين کنيد، بسياري از نابسامانيهاي اخلاقي و رفتاري اصلاح ميشوند. نان، با ايمان رابطه تنگاتنگ دارد.
رسول خدا (ص) به خداعرض ميکند: "بارِکْ لَنا فِي الْخُبْزِ وَلا تَفَرَّقَ بَينَنا وَبَينَه؛ خدايا! به نان ما برکت بده و ميان ما و آن جدايي ميفکن." قطعا فاصله انسان با نان را بيايماني پر ميکند. خدا حفظ کند حضرت آيتالله جوادي آملي را که چنين تصريح ميکنند، "ملّتي که جيبش تهي و کيسهاش خالي است، فقير است؛ فقير هم ستون فقراتش شکسته است." از کسي که به مصيبتي چنين گرفتار شود چه توقعي ميشود داشت؟ با همه توان تلاش کنند مسئولان تا انشاالله اوضاع اقتصادي بهبود يابد. اين آرزوي همه است که با حال خوش مملکت، ملت هم حال خوش داشته باشد. چنين باد فردايمان. انشاالله.
